ورزش 3/ بعد از بازگشايي ليگ برتر، استقلال نتايج خوبي بهدست نياورده و همين مساله دستيابي اين تيم بهعنوان قهرماني را تقريبا غيرممکن کرده است. به اين ترتيب تعداد سالهاي دور ماندن آبيها از قهرماني ليگ برتر به عدد ۷ ميرسد؛ آنچه طبيعتا براي هواداران اين تيم قابل تحمل نيست. چيزي که اين داستان را آزاردهندهتر ميکند، تقارن دوران حسرت استقلال با کاميابيهاي پياپي رقيب سنتي است. در اين شرايط طبيعي است که انتقاد و اعتراض حرف اول را بزند.
حتي فرهاد مجيدي که چهره محبوب هواداران تلقي ميشود، از اين انتقادات در امان نمانده و پستهاي اينستاگرامي اخير او به محلي براي اعتراضات هواداران تبديل شده است. کار حتي به جايي رسيده که برخي کمپينهاي جسته و گريخته نيز براي بازگشت امير قلعهنويي تشکيل شده است. سرمربي فعلي سپاهان اخيرا به اين کمپينها واکنش نشان داده و گفته: «از هواداران ممنونم، اما فرهاد مجيدي سرمايه است و بايد حفظ شود. من هر جا باشم تمام تمرکزم روي همان تيم است و فعلا فقط به سپاهان فکر ميکنم.»
مقصود اين مطلب ابدا اين نيست که فرهاد مجيدي بينقص کار کرده يا بايد با چشمان بسته به او فرصتي طولاني داد. قبلا در نقد فرهاد زياد نوشتهايم و هنوز هم عقيده داريم بهتر بود او تجربه سرمربيگرياش را از موقعيتهايي کوچکتر و آسانتر آغاز ميکرد. با اين حال بايد از هواداران استقلال پرسيد طرح اسم امير قلعهنويي يا هر مربي ديگري در اين شرايط چه سودي براي تيم دارد؟ اگر آنها دنبال بازگشت استراماچوني هستند که خب روشن است اين اتفاق رخ نخواهد داد. اگر قرار بود استرا برگردد، اصلا نميرفت يا همان زمان تحت تاثير آن همه تلاشي که صورت گرفت برميگشت. غير از اين، آلترناتيو تراشيدن براي فرهاد مجيدي يک جريان زيانبار است که فقط تمرکز سرمربي استقلال را به هم ميزند. آبