باشگاه خبرنگاران/ در روزگاري که واژهاي به نام «سلبريتي» مد نشده بود ناصر حجازي جزء مشهورترين چهرههاي ايراني بود که هيچ ابايي هم از اينکه کسي او را با سيگاري روشن در دست ببيند نداشت و سرانجام هم اين موضوع زمينه ابتلايش به بيماري سرطان ريه در ارديبهشت ۸۹ را فراهم کرد. عقابي که فارغ از مسائل فني و برد و باختهاي رايج در ورزش، به دليل صراحت کلام و صداقت نامي نيک از خود به جا گذاشت و هيچگاه در آشيانه کلاغها به پرواز در نيامد.
امروز (جمعه - ۲ خرداد) با نهمين سالروز درگذشت ناصر حجازي اسطوره فوتبال ايران و باشگاه استقلال مصادف است.
مرحوم ناصر حجازي را ميتوان يکي از برجستهترين چهرههاي تاريخ فوتبال ايران نام برد که فارغ از تعصبات رنگي جايگاه والايي در قلب تمام فوتبالدوستان کشورمان دارد.
پرسپوليسيهايي که از ناصر حجازي به نيکي ياد کردند
۹ سال از روز شوم فوتبال کشورمان با درگذشت حجازي ميگذرد، اما هر روز دلتنگي مان براي آن مرد خوشتيپ و با جذبه بيشتر ميشود. آن هم درست در روزگاري که راستي و درست گويي به حلقه گمشده ورزش ميهن مان تبديل شده است.
حجازي ۲۳ آذر سال ۱۳۲۸ در خانوادهاي ترک زبان در تهران متولد شد و در دبستان هخامنش تحصيلات مقدماتي را آغاز کرد. دوران دبيرستان او در مدارس ابومسلم، سعادت، سينا، سهند و شرق طي شد و با توجه به علاقه اش به مترجمي زبان انگليسي در سال ۱۳۵۰ وارد مدرسه عالي ترجمه شد و تا سال ۱۳۵۶ ليسانس خود را دريافت کرد.
شايد اينکه دومين دروازه بان قرن بيستم فوتبال قاره کهن پيش از ورود به فوتبال بسکتباليست بوده و سابقه دعوت به تيم ملي جوانان بسکتبال کشورمان هم در کارنامه دارد جالب باشد، اما حجازي هم به صورت اتفاقي و زمانيکه دروازه بان اصلي تيم مدرسه شان مصدوم ميشود، جاي او را گرفته و با واکنشهاي اعجاب آور، مسير خود در فوتبال را طراحي ميکند.
اولين قرارداد ناصر حجازي با يک باشگاه حرفهاي فوتبال با تيم نادر در دسته دوم باشگاههاي تهران به مبلغ ۳۰۰ تومان منعقد شد. آن زمان (۱۳۴۳) اين جوان ترکهاي و خوش اندام تنها ۱۵ سال داشت و از همين تيم به تيمهاي ملي جوانان و بزرگسالان رسيد.
۵ سال پس از حضور حجازي در نادر با پيشنهاد علي دانايي فر و با دريافت ۶ هزار تومان با تاج قرارداد بست و قرار شد ماهي ۲۵۰ تومان هم از اين باشگاه دريافت کند. آن هم درحاليکه مرحوم آقا مدد به ناصر ۲۰ ساله پيشنهاد بازي در راه آهن را داد. اين انتقال براي حجازي خوش يمن بود چراکه يک سال پس از انتقالش به آبي پوشان پايتخت، در کنار قهرماني جام تخت جمشيد، قهرماني جام باشگاههاي آسيا را هم تنها با يک گل خورده کسب کرد.
پس از ۶ سال بازي براي تاج حجازي تصميم گرفت به شهباز برود و ۴ سالي را هم در اين تيم بگذراند. البته حجازي پس از جدايي از شهباز در سال ۵۹ شش فصل ديگر براي آبيهاي تهران که پس از انقلاب اسلامي نام اين تيم به استقلال تغيير نام کرده بود، بازي کرد.
