خبرآنلاين/ کانديداي رياست فدراسيون وزنهبرداري ميگويد:«وزنهبرداري، فعلا در حداقلها زمينگير است.»عکسها:زاوش محمدي
از المپيک لندن که نقره گرفت تا المپيک ريو که در قاموس سرمربي تيم ملي حرص و جوش زيادي مي خورد،حسابي رفتار و اخلاقش تغيير کرده است.به قول قديمي ها خشت خامي بود که حالا به مرز پختگي رسيده است و اين بار آستين هايش را بالا زده تا گوشه کار در وزنه برداري را طور ديگري بگيرد.سجاد انوشيرواني يکي از آن آدم هاي بي ادعاست.اين را دوستانش هم مي گويند.به عقيده آنها به تعداد انگشتان يک دست منتقد ندارد و هميشه سعي کرده سرش در کار خودش باشد.او حالا يکي از کانديداي رياست فدراسيون وزنه برداري است و احساسش بر اين بوده که نياز است تغييري در فدراسيون ايجاد شود تا قطار وزنه برداري روي ريل تازه اي به حرکت بيفتد.
*شما قطعا مشکلي در شرايط فعلي ديدهايد که تصميم گرفتيد براي فدراسيون وزنهبرداري نامزد شويد. چه اتفاقاتي افتاد که چنين تصميمي گرفتيد؟
قبل از هر چيزي از شما تشکر مي کنم که دغدغه ها را در مسير درست پيگيري و سوال مي کنيد. اگر به سوابق رياست مديران وزنه برداري برگرديم، هم تصميم هاي درست مي بينيم و هم تصميم هاي غلط. البته در گذشته در مورد تصميم هاي منفي و غلط، انتقادات پذيرفته نمي شد و براي آن ها برنامه ريزي مناسبي صورت نمي گرفت. امروزه بايد قبول کنيم در وزنه برداري در حداقل ها زمين گير هستيم. براي مثال خيلي خوشحالم که وزنه برداري بانوان ما راه اندازي شد. اين اتفاق بسيار ارزشمند و مثبت بود، اما در چه شرايطي حوزه بانوان راه اندازي شد؟ نقطه آغاز کار بانوان ما بايد بررسي مي شد. زمينه هاي حداقلي اين حوزه بايد تامين مي شد، آن هم در همه استان ها. لذا پس از ايجاد اين زير ساخت ها بود که مي توانستيم آغاز اين پروژه را به شکل رسمي اعلام کنيم. تشکيل تيم هاي ملي و اعزام به مسابقات و همه تصميم ها، از ابتدا يک شبه شکل گرفت. همه اين اتفاق ها به يک باره از نقطه اوج آغاز شد و ملاحظه کرديم که بانوان ما از اين شرايط سردرگم هستند. بايد قبول کنيم کار وزنه برداري بانوان با آقايان متفاوت است. اکثر استان هاي ما حداقل امکاناتي که بايد داشته باشند يک هالتر بانوان است، که همين هم وجود ندارد، اما تاکيد داريم راه چندين ساله را در يک شب طي کنيم. بايد ابتدا در همه استان ها با حداقل امکانات زمينه شروع بانوان را فراهم مي کرديم تا ساختار مناسبي شکل بگيرد. پس از آن بايد اردوهاي تيم ملي برگزار مي شد، تيم ملي انتخاب مي شد و راهي مسابقات بين المللي مي شديم. اين فقط يکي از مشکلات عديده اين روزهاي وزنه برداري است.
