چرا از علی دایی می‌ترسند؟

شرق/ عجيب آنکه انگار از علي دايي ترسي در بين مسئولان ورزشي ايران به وجود آمده که هرکس مي‌خواهد نخواستنش را به گردن ديگري بيندازد. نقش علي دايي در ورزش ايران فراتر از نقش يک مربي شده است؛ اين موضوع را مي‌توان با نگاهي ساده به اتفاقات چند سال اخير فوتبال و البته اتفاقات اجتماعي رخ‌داده در ايران ديد. او چهره‌اي شد که رسما عليه محمود احمدي‌نژاد، مرد اول دولت وقت، در ماجراي برکناري‌اش از تيم ملي ايستاد و سپس به کارزار انتخاباتي ميرحسين موسوي کمک کرد. علي دايي، اما آن‌طور که خودش گفته و وصيت پدرش بوده، هرگز وارد چرخه سياست نشده، ولي راهش را هم از مردم جدا نکرده است. او در رخداد‌هاي اجتماعي همواره در کنار مردم ايستاده و حتي کمک‌هاي بي‌دريغش به مردم زلزله‌زده غرب کشور، دردسر‌هاي جدي برايش به وجود آورد. علي دايي از زماني که جايش را در دل مردم باز کرده، با مخالفان جدي‌اي روبه‌رو شده است. او بعد از مسدودشدن حساب بانکي‌اش که براي کمک به زلزله‌زده‌ها اعلام کرده بود، گفت که مي‌داند از محبوبيت او مي‌ترسند! محبوبيت دايي آن‌قدر که اين اواخر در بطن جامعه زياد شده، در دنياي فوتبال گسترده نشد؛ او بعد از چند جام در رقابت‌هاي جام حذفي ديگر موفقيتي به دست نياورد تا منتقدانش بگويند دانش فني لازم را ندارد. بااين‌حال علي دايي بعد از جدايي از پرسپوليس کمتر در تيمي حضور داشته که مدعي قهرماني باشد و ابزار جنگيدن را داشته باشد. با وجود قهرماني‌نياوردن، اما او هربار گزينه‌اي جدي براي دو تيم بوده؛ يکي باشگاه پرسپوليس که پيش‌تر سابقه بازي و سرمربيگري‌اش را داشته و ديگري هم تيم ملي. براي نشستن روي نيمکت اين دو تيم هم هربار فاصله‌اش از يک تار مو نزديک‌تر شده، ولي در ثانيه‌هاي آخر چنين اتفاقي رخ نداده؛ دليلش هم بيش از آنکه فني باشد، مربوط به جرياناتي است که خارج از دنياي فوتبال رقم مي‌خورد! دست‌کم اين ادعايي است که خودش دارد. تازه‌ترين مورد در اين پرونده را مي‌شود در داستان حضور و عدم حضورش در تيم ملي به‌عنوان سرمربي دانست. بعد از جدايي مارک ويلموتس به نظر مي‌رسيد که دايي دوباره روي نيمکت تيم ملي بنشيند، ولي دست‌هاي پشت‌پرده مانع از چنين رخدادي شدند. خود او در گفتگو با ايسنا مي‌گويد صلاحيتش از سوي وزارت ورزش تأييد نشد. «وقتي صلاحيت فردي مثل من را حراست رد مي‌کند و نمي‌خواهند من در تيم ملي باشم، ديگر نمي‌دانم چه بگويم. البته دلايل اين ردصلاحيت را خودم مي‌دانم. چند نفر از اعضاي هيئت‌رئيسه فدراسيون فوتبال با من صحبت کرده بودند، اما توافقي نکرديم. البته مخالف اصلي حضور من در تيم ملي، وزارت ورزش بود. نهاد‌هايي که بايد صلاحيت من را تأييد کنند، نهاد‌هاي اطلاعاتي رسمي کشور هستند که از فدراسيون فوتبال مي‌خواهم از اين نهاد‌ها صلاحيت من را بگيرند. اين مسائل دخيل نيست، بلکه مسائل پشت‌پرده وجود دارد». دايي به محض آنکه اسم وزارت ورزش را آورد، گويي مسئولان اين وزارتخانه را هراسان کرده باشد. آن‌ها خيلي سريع حرف‌هاي دايي را رد کردند. ابتدا مسئول حراست وزارت ورزش گفت: چنين موضوعي صحت ندارد و بعد هم که نوبت به علي‌نژاد، معاونت حرفه‌اي وزارت ورزش رسيد تا اين ادعا را تکذيب کند. نگراني آن‌ها از اين بود که دايي