ميزان/ در حالي نودمين دربي پايتخت با نتيجه يک بر صفر به پايان رسيد که شاهد بازي جذابي از سوي هر دو تيم نبوديم.
فکر ميکرديم با حضور استراماچوني و کالدرون، دربي ۹۰ ميتواند يک جشن بزرگ براي فوتبال ايران باشد. جشني بزرگ براي ليگ نوزدهمي که هنوز تنورش داغ نشده است. فکر ميکرديم دربي ۹۰ اختتاميهاي زيبا براي دربيهاي کسل کننده سرخآبي باشد. فکر ميکرديم سرمربيان کار بلد دو تيم که حساسترين دربيهاي جهان را تجربه کردهاند، هيجان را به ورزشگاه آزادي بياورند، اما نه تنها شاهد چنين اتفاقي نبوديم، بلکه يک افت فني بزرگ را به نسبت ديدارهاي قبلي مشاهده کرديم.
انتظار داشتيم کالدرون و استراماچوني تيمهايشان را براي برد به ميدان بفرستند و ديگر تيمشان را در پيله احتياط محبوس نکنند؛ اما بازهم فقط حاصل اين جنجال و هياهو، هيچ بود. ۸۰ دقيقه بازي محتاطانه، خسته کننده، خواب آور فقط و فقط براي نباختن!
يک اتفاق، يک ضربه و يک حادثه باعث باز شدن دروازه استقلال شد. اتفاقي که اگر حسيني، سنگربان استقلال کمي خوش شانستر بود و عبدي، مهاجم پرسپوليس کمي اقبال کوتاهتري داشت، بازي باز هم يک تساوي بدون گل ديگر به تاريخچه دربيهاي تهران اضافه ميشد.
مطمئنا کسي که اين بازي را به صورت زنده مشاهده نکرده، هيچ چيز خاصي را از دست نداده است.۸۰ دقيقه، فقط يک پنالتي از دست رفته ماحصل حساسترين بازي فوتبال ايران!
شايد دربي تهران از «حساسيت» فقط کلمه آن را به همراه داشته باشد و در واقعيت هيچ چيز ديگري در آن وجود ندارد. رقابتي که دو تيم حتي در آن ۵ پاس سالم متوالي هم به يکديگر ندادند. رقابتي که هيچ صحنه حساسي بر روي دروازهها خلق نشد. رقابتي که فقط هيجان بيخودي در آن وجود داشت.
بعد از دقيقه ۸۰ و گل پرسپوليس، شاهد هيجاني کاذب و درگيريهايي هميشگي بوديم. درگيريها و تنشهايي بيدليل که هيچ منطقي براي شروع آنها وجود نداشت. شايد هيچ کارشناسي در دنياي فوتبال پيدا نشود که يک نکته مثبت فني در مورد اين بازي پيدا کند.
پرسپوليس برنده بيخاصيتترين و کم هيجانترين دربي سالهاي اخير شد. آنها با ۳ امتيازي که به دست آورد وضعيتشان را در جدول ردهبندي بهبود بخشيد؛ اما استقلالي که امروز نشان داد چقدر جاي يک بازيکن بزرگتر –بازيکني که اگر در ترکيب استقلال بود شايد شاهد حجم کمتري از اين تنشها بوديم و شايد نتيجه ديدار به نحوي ديگر رقم ميخورد - در ترکيبش خالي است، با اين باخت وارد بحراني جدي خواهد شد.
بازار