ورزش 3/ مالک باشگاه تراکتور واکنش جالبي به اظهارات پيشکسوت پرسپوليس داشت و با احترام خاصي براي او جوابيه نوشت.
بعد از صحبتهاي جنجالي محمدرضا زنوزي که در آن عنوان شده بود پرسپوليس يک نام يوناني بوده و ايراني نيست و ديگر اظهاراتي که از سوي مالک باشگاه تراکتور مطرح شد، برخي پيشکسوتان اين باشگاه ازجمله حسين کلاني به مصاحبه او واکنش نشان دادند و اظهاراتي را در اين باره مطرح کردند.
گفتوگوي اخير حسين کلاني با خبرنگار ما، از سوي محمدرضا زنوزي با جوابيه محبتآميزي همراه شده که متن آن را در زير ميخوانيد:
«استاد محترم در ابتدا دوست دارم شما را براي خود، پدر و يا برادر بزرگ خطاب نمايم، چراکه مصاحبه پر از مهر و ادب شما بنده را بر آن داشت که هم با احترام خاصي شما را مورد خطاب قرار دهم و هم عرض ارادت خود به حضرتعالي را اعلام نمايم و هم اينکه درد دل خود و بيشتر فوتبال دوستان و هواداران مخصوصاً شهرستانيها را به شما عرض کرده باشم.
استاد بزرگوار
مستحضر هستيد که فوتبالِ امروز را اگر از منظر اجتماعي و جامعهي هواداري بخواهيم بررسي نماييم، ديگر آن فوتبال دههي چهل، پنجاه و شصت نيست، که همهي کشور عموماً هوادار دو تيم قرمز و آبي پايتخت بودند و امروزه قطبهاي ديگري نيز در فوتبال ايران به وجود آمده است، بهعبارتيديگر فوتبال از حالت دوقطبي قرمز و آبي پايتخت در آمده است. اما متأسفانه برخي از اهالي فوتبال که مسئوليتي نيز در حوزههاي مختلف ورزش دارند و تعصب خاصي نيز به اين دو قطب سابق داشته و دارند، نميتوانند قبول نمايند که قطبهاي ديگري نيز در اين فوتبال به وجود آمده است و آنها نيز در اين فوتبال حق و حقوقي داشته و براي فوتبال هزينه ميکنند.
اين تعصب باعث ميشود که حقوق باشگاههاي شهرستاني که حتي برخي از آنها با هزاران مشکل اقتصادي تيم خود را اداره ميکنند و هواداران آنها نيز با هزاران مشقت و با تعصبي خاص در سرما و گرما تيم خود را حمايت ميکنند، عمداً و يا سهواً پايمال شود و از بين برود.
اين رفتارها باعث بيانگيزگي و سرخوردگي هواداران عزيز و حتي بازيکنان آن تيمها شده و حتي گاهاً بازيکنان نيز اعتمادبهنفس خود را از دست ميدهند و تمام زحماتشان پايمال ميشود.
برادر بزرگوارم
همانگونه که شما فرموديد، ترکهاي آذربايجان حداقل در دو و يا سه قرن اخير چه رشادتهايي براي پاسباني و حفاظت از خاک و ناموس خود و ايران عزيز انجام داده و دست بيگانگان را از کشور عزيزمان بريدهاند و هميشه براي ايران عزيز، جانفشاني کردهاند که نمونه آنها در تاريخ ذکر شده است. از ستارخان و باقرخان تا باکريها در عصر معاصر را ميتوان نام برد. البته ما معتقديم تمام اقوام در جاي جاي کشور براي نام، خاک و ناموس کشورمان ايران در زمانها و شرايط مختلف اينگونه بودهاند و نبايد آنها را از ياد برد.
استاد گرانقدرم
بحثي که ما مطرح کرديم صرفاً ورزشي و فوتبال است ولي در همين فوتبال هر وقت از ناعدالتيهاي فوتبالي شکايت ميکنيم، يک عده خاص، ما ترکزبانها را به آنچه نيستيم متهم مينمايند و تهمتهاي ناروائي ميزنند و ميگويند شما يا پان ترک هستيد يا تجزيهطلب! و سعي ميکنند با اين قبيل اتهامات بحث را به بيراهه ببرند تا ما به دنبال احقاق حقوق خود نباشيم.