*فارغ از بانوان، شما چند سالي در فدراسيون به عنوان سرمربي حضور داشتيد و در نهايت استعفا کرديد. پس به نظر مي رسد بهتر از هر کس ديگري مشکلات و کاستي موجود در فدراسيون را لمس کرده ايد؟
بله! مديريت درستي در اين سيستم نبود. مديريتي وجود نداشت، در واقع حاکميت بود. آقاي علي مرادي با اينکه پشتوانه خوبي داشتند و با تجربه بود. دوازده سال دبيرکل کنفدراسيون آسيا بود. و ما نيز در پشت صحنه، اعتقاد داشتيم که آقاي مرادي با تجربياتي که دارد مي تواند اين کار را مديريت کند اما او مثل يک هندوانه در بسته بود. من اين نکته را شخصا احساس کردم. براي مثال؛ در شوراي فني تصميم هايي گرفته مي شد و بعد آقاي مرادي وتو مي کرد! کادر فني به شکل کامل حمايت نمي شد، دخالت در کار همه، بخصوص من، بسيار زياد بود. تمام تلاشمان را مي کرديم تا اين اتفاق ها رخ ندهد. من سعي مي کردم قداست جايگاه مربيگري را که امانت جامعه زحمت کش مربيان و اساتيدمان بود حفظ کنم .
*درباره کيانوش رستمي، چندين سال است که حرف هاي زيادي وجود دارد. قبول داريد کيانوش رستمي اصلا مقصر نبود؟
کيانوش رستمي و سجاد انوشيرواني تقصيرکاران اين اتفاق نبودند. مقصران افرادي بودند که نتوانستند اين فضا را مديريت کنند. بدانيد ما با هم به تفاهم مي رسيديم و اين جنجال ها براي هميشه به پايان مي رسيد. اما اين اتفاق به جاي مديريت در فضاي دوستانه به جلسات شوراي فني رسيد. بنابراين اتفاقي که من و کيانوش مي توانستيم خيلي راحت حل کنيم، که دليل آن هم به رفاقت و سابقه طولاني همکاري ما باز مي گردد، اجازه ندادند به درستي به پايان برسد. آن ها اعتقاد داشتند اين مشکل بايد ريشه اي حل شود که البته برعکس کردند. ضمن اينکه ما قبول داشتيم او قهرمان بزرگيست و البته که توقعاتي هم مطرح کرده بود. فکر مي کنم کيانوش را هم به اشتباه انداختند و باعث شد او دو مدالي که مي توانست به راحتي از آن خود کند را از دست داد. امثال کيانوش خيلي سختي مي کشند تا براي هر مسابقه آماده شوند. اگر کسي اين سختي ها را لمس کرده باشد اصلا اجازه نمي دهد يک قهرمان چنين حواشي عجيبي را دچار شود. من اين شرايط را لمس مي کردم لذا فهميدم ديگر شرايط کار با چنين شکل مديريتي ممکن نيست. بلاخره جايي که کادر فني اجازه کار مستقل ندارد و موانع بسيار زيادي در مسير وجود دارد. بنابراين احساس کردم در جايگاهي که هستم اگر بمانم نميتوانم با آن سيستم کار کنم. بنابراين تصميم گرفتم براي پايان دادن به اين حواشي، خودم را کنار بکشم. چون دنبال منافع شخصي خودم نبودم. براي من عشق به وزنه برداري اهميت بسيار بيشتري داشت و دوست نداشتم در نقطه اي قرار داشته باشم که به وزنه برداري آسيب برسد.
*به شوراي فني اشاره کرديد. تصميم هاي عجيبي در اين شورا گرفته مي شد. انگار اين شورا هيچ تاثيري نداشت؟
با شما موافقم. شوراي فني خيلي حرفه اي تر از اين ها مي توانست رفتار کند. پيشکسوتان، قهرمانان و کارشناساني داريم که مي شد از آن ها در اين شورا استفاده شود، اما نشد. من نمي گويم يک سري بله قربان گو در اين شورا وجود دارد، اما نظرهاي خودشان را تسليم مي کردند و اين اصلا خوب نبود. من در شورا بودم اما خارج شدم؛ ابتدا به اين دليل که عضوي از کادر فني شده بودم و دوم آن که نظرها و راي گيري هاي شورا در بيشتر موارد به نفع وزنه برداري نبود. رييس فدراسيون اين اختيار را داشت که هر کجا برخلاف ميلش تصميم گيري مي شد، خودش تصميم نهايي را بگيرد. هر تصميم کارشناسانه اي که به ضرر منافع او بود، اجرايي نمي شد! درباره کيانوش در يکي از اين جلسات تصميم گرفته شد او به تيم بازگردد، شوراي فني اين اتفاق را تاييد کرد اما رييس فدراسيون اين تصميم را وتو کرد. فقط او حق وتو داشت. مدعي شد تيم ملي کارش را انجام مي دهد و رستمي هم زير نظر فدراسيون است. آقاي مرادي معادلات را اشتباه بررسي مي کرد. او مي گفت تجربيات بسيار زيادي دارم اما در آن برهه مسيري که براي کيانوش انتخاب شد، بوي تجربه نمي داد. دو مدال بسيار مهم را از دست داديم و بعد از مدال المپيک، کيانوش ديگر نتوانست موفقيتش را تکرار کند. اگر من آن زمان بجاي رييس فدراسيون بودم، فقط اهميت مدال را نمي ديدم بلکه ارزش و جايگاه قهرمان و تيم ملي را تحکيم مي بخشيدم.
*با اين حال کيانوش هميشه در مصاحبه هايش مي گفت فدراسيون براي او کاري نکرده است...
رييس فدراسيون به شکل مستقيم کيانوش را مديريت مي کرد. من از شما مي پرسم چرا کيانوش چنين ادعايي کرده است؟ آن هم در شرايطي که فدراسيون مدعي مي شد همه کارهاي کيانوش را به تنهايي مديريت کرده است؟ اجازه دهيد به شکل ديگري پاسخ اين سوال را بدهم. ورزش کشور ما براي هر مدال در راستاي منافع ملي سرمايه گذاري مي کند. دوست نداريم مدال و قهرمانمان را از دست بدهيم اما در اين ميان سياستي که فدراسيون براي اين کار داشت را ديديم چگونه به سمت و سوي منفي حرکت کرد. مدال را گرفتيم، اما پس از آن مشخص شد که اين مسير به سمت اشتباهي رفته است. کيانوش رستمي المپيک ۲۰۱۶ در يک رقابت دشوار به قهرماني رسيد. اشک همه براي قهرماني او جاري شد. اما مدال هاي بعد از آن را از دست داد. و الان هم بعد از سه سال فدراسيون هنوز با کيانوش و کادر فني به توافق نرسيده است.
*چندي پيش تصويري از شما منتشر شد که در کنار حسين رضازاده و کورش باقري حاضر بوديد. درباره کورش هم صحبت کنيم، در حال حاضر جدي ترين رقيب شماست؟
کورش باقري يکي از بزرگان ورزش ماست. او کسي بود که سجاد انوشيرواني را در بهترين دوران ورزشي اش تر و خشک کرد و بالا برد. من فکر مي کنم آقاي باقري يکي از بهترين هاي ما در بحث فني است و بهترين نتايج را در وزنه برداري گرفته است. باور دارم که رابطه من و آقاي باقري بسيار نزديک است و خواهد بود. در جلسه اي هم که با هم داشتيم تجديد ديدار ارزشمندي رخ داد و ما يکدل شديم تا براي ايجاد وفاق و همدلي بين قهرمانان از تمام توانمان استفاده کنيم.
*فدراسيون وزنه برداري بعد از ماه مبارک رمضان ميزبان انتخابات رييس جديد خواهد بود. سجاد انوشيرواني چه برنامه هايي براي فدراسيون دارد؟
همانطور که عرض کردم در شرايط فعلي وزنه برداري در حداقل ها زمينه گير است. همه چيز از استان ها و هيئت هاي استاني آغاز مي شود که در شرايط فعلي نياز به تغييرات بزرگ دارند و نيازمند خيلي اتفاق ها هستند. بايد براي اعضاي محترم مجمع ارزش زيادي قائل شويم. اين عزيزان هستند که انتخاب نهايي را مي کنند. بخاطر همين به دنبال برنامه هايي هستند که صرفاً فقط شعار نباشد بلکه موفقيت را تضمين کند. و اينکه برنامه هاي اعلامي و مورد اعتماد نبايد بلافاصله بعد از کسب راي فراموش شود. بايد قسمت عمده مشکلات وزنه برداري را از طريق استان ها رفع کنيم. در نهايت آن ها بهترين را انتخاب مي کنند چرا که مشکلات را با گوشت و خون خود احساس مي کنند. همين حالا هيئت هايي داريم که رييس فدراسيون سال ها است که از آنها ديدار نداشته است. يکي از حداقل وظايف رييس فدراسيون ديدار و بازديد از همين هيئت ها است. بودن در شهرستان ها و لمس کردن مشکلات آنها. فقط نبايد وعده بدهيم و از پتانسيل استان ها استفاده کنيم. سجاد انوشيرواني به دنبال وعده دادن نيست، من مي خواهم با شفافيت اهدافي که براي کمک به وزنه برداري ترسيم کرده ايم عملي کنم.