نخستين بار ناصر حجازي در ۱۸ سالگي اش و سال ۴۶ فرصت بازي براي تيم ملي را هم به دست آورد و تا سال ۵۹ به مرد شماره يک سنگر اين تيم تبديل شد. سنگرباني که سه بار با تيم ملي قهرماني جام ملتها و يک عنوان سومي اين رقابتها را هم به دست آورد. جامي که دروازه بان بزرگي مانند احمدرضا عابدزاده و ساير گلرهاي تيم ملي، آرزوي يک بار بالاي سر بردن آن را داشته اند.
همچنين نخستين باري که تيم ملي در جام جهاني شرکت کرد و در مقابل تيمهاي بزرگي مانند هلند، پرو و اسکاتلند به زمين رفت، وظيفه حراست از دروازه اش با حجازي بود.
قهرماني بازيهاي آسيايي ۱۹۷۰ بانکوک و ۱۹۷۴ تهران از ديگر افتخارهاي حجازي با پيراهن تيم ملي است.
داستان خداحافظي او با پيراهن تيم ملي به يکي از عجيبترين اتفاقهاي تاريخ فوتبال کشورمان باز ميگردد. پس از جام ملتهاي ۱۹۸۰ کويت و با دستورالعملي عجيب، حجازي هم مانند تمام ديگر بازيکنان ۲۹ ساله تيم ملي به اجبار و با تصويب قانون منع بازي ۲۹ سالهها در اين تيم مجبور به خداحافظي شد، اما پس از مدتي اين قانون لغو شد تا اين شائبه به وجود بيايد که هدف تصويب کنندگان اين قانون دوري چهرههايي مثل حجازي از تيم ملي بوده است.
حجازي در طول دوران بازي اش از تيمهاي بزرگ اروپايي مانند پاريس سن ژرمن و سنت اتين فرانسه پيشنهاد داشت، اما جديترين اين پيشنهادها از سوي باشگاه منچستريونايتد انگليس و يک سال پس از جام جهاني ۱۹۷۸ آرژانتين مطرح شد.
ناصر هم براي مذاکره و حضور در تمرينات شياطين سرخ به انگليس ميرود، اما در همان ابتداي امر اتفاق عجيبي رخ داد. زماني که او به فرودگاه لندن رسيد متوجه شد روي رواديد ايرانيها مهر «بازگشت» ميخورد و البته حجازي جزء پنج نفري بوده که در آن روز با چنين مشکلي مواجه نشد و توانست خود را از لندن به منچستر برساند. با اين وجود مدتي پس از حضورش در تمرينات منچستريونايتد به حدي درخشيد که خيال خود را براي عقد قرارداد با اين تيم راحت کرد، اما ناگهان ارسال يک نامه عجيب از ايران به باشگاه منچستر مبني بر اينکه ناصر حجازي براي حضور در اين تيم مجوز فدراسيون فوتبال ايران را ندارد، معادلات را به هم زد.
او براي رفع اين مشکل به کشورمان بازگشت، اما از شانس بدش به دليل مسائل سياسي داخل ايران، فدراسيون فوتبال تعطيل بوده تا کار صدور مجوز به طول انجامد. البته در نهايت يک هيئت ۱۰ نفره با ارسال نامه ديگري به باشگاه منچستريونايتد، اعلام ميکند با توجه به در پيش بودن بازيهاي مقدماتي المپيک ۱۹۸۰ مسکو، حجازي بايد تيم ملي را در اين رقابتها همراهي کند و نميتوانند مجوزي براي وي صادر کنند.
در نهايت حجازي با پيگيريهاي فراوان موفق شد از فدراسيون رضايت نامه بگيرد، اما وقتي به منچستر بازگشت، کار از کار گذشته بود چراکه يونايتدها با ريچارد بيلي به توافق رسيده بودند تا او هشت سال دروازه بان اول تيم شان باشد.