به يقين برسد که وزارت ورزش صلاحيتش را رد کرده، پس مي‌خواستند خيلي سريع پاي خودشان را از اين مخمصه بيرون بکشند. زمان زيادي از اين اتفاق نگذشته بود که خبرگزاري فارس به نقل از يک منبع آگاه در فدراسيون فوتبال، خبري منتشر کرد و به نقل از آن شخص نوشت: «علي دايي اصلا گزينه فدراسيون فوتبال نبود!». هنوز ثانيه‌هايي از اين خبر نگذشته بود که فدراسيون فوتبال، هراسان، چنين شايعه‌اي را رد و اعلام کرد «علي دايي گزينه فدراسيون فوتبال بود». چنين نگراني‌اي بابت مسئوليت نخواستن علي دايي تبديل به هراسي شده که هنوز هم ادامه دارد. عجيب آنکه انگار از علي دايي ترسي در بين مسئولان ورزشي ايران به وجود آمده که هرکس مي‌خواهد نخواستنش را به گردن ديگري بيندازد. با وجود اينکه چندهفته‌اي از آن ماجرا و انتخاب اسکوچيچ به‌عنوان سرمربي جديد تيم ملي مي‌گذرد، وزارت ورزش و البته سخنگوي جنجالي‌اش باز هم سعي کرده مسئوليت نخواستن دايي را از سر وزارت ورزش باز کند. مازيار ناظمي که يکي دو روز گذشته در يکي از برنامه‌هاي تلويزيوني شبکه دو حاضر شده بود، درباره سرمربي‌نشدن علي دايي در تيم ملي گفت: «من هميشه به دايي احترام مي‌گذارم. علي دايي افتخار ملي ماست. در اطلاع‌رساني سکته‌هايي وجود دارد که اين‌ها نمونه‌هايي از آن است. بحث صلاحيت‌نداشتن علي دايي و موضوعاتي از اين دست هرگز مطرح نبوده است. در گذشته هم اعلام شده بود که فدراسيون فوتبال تمايلي براي همکاري با علي دايي در اين زمينه نداشته است. گزينه‌هاي سرمربيگري براي تيم ملي هم به طور کامل مشخص بودند. برانکو، اسکوچيچ و قلعه‌نويي گزينه‌هاي هدايت تيم ملي بودند. قلعه‌نويي به هر دليلي در تيم ملي حضور نيافت، برانکو در تيم ديگري کار خود را آغاز کرد و در انتها مسئولان با اسکوچيچ به توافق رسيدند. همه اين موارد با نظر فدراسيون فوتبال انجام شده است». سخنگوي وزارت ورزش در شرايطي تأکيد مي‌کند که علي دايي گزينه هدايت تيم ملي نبوده که در بيانيه فدراسيون فوتبال که چندي پيش منتشر شد، به صراحت از او نام برده شده است. در بخشي از آن بيانيه آمده بود: «آقايان برانکو ايوانکوويچ، امير قلعه‌نويي، علي دايي، دراگان اسکوچيچ و يحيي گل‌محمدي فهرست نهايي کانديدا‌هاي مربوط به سرمربي تيم ملي در همان مقطع بودند که در همين خصوص مذاکراتي انجام شد. در اين ميان، سير مذاکرات به صورت منظم و هم‌زمان با گزينه‌ها توسط فدراسيون فوتبال انجام شد و در نهايت با عنايت به جميع جهات و مخالفت جدي باشگاه‌هاي تحت قرارداد برخي سرمربيان و مذاکرات جمعي از گزينه‌ها با ساير پيشنهادها، دراگان اسکوچيچ به‌عنوان سرمربي جديد تيم ملي برگزيده شد». هراس از دايي با کنارهم‌گذاشتن اين اتفاقات مي‌شود به وضوح به اين مسئله پي برد که مسئولان ورزش و فدراسيون فوتبال ترس عجيب‌وغريبي از علي دايي دارند؛ آن‌ها به خوبي مي‌دانند دايي در فاش‌کردن مسائل پشت‌پرده ابايي ندارد؛ به خوبي از ماجراي «غش‌کردن داور به سمت ديگر»، «کارت‌هاي معافيت جعلي»، «فاش‌کردن هويت واقعي مديرعامل»، «قرارداد‌هاي مشکوک منعقدشده» و … که همگي توسط علي دايي برملا شده، خبر دارند. آيا آن‌ها نگران اين هستند که دايي، پرونده‌اي جديد عليه‌شان رو کند؟

ما را در کانال تلگرامي «کانال ورزش» دنبال کنيد