ورزش 3/ تساوي مقابل تيم سابق در هفته بيست و پنجم بوندس ليگا، آخرين باري بود که الکس نوري روي نيمکت تيم هرتابرلين نشست؛ حالا با اخراج از تيم پايتخت آلمان، يک شکست ديگر در کارنامه اين مربي ايراني - آلماني ثبت شده است.
وقتي آذر ماه يورگن کلينزمن سرمربي تيم هرتابرلين شد و گفت که پس از ملاقات با الکساندر نوري در کاليفرنيا تصميم گرفته او را دستيار خود کند، توجه فوتبال فوتبال دوستان ايراني به پايتخت آلمان جلب شد. يک روز بعد مربي 40 ساله به همراه کلينزمن در زمين تمريني تيم هرتا حضور يافتند و عمليات خود براي نجات اين تيم سفيد و آبي پوش را آغاز کردند؛ عملياتي که البته فرماندهاش خيلي زود آن را ترک کرد و الکس نيز نتوانست پروژه را به سرانجام برساند.
بعد از ناکامي در وردربرمن، اينگولشتات و حالا هرتابرلين، اوضاع براي الکس نوري خوب نيست. او اميدوار بود در کنار کلينزمن که محبوبيت و مقبوليت زيادي بين آلماني ها دارد، بتواند به همان جايگاه قبلي بازگردد اما جايي که الان ايستاده، مشابه همان موقعيتي است که دنيل داوري، ديگر دو مليتي ايراني - آلماني در اين کشور دارد. داوري که روزگاري تمجيد يورگن کلوپ را برميانگيخت و نمره بسيار خوب يک را از کيکر ميگرفت، اکنون در ليگ دسته چهارم منطقه اي توپ ميزند و البته پيراهن شماره يک را هم در اختيار ندارد.
دنيل و البته طرفداران ايراني اش، 22 مرداد سال 1393 را فراموش نميکنند. زماني که کلوپ اين چنين به تعريف از اين دروازهبان پرداخت: «او پنج سيو در کلاس جهاني داشت، ايران بايد بابت داشتن چنين دروازهبان باکيفيتي خوشحال باشد.» از آن روز حالا 5 سال ميگذرد و داوري در اين مدت حتي 5 بازي هم براي تيم ملي ايران انجام نداده و همچنين شايد به زودي بازي در ليگ دسته پنجم آلمان را هم تجربه کند!
اين که چرا دانيال داوري و الکس نوري نتوانستند راه خود را ادامه دهند، پرسش بسيار مهمي است. البته که کسي انتظار نداشت داوري بتواند به تيم هاي بزرگ آلمان راه بيابد که پس از حضور با ايران در جام جهاني، پيشنهادهايي در بوندس ليگا داشته باشد يا حداقل جايي بهتر از سوييس را براي فوتبال انتخاب کند. ترديدي نيست که در کنار تمام عوامل، انتخاب هاي او نيز در اين سرنوشت اثرگذار بودهاند و شايد بدبينانه، انتخاب براي بازي در تيم ملي ايران هم يکي از اين گزينش هاي اشتباه او بوده است.
حالا ميتوان گفت که دنيل داوري هرگز نتوانست يک ايراني درخشان در بوندس ليگا باشد. اگرچه نميشود يک دروازهبان را با بازيکني در ديگر پست ها مقايسه کرد اما از اين نکته هم نميتوان گذشت که بازيکنان ايراني ترانسفر شده به آلمان، عملکردي به مراتب بهتر از او داشتند و قطعا بسياري از فوتبال دوستان آلماني، فوتبال ايران را با نام مهدي مهدوي کيا، علي دايي و علي کريمي ميشناسند و نه دنيل داوري.
الکس نوري هم پس از شگفتي سازي با وردبرمن در 35 سالگي، در اين پنج سال نتوانسته ثبات خوبي داشته باشد. بعد از اخراج از وردربرمن، به اينگولشتات رفت و آنجا هم راه به جايي نبرد و حالا سرنوشت تکراري در هرتابرلين به سراغش آمده. البته درباره او نکته هاي اميدوارکننده اي هم وجود دارند؛ از جمله اين که تيم تحت هدايتش در دو بازي آخر دو کامبک ديدني را رقم زد و همچنين او روابطي را در فوتبال آلمان براي خودش ايجاد کرده که شايد در آينده حامل فرصت هاي شغلي اين چنيني باشند.
الکس نوري و دنيل در چند مقطع پيشنهاد حضور در ليگ ايران را رد کردند که اين موضوع براي سرمربي سابق هرتا پررنگ تر بود. نوري الان 40 ساله است و بسياري از افراد تازه در اين سن تصميم به حضور در کلاس مربيگري ميگيرند. بنابراين او قصد دارد فعلا شانسش را در قاره سبز امتحان کند اما شايد برسد روزي که تيم هاي باشگاهي ايران نيز او را نخواهند؛ دقيقا روندي که در سال هاي اخير طي شد و حالا برخلاف گذشته الکساندر نوري ديگر مثل گذشته گزينه جدي سرمربيگري تيم ملي ايران نيست.
بازار