نود/ ويژهترين چهرهاي که توانست خيلي زود از يک بازيکن گمنام به مهره اصلي تيم ملي تبديل شود، آقاي گل دنياست.
بازي ايران و کامبوج اگرچه بازي مهمي نبود و برد مقابل اين تيم تقريبا از ابتدا مشخص به نظر ميرسيد اما يکي دو نکته فني اين بازي را به مسابقه ويژهاي تبديل کرد. حضور احمد نوراللهي، محمد محبي و مهرداد محمدي و درخشش آنها از نکات ويژه اين بازي بود. اگرچه شايد اين طور به نظر برسد که به خاطر بازي آساني که تيم ملي داشت و چند مصدوميت و غيبت اين دو بازيکن در ترکيب قرارگرفتند و قرار نيست اتفاق ويژهاي براي آنها بيفتد. نگاهي به وضعيت بعضي از ستارههاي سابق تيم ملي اما نشان ميدهد که بعضي از آنها با همين تک موقعيتهايي که به دست آوردند توانستند جاي خود را در ترکيب اصلي پيدا کرده و خود را از يک بازيکن موقت به مهره اصلي تيم ملي و ستارهاي مليپوش تبديل کنند.
علي دايي: ويژهترين چهرهاي که توانست خيلي زود از يک بازيکن گمنام به مهره اصلي تيم ملي تبديل شود آقاي گل دنياست. در جامجهاني 94، محروميت فرشاد پيوس و کرمانيمقدم در جام ملتهاي قبل از آن باعث شده بود تا صمد مرفاوي تنها مهاجم تيم ملي باشد. اين فرصت باعث شد تا علي دايي که پيشبيني ميشد تا قبل از اين با حضور مهاجمان مطرح فرصت زيادي پيدا نکند به مهاجم اصلي تيم ملي تبديل شود. همين موضوع اين فرصت را به او داد تا نه تنها مهاجم ثابت تيم ملي باقي بماند که به گلزنترين مهاجم تاريخ تيم ملي ايران و حتي دنيا هم تبديل شود.
مهدي مهدوي کيا: اين بازيکن سرعتي قبل از ديدارهاي انتخابي جام جهاني 98 هم چند باري براي ايران بازي کرده بود اما در مقدماتي جام جهاني 98 بود که توانست جايگاه ثابتي در ترکيب تيم ملي پيدا کند. وقعي نعيم سعداوي به دليل محروميت غايب بود، مايلي کهن اين بازيکن جوان را در نقش پيستون راست به کار گرفت و همين آغاز راه طولاني مهدويکيا در تيم ملي شد. مهدي در همان بازي اول در برد 17 بر صفر مقابل مالديو خوش درخشيد و يک پست ثابت در تيم ملي براي خود رزرو کرد
علي کريمي: در بازيهاي آسيايي 98، پيستون چپ و راست تيم ملي مشکل داشت. بازيکناني مانند خطيبي و نوازي در اين پست امتحان شدند اما هيچکدام نتوانستند نظر مثبت کادرفني را جذب کنند. در اين رقابتها علي کريمي هم به ترکيب راه پيدا کرد و هم اولين گل ملي خود را در فينال زد و به اولين بازيکني تبديل شد که اولين گل ملياش را در فينال يک تورنمنت رسمي به ثمر ميرساند. از اين رقابتها به بعد علي کريمي به ستاره تيم ملي تبديل شد و تا سالها اين لقب را با خود به همراه داشت.
جواد نکونام: بازيهاي مقدماتي جامجهاني 2002 دوره شانس جواد نکونام بود. کريم باقري به دليل مصدوميت مينيسک از ترکيب تيم ملي دور بود. وضعيت خط دفاعي باعث ميشد بلاژ نتواند گلمحمدي را به خط هافبک منتقل کند. بلاژويچ هم برخلاف نظر بقيه اعتقاد چنداني به کاويانپور نداشت و به دنبال بازيکني بود که نظرش را براي اين پست به خود جلب کند و آن بازيکن جواد نکونام بود. بازي با عربستان اولين بازي ملي کاپيتان آينده تيم ملي بود. بعد از آن بازي البته بين نيمکت و ترکيب اصلي در رفت و آمد بود اما در نهايت توانست جاي ثابت خود را پيدا کند و آن را براي سالها در اختيار خودش قرار دهد.
ميرزاپور هم ديگر بازيکني است که در زمان بلاژ توانست به تيم ملي راه پيدا کند و تا سالها شماره يک را در اختيار داشته باشد. ناآماده بودن فنايي و برومند اين فرصت را در اختيار دروازهبان لرستاني گذاشت تا جاي آنها را در ترکيب بگيرد.
مرتضي پورعليگنجي: همه بازيکناني که در اين ليست ديده ميشوند با مصدوميت يا محروميت رقيباني که داشتند توانستند اولين فرصت بازي را پيدا کنند. بازيکني که اين فرصت را به پورعليگنجي داد پژمان منتظري بود. او نخستين بازي ملياش را در بازي دوستانه پيش از جام ملتهاي آسيا در برابر عراق انجام داد. درخشش در اين بازي موجب شد تا کيروش در همه بازيهاي اين تورنمنت به او بازي دهد. او يکي از بازيکناني است که تغييرپست موفقي داشت. يک هافبک دفاعي که قرار است تا سالها ستون دفاع مياني تيم ملي باشد.
مجيد حسيني: يکي از جالبترين داستانها مربوط به فيکس شدن مجيد حسيني است. بازيکني که گفته ميشود دستشويي رفتن پژمان منتظري و عجله کيروش براي تعويض فرصت را براي حضور در زمين به او داد. عملکرد او به قدري خوب بود که خيال کيروش و مربيان بعدي تيم ملي را بابت تغيير نسل در خط دفاعي تيم ملي راحت کرد.
عليرضا حقيقي: شايد حتي خود حقيقي هم فکر نميکرد که قرار باشد دروازهبان ايران در جامجهاني بوده و حتي اولين کلينشيت تيم ملي ايران در تاريخ جامجهاني را هم به نام خودش ثبت کند. مشکل کيروش با مهدي رحمتي و نبخشيدن او باعث شد تا چندين دروازهبان شانس فيکس شدن را پيدا کنند. ابتدا رحمان احمدي جانشين رحمتي شد. دانيال داوري در ادامه گزينه اول بود اما اشتباهات او در يک بازي دوستانه شانس او را هم کم کرد. در برزيل ناگهان حقيقي بود که شماره يک را برتن کرده و همه را غافلگير کرد.
مهرداد ميناوند: رضا شاهرودي پيستون چپ ثابت ايران در اوايل دهه هفتاد بود. درگيري لفظي شاهرودي با مايليکهن باعث شد تا شاهرودي خط خورده بزرگ ايران در جام ملتهاي آسيا 1996 باشد. ميناوند از اين فرصت به بهترين شکل استفاده کرد و به يک مليپوش ششدانگ تبديل شد.
بازار