*قبول داريد هرگز به پتانسيل استان ها آن طور که بايد توجه نشده است؟
بله کاملا قبول دارم. ما تا زماني که به فضاي استان ها ورود نکنيم و در کنار آن ها نباشيم نمي توانيم پتانسيل ها و کم و کاستي ها را پيدا کنيم. بها دادن به مربياني که در استان ها تلاش مي کنند بسيار مهم است. در حالي که ما در مقابلش رفتارهايي داريم که اصلا شايسته اين قشر نيست. بايد به پيشکسوتان توجه بيشتري شود. من به دنبال ايجاد فضايي هستم که اين بزرگواران معرفي و تکريم شوند. خلا بزرگ فعلي وزنه برداري کشور اين است که شناسنامه هاي اين ورزش را به نسل جديد معرفي نمي کنيم. لذا هر چه بيشتر اين عزيزان در باشگاهها و مسابقات مختلف باشند، انگيزه براي نسل جديد بيشتر خواهد شد. اصلا همين که دوباره وارد فضاي ورزش شوند، فضاي خوب و صميمي را تجربه خواهند کرد که براي حفظ سلامتي شان هم بسيار مفيد است.
*اگر پنج ويژگي را براي موفقيت يک فدراسيون در نظر بگيريم، يکي از آن ها مالي است. ديگر هيچ مربي اي رفاقتي کنار نمي آيد و دستمزدش را کاهش نمي دهد. وزنه بردارها هم بدون پول وزنه نمي زنند. در شرايط فعلي هم کشور با مشکلات مالي مواجه شده، برنامه شما براي پر کردن اين خلا چيست؟
اميد اول ورزش کشور در المپيک و بازيهاي آسيايي وزنه برداري است، اما با آسيب شناسي هايي که انجام داده ايم وزنه برداري در شرايط فعلي تقريباً ۲۰ ميليارد تومان خلا مالي دارد تا به استانداردهاي جهاني نزديک شود.
*و سجاد انوشيرواني توانايي جذب اين سرمايه را دارد؟
من اگر نمي توانستم وارد اين عرصه نمي شدم. بودجه اي که به فدراسيون ارائه مي شود، توانايي پرداخت حقوق کارمندان و برخي هزينه هاي جاري را هم ندارد اما برنامه مشخصي داريم تا هيچکس نگران نباشد. که فردا باز نگويند به دليل مشکلات مالي توانايي اعزام ورزشکار نداريم. در مسابقات فيجي، چون هزينه هر ورزشکار حدود ۵۰ ميليون تومان است، بانوان را اعزام نمي کنند و از آقايان هم با کلي اما و اگر راهي مي شوند. اصلا اين فضا در شان وزنه برداري ايران نيست. وزنه برداري را نمي توانيم با دل بستن به بودجه هاي اندک دولتي مديريت کرد. اين ورزش برندهاي جهاني و المپيک دارد، مي توانيم با هلدينگ ها، بانک ها و شرکت ها همکاري داشته باشيم. البته اين نويد را بدهم تا همين الان که با شما صحبت مي کنم به شکل قطعي با برخي از آن ها به توافق رسيده ايم. تا ديروز که خارج از ميدان بودم، براي من هم باورکردني نبود که سرمايه را به اين ورزش اضافه کنيم اما حالا باور دارم که اين اتفاق چندان هم غيرممکن نيست. چون رايزني کرده ام و مي بينم که بسياري از برندها دوست دارند در ورزش سرمايه گذاري کنند. به خصوص در وزنه برداري که گل سر سبد اين حوزه هم هست. من به شما اطمينان مي دهم اگر به فدراسيون راه پيدا کردم، در کمترين زمان ممکن شرايط متفاوتي را خواهيد ديد.