در بين هر قوم در هر منطقهاي از ايران، شايد يک عدهي خاص باشند که عقايد و منافع متفاوتي از اکثريت داشته باشند و کارهايي انجام دهند که بر ضد منافع جمع باشد، ولي اين امر در بين هواداران تراکتور و ترکزبانها، قطعاً اين عده کمتر از يکدهم درصد است و بارها و بارها توسط خود ترکها، اين عدهي کم محکوم شدهاند.
بايد خدمت استاد خود عرض کنم که آذربايجانيها هميشه به ايران عزيز وفادار بوده و هيچ زماني در هيچ برههاي خيانتي به کشور عزيزمان نکردهاند و هميشه قانونمند بوده و هستند، به تمامي اقوام و زبان رسمي کشور احترام گذاشتهاند و با وجود اينکه جمعيت ترکها از تمام اقوام کشور بيشتر است، ولي با کمال احترام زبان فارسي را زبان رسمي کشور قبول کردهاند و طبق فرمايش رهبر انقلاب، آذربايجان سر ايران است.
استاد عزيزم
فرمايش حضرتعالي را از بابت اينکه «تحقير کردن خوب نيست»، قبول دارم و بنده نيز با شما موافق هستم و بايد بپذيريم که در يک خانواده، فرزند کوچک از والدين فرزندان بزرگتر، ادب و معرفت را ياد ميگيرد. لذا باشگاههاي بزرگتر را ميتوان در فوتبال برادر بزرگ ناميد و فدراسيون و وزارت ورزش نيز پدر و مادر اين فوتبال، پس مشکل بايد از آنجا اصلاح شود.
برادر بزرگوارم
ايکاش شما و امثال شما همچون استاد دهداري معلم بزرگ اخلاق، در اين فوتبال ميبوديد و نميگذاشتيد که سرانجام فوتبال ما اينگونه باشد و بايد قبول کنيم که مديريت مبتني بر «تکيه بر صندلي به هر قيمتي»، فوتبال ما را نابود کرده است و مديران فوتبالي در اين کشور اکثراً نه مديران تخصصي بودهاند و نه تخصص مديريت را داشتهاند تا بتوانند اين صنعت عظيم برنامهريزي مدون داشته و مديريت نمايند و نگذارند از ريل خارج شود.
برادر بزرگوارم
نوع گفتمان شما باعث شد که بنده بر خود وظيفه بدانم تا هم از حضرتعالي از اين طريق تشکر ويژه نمايم و هم درد دل خود را براي شما بزرگوار بازگو کنم.
استاد عزيز
لطفاً با ادبيات فوقالعاده خود به آن عده که براي يک جام فلزي برنامهريزي و مهندسي ميکنند و حقوق ديگران را زير پا ميگذارند، بفرماييد که بهاندازه يکلحظه وجدان درد داشته باشند، نه اين فوتبال ارزش آن را دارد و نه اين دنيا ارزش آن را دارد تا خود را هم در اين دنيا و هم در آخرت تباه کنيم. لطفاً به آن عدهاي که در مسند قضاوت چه در داخل ميدان فوتبال و چه در کنار ميدان و چه در کميتههاي تخصصي مختلف فدراسيون نشستهاند، بفرمائيد که قضاوت خود را خارج از تعصبات رنگي انجام دهند.
براي چندمين بار بنده بازهم از حضرتعالي، استاد گرانقدر، تشکر ميکنم که امروز به منِ حقير درسهاي بزرگي را آموختيد. مصاحبهي شما براي بنده، درس اخلاق بود و بابت آن از شما صميمانه تقدير و تشکر ميکنم و خدا را شکرگزار هستم که شما، برادر بزرگوارم را بر سر راه بنده قرار داد تا در آيندهي کاري خود از نصايح شما استفاده نمايم و در اولين فرصت خدمت شما بزرگوار خواهم رسيد. از خداوند منان براي شما طول عمر با برکت آرزومند هستم تا جوانان کشور از وجود شما بهرهمند باشند.»
بازار