بانک ورزش/
پرسپوليس در حالي که
شانس برد برابر
تراکتورسازي را داشت، نهايتا با دريافت يک گل ديرهنگام برابر اين تيم تن به تساوي داد تا قهرماني احتمالياش همچنان به تعويق بيفتد. اين سومين مساوي پيدرپي سرخپوشان در سه بازي گذشته است. آنها پيشتر برابر ذوبآهن و سپاهان هم با نتيجه مساوي بدون گل متوقف شده بودند. پرسپوليس در اين سه بازي فقط يک گل به ثمر رسانده که آن هم روي ضربه شروع مجدد بوده است؛ درست مثل تکگل قرمزها برابر الاهلي عربستان که روي کاشته به دست آمد. حالا اين موارد هواداران پرسپوليس را نگران کرده است. آنها، هم بيمناک از دست رفتن قهرماني احتمالي هستند و هم ميترسند اين افول، نمايي از پايان عصر برانکو در تيم باشد. به ماجراهاي چند بازي اخير پرسپوليس از دو زاويه ميتوان نگاه کرد.
نگاه بدبينانه؛ کسالت
پرسپوليس شاداب بازي نميکند. اين تيم در داربي تهران يک گل زد و 90 دقيقه دفاع کرد. آن روز استراتژي قرمزها موفق بود و تنشهاي رختکن استقلال به اين تيم براي کسب 3 امتياز کمک کرد، اما روز بازي با تراکتورسازي اتفاقي ديگر رخ داد و وقوع اشتباه از سوي مدافعان، 2 امتياز حياتي از تيم گرفت. به هر حال شما هميشه نميتوانيد روي عملکرد بدون نقص ساحتار دفاعي حساب کنيد و درست به همين دليل است که ميگويند يک گل هرگز تضميني براي کسب پيروزي نيست. شايد اگر در 10 دقيقه پاياني و در جو منقلبشده ورزشگاه تبريز شاگردان برانکو گل دوم را هم دريافت ميکردند، الان وضع براي اين تيم به مراتب بدتر شده بود. آنها در نيمه اول ديدار با ذوبآهن هم خوششانسيهايي داشتند، درست مثل اقبال بلندشان در بازي با سپاهان که باعث شد ضربه سر سياوش يزداني با فاصله اندکي از کنار دروازه بيرون برود. هر کدام از اين توپها اگر گل ميشد شايد سرنوشت فصل را عوض ميکرد. بنابراين امروز ميشود سوال کرد پرسپوليس چرا به جاي هجوم و تعيين نتيجه با گلزني، اين اواخر مدام دنبال حفظ دروازه خودي و قناعت به حداقلها بوده است؟ قطعا بخشي از اين داستان به کمزهر بودن خط حمله سرخپوشان مربوط ميشود. علي عليپور خسته شده و اين اواخر به وضوح افت کرده، منشا را فروختهاند و بوديمير هم يک بازي راه ميرود و دو بازي استراحت ميکند. سروش رفيعي کمتر به ميدان ميرود، ترابي هنوز به آن ستاره «بازي در بيار» تبديل نشده و به هر حال حضور احمد نوراللهي تدافعي در پست وينگر راست هم کمي از قابليتهاي تهاجمي تيم کم ميکند. در اين شرايط اگر پرسپوليس قهرمان ليگ شود، بيشتر بايد ممنون ساير رقبا باشد که امتيازات کليدي زيادي را از دست دادند. در اين صورت سرخپوشان براي تداوم موفقيتهايشان در آينده بايد فکري اساسيتر بکنند.
نگاه خوشبينانه؛ سياست
نگاه ديگر اين است که تصور کنيم پرسپوليسيها در چند مسابقه اخير با اشراف بر شرايط جدول آگاهانه از انجام بازي ريسکي، انتحاري و انرژيبر صرف نظر کردهاند. در حقيقت سه باخت متوالي تراکتورسازي، شرايط جدول را به طور کامل تغيير داد و پرسپوليس فهميد که با به خرج دادن کمي سياست و کسب امتيازات حداقلي هم قادر به هتتريک قهرماني است. مخصوصا در بازي با سپاهان اين موضوع به وضوح ديده شد. سرخپوشان ميدانستند که اگر به سپاهان ببازند اين تيم به فاصله دو امتيازي آنها خواهد رسيد و در اين صورت حتي با تساوي برابر تراکتورسازي هم قهرمانيشان شديدا به خطر ميافتد. بنابراين با تيم قلعهنويي مدارا کردند و در تبريز هم دنبال يک امتياز بودند؛ امتيازي که کمک ميکند آنها حالا فقط با کسب 4 امتياز از دو بازي آخر برابر ماشينسازي و پارس جنوبي جم، دوازدهمين قهرماني تاريخ باشگاه را قطعي کنند. به هر حال پرسپوليس در دو سال گذشته بسيار بيشتر از همه تيمهاي ايراني بازي کرده و در همين دو مسابقه آخر هم برابر سپاهان و تراکتور ايستاد که امسال در آسيا نبودند و فقط روي مسابقات داخلي تمرکز داشتند. خوشبينترها ميتوانند به بازي برگشت پرسپوليس با الاهلي عربستان اشاره کنند؛ مسابقهاي که اگرچه با شکست تيم همراه شد، اما سرخپوشان نمايش باطراواتي داشتند و شايد چيزي حدود 10 موقعيت گلزني از دست دادند. شايد به تعبيري بتوان گفت پرسپوليس اگر نياز ضروري داشته باشد، روي ديگر فوتبالش را نشان ميدهد. حالا بايد صبر کنيم و عيار اين نگاه دوم را دوشنبهشب در ديدار با پاختاکور ازبکستان محک بزنيم؛ مسابقهاي که سرخها به 3 امتيازش نياز حياتي دارند. بايد ببينيم آيا آن روز، سکانسي از پرسپوليس تماشايي اکران ميشود يا ديگر از اين خبرها نيست؟
بازار