*کورش باقري به خبرآنلاين گفته بود اگر کسي باشد که بخواهد به وزنه برداري سرمايه تزريق کند، شخصا از او حمايت مي کند. اما براي او هم مهم است که اين سرمايه چگونه تامين مي شود. پولي شفاف که با تعهد مالي به وزنه برداري وارد شود.
به نظرم ديدگاه کورش باقري مناسب است و من هم همينطور فکر مي کنم. قطعا کسي که وعده مي دهد، بايد اين وعده ها را عملياتي کند. ديگر وعده هاي شعاري را بايد کنار بگذاريم. بايد شفاف سازي مالي داشته باشيم. اين اتفاقي است که در چند سال اخير بسيار از آن ضربه خورده ايم.افرادي را ديده ايم که با وعده هاي مالي به فدراسيون پا گذاشته اند اما همه چيز فراموش شده است. وزنه برداري بايد شفاف باشد.
*اعضاي مجمع از شما درخواست مي کنند که تعهدي به همه وعده هاي خود داشته باشيد، آيا شما تعهد مي دهيد؟
من عميقا و قويا بابت همه وعده هايم تعهد مي دهم. چرا که اين مسيري که طي کرده ام با يک برنامه بسيار محکم تبيين شده تا وزنه برداري از شرايط فعلي خارج شود. بايد براي ليگ هم برنامه ريزي کنيم. يک برنامه درست و شفاف لازم داريم. با تغيير برخي قوانين به صورت تخصصي، ليگ را پويا مي کنيم و تعداد حضور تيم ها را بيشتر خواهيم کرد.
*خب اين برنامه ها نيازمند به باشگاه داري هم هست. مثلا برندهاي بزرگ مثل استقلال و پرسپوليس هم وارد وزنه برداري شوند؟
ما براي ليگ برنامه هاي وسيعي داريم. به شکلي که نوجوانان و جوانان ما هم وارد ليگ شوند و با سرمايه گذاري روي رده هاي سني مختلف، ليگ پويايي را تدارک ببينيم. با ليگ بايد در جامعه وزنه برداري انگيزه ايجاد کنيم. در نحوه برگزاري مسابقات در حداقل ها هستيم! فدراسيوني که کميته برگزاري مسابقات دارد، هيچ تجهيزاتي مناسبي ندارد. در آن بودجه ۲۰ ميلياردي همه اين تغييرات را برآورده کرده ايم. يکي از مشکلات ما همين است. بايد وزنه برداري را از اين شرايط نجات دهيم. از آن مهم تر اين است که اين امکانات را در جمع هيئت ها نگه داريم. بايد عمل بروزرساني و تجهيز دوباره امکانات را انجام دهيم. به گونه اي نباشد که در يک دوره به وزنه برداري توجه شود و فردا دوباره همه چيز به دست فراموشي سپرده شود.
*در اين تحريم ها مي توانيد به بروزرساني امکانات بپردازيد؟
بله ما مي خواهيم از برندهاي توليد داخل حمايت کنيم. به فروش و توزيع محصولات آن ها کمک کنيم تا کيفيت بهتري را تجربه کنند و حتي محصولاتشان را به ساير کشورهاي جهان هم صادر کنند. برنامه ريزي داريم که برندهاي خارجي را هم وارد تجهيزات وزنه برداري کنيم.