از دست دادن اين شانس بزرگ سبب سرخوردگي ناصر شد، اما او سرانجام فرصت بازي در خارج از کشور را پيدا کرد. البته بازي کردن براي محمدان بنگلادش که حجازي با آن فوتبال خود را به اتمام رساند، چيزي نبود که در شان چهره فوق العاده بزرگ فوتبال ايران باشد.
حجازي ۲ بار با اين تيم گمنام قهرمان ليگ بنگلادش باشد و سرانجام سال ۱۳۶۶ با کوله باري از افتخار در سن ۳۸ سالگي با اين تيم از دنياي فوتبال خداحافظي کرد.
دوران سرمربيگري او هم با همين تيم شروع شد و نکته جالب اين جا است که حجازي با اين تيم کوچک موفق به برتري مقابل پرسپوليس هم شد. شهرداري کرمان نخستين تيم ايراني است که حجازي روي نيمکت سرمربيگري اش نشست. يک سال سرمربيگري در تيم ملي بنگلادش پرونده فعاليت او در خارج از کشور را بست.
شهرداري کرمان، بانک تجارت، سپاهان و ماشين سازي تيمهايي بودند که حجازي پيش از حضورش در استقلال هدايت آنها را عهده گرفت و سال ۱۳۷۵ به عنوان سرمربي جديد تيم محبوبش انتخاب شد. يک قهرماني جام آزادگان و نايب قهرماني جام باشگاههاي آسيا در فصل ۹۹-۱۹۹۸ افتخاراتي است که مرد محبوب استقلاليها با اين تيم در جايگاه سرمربي به دست آورد، اما باخت عجيب ۴ بر ۳ به سايپا پرونده در سال ۷۸ پرونده او را در اين تيم بست.
ذوب آهن، استقلال رشت، ماشين سازي، استقلال اهواز و نساجي مازندران پنج تيمي بودند که حجازي پيش از بازگشت به استقلال در سال ۸۶ سرمربي آنها بود، اما برخلاف دوره قبل اين بار حضورش به عنوان سرمربي استقلال طولاني نشد تا در ميانههاي هفتمين دوره ليگ برتر او جاي خود را به فيروز کريمي داده و به عنوان مدير فني آبيها را همراهي کند.
يکي از مهمترين اتفاقها درباره اين مرد دوست داشتني ثبت نام او در انتخابات رياست جمهوري سال ۱۳۸۴ است. جاييکه حجازي با انتقاد نسبت دخالت سياسيون در ورزش مدعي شد ميتواند ۳۰ ميليون راي بياورد، اما در نهايت صلاحيت حضور در انتخابات را به دست نياورد.
در روزگاري که واژهاي به نام «سلبريتي» مد نشده بود حجازي جزء مشهورترين چهرههاي ايراني بود که هيچ ابايي هم از اينکه کسي او را با سيگاري روشن در دست ببيند نداشت و سرانجام هم اين موضوع زمينه ابتلايش به بيماري سرطان ريه در ارديبهشت ۸۹ را فراهم کرد.
اين موضوع چند باري سبب بستري شدن حجازي در بيمارستان شد.
در نهايت ۳۰ ارديبهشت ۹۰ و زمانيکه مشغول تماشاي بازي استقلال با پاس همدان بود به دليل وخامت حال به کما رفت، اما اين بار ديگر ناي بلند شدن از روي تخت CCU بيمارستان کسري تهران را به دست نياورد تا ۳ روز بعد «۲ خرداد» يار هميشگي اش يعني اصغر حاجيلو نخستين فردي باشد که با چشماني گريان خبر باورنکردني درگذشت «آن گلبرگ مغروري که ميمرد ز بي آبي، اما با منت و خواري پي شبنم نميگشت» را اطلاع بدهد.
بازار