*به نظر شما وعده و وعيد نيست؟
اين که اين حرف ها مطرح شده اما عملي نشده، باعث شده من و شما فکر کنيم شعاري است و حالت وعده و وعيد دارد. برنامه ريزي داريم تا همه اين اتفاق ها عملي شود. با اسپانسرها به توافق رسيده ايم و همه اين ارقام تامين خواهد شد. در برنامه ميان مدت بايد فدراسيون را به سطح خوبي برسانيم تا در يک اردو عادي، جوانان ما درگير مشکلات حاشيه اي نباشند. امروز به تشکيل يک آکادمي نياز داريم اما با توجه به هزينه زيادي که دارد، فعلا يک برنامه دراز مدت است اما بايد مطرح شود. به رشد، پرورش و تبديل استعدادهايمان نياز داريم. استعدادهاي ما همين حالا در استان ها کشف شده اند، اما بايد آن ها را پرورش دهيم. جشنواره استعداديابي داريم اما چه فايده اي داشته است؟ من در جريانم که فقط بار مالي داشته است براي استان ها. بايد کمک حال استان ها باشيم تا استعدادها از بدو ورود به ورزش پرورش پيدا کنند. در بحث تيم هاي ملي برنامه وسيعي داريم تا پشتوانه سازي شود. با اين شرايط اگر ادامه دهيم، در قهرمان پروري به مشکلات بزرگي مي خوريم. بايد اين برنامه ها را با اهميت دنبال کنيم.
*جايگاه بانوان در اين برنامه ها چيست؟
در جامعه بانوان متاسفانه اين تجربه براي مربيان وجود ندارد. بايد مربيانمان را به دوره هاي آموزشي بفرستيم. از پتانسيل مربيان مجرب خارجي نيز با توجه به شرايطي که در کشور ما هست، بايد استفاده کنيم. الان اردوهاي تيم ملي آقايان و بانوان در يک محيط است که به نظر بنده پسنديده نيست. بايد براي توسعه بانوان بودجه ها را مشخص و جدا کنيم. بايد بانوان را در يک فضاي مستقل و آرام قرار دهيم. تا بعدها به جايي نرسيم که بگوييم پول نداريم و فقط آقايان را مي بريم. نبايد يکي را فداي ديگري کنيم. بانوان ما خيلي با آقايان فاصله دارند اما به پتانسيل آن ها باور دارم و فکر مي کنم مي توانند در فرصتي کوتاه تاريخ سازي کنند. ابتدا به زيرساخت ها نياز داريم. بعد از اين همه سال وزنه برداري بانوان آغاز شده و با استقبال خوبي مواجه شده است. بايد فضاي مستقلي داشته باشيم تا انگيزه زيادي براي بانوان هم وجود داشته باشد. مي توانيم در ليگ هم الزام کنيم تا بانوان هم حضور داشته باشند البته که نبايد نابرابر نگاه کنيم. به خصوص در بحث دستمزدها، بايد يکسان بررسي شود. آن ها هم هدفشان کسب افتخار است و بايد به آن احترام گذاشت.
*اگر سجاد نوشيرواني رييس فدراسيون شود، از کيانوش رستمي استفاده مي کند؟ بهداد سليمي هنوز هم از مديديرت قبلي فدراسيون دلخور است.
بهداد سليمي و کيانوش رستمي از سرمايه هاي بزرگ وزنه برداري هستند. در مورد سليمي حالا که دوره قهرماني اوتمام شده نبايد فراموش شود. او و افرادي مثل او جايگاهي هميشگي در وزنه برداري دارند. بايد اين فضاي نفاق را به مجمعي صميمي تبديل کنيم. يکي از عوامل اصلي اين نفاق اين است که نظريات و دغدغه هاي کارشناسان اين رشته را جدي نگرفته ايم. در جام فجر يکي از قهرمانان ما هم آن جا حاضر نبود. ما بايد جام فجر را در سطح بين المللي برگزار کنيم. بايد قهرمانان ما هم در اين مسابقات حاضر باشند. وقتي همه به مسئله اي اعتراض دارند، اين مشکل قطعا جدي است. اگر سيستمي ظهور کند که خواهان ريشه کني همه اين مشکلات باشد، قهرمانان همه با هم پشت سر اين سيستم مي ايستند چون خواهان اين تغييرات هستند. وزن و هويت هر مسابقه اي، قهرمانان و بزرگان و پيشکسوتانش هستند. حضور صميمي آن ها به جوانان ما انگيزه مي شود.
*بعد از ماجراي المپيک و ناداوري عليه بهداد سليمي، خيلي ها به اين باور رسيدند که اگر ما در فدراسيون جهاني لابي يا قدرتي داشتيم، چنين مشکلاتي پيش نمي آمد.
کسي که وارد اين عرصه مي شود بايد به فکر جذب کرسي هاي جهاني باشد. ايران يکي از قطب هاي بزرگ وزنه برداري در جهان است. بنابراين به يک فضاي دوستانه و مثبت با فدراسيون جهاني داشته باشيم. حسين رضازاده را دعوت نمي کنيم چون با او لج هستيم؟ اين اشتباه است. امروز اعضاي فدراسيون جهاني باور دارند ايران يکي از قطب هاي اين حوزه است. خيلي دوست دارند به ايران فضاي بيشتري بدهند اما ما مسير را اشتباه رفته ايم. حتي سعي کرده ايم جايگاهمان را تضعيف کنيم! فدراسيون جهاني با يک رابطه دوستانه و نزديک به ما حتي کرسي هاي بهتر و تاثيرگذارتر مي دهد. نيازي هم به لابي هاي بيشتري نداريم. آن وقت ورزشکار ما هم ناداوري را تجربه نخواهد کرد. ما مي خواهيم با فدراسيون جهاني تعامل ايجاد کنيم. شخص آقاي آيان به وزنه برداري ايران بسيار علاقه مند است. او ورزشکاران و برندهاي ما را مي شناسد. اما ما دوازده سال دبير کل فدراسيون آسيا بوديم، چه دستاوري داشتيم؟ در بحث منابع تجهيزاتي مي توانستيم خيلي پيشرفت کنيم اما چنين اتفاقي رخ نداد.
*برنامه شما براي مقابله با دوپينگ چيست؟
بايد يک سرمايه گذاري بلند مدت داشته باشيم. به يک فرهنگ سازي عظيم نياز داريم. يک سيستم آموزشي با هزينه کردي مناسب خواهيم داشت تا ديگر کسي پول ندهد و مدرک بگيرد. فراخوان مي دهيم و مي گوييم کلاس مربي گري داريم و يک ميليون تومان هم مي گيريم! اين شان و شخصيت مربيان ما نيست. بايد فضاي آموزشي را متحول کنيم. واقعا مربي ها از سيستم آموزشي فعلي راضي نيستند چون چيزي که انتظار دارند را نمي بينند. ما الان منابعي براي آموزش نداريم. ايوانف آمد به ما کمک کرد و فضاي نويني را تجربه کرديم و اما بعد از رفتنش هنوز هم به پيشرفتهاي بهتر از آن زمانمون معتقد نشديم و در بعضي جاها هنوز در آن شرايط گير کرده ايم. خيلي کشورها به دنبال استفاده از پتانسيل ايران هستند. بيشترين مدارک بين المللي را گرفته ايم اما هيچ داوري در بين الملل نداريم.
*اگر سجاد انوشيرواني راي نياورد، تا چهار سال ديگر سکوت مي کند؟
همه نامزدها ايده ها و برنامه هاي خودشان را دارند که قابل احترام است چرا که خواهان پيشرفت وزنه برداري هستند. اين انتخابات هم بالاخره به پايان مي رسد. جامعه وزنه برداري اين رييس را انتخاب مي کند و گزينه اي که به رياست رسيد را بايد حمايت کنيم. نبايد صرفا منتقد و تخريبگر باشيم. فضاي فعلي اصلا مناسب نيست، بايد از اين فضا فاصله گرفته شود. آن وقت مي توانيم به شرايطي بسيار مطلوب نزديک شويم. شرايطي که همدلي و هم افزايي داشته باشد تا اين اهداف ملي و فراملي به نتيجه مطلوب خود برسد.
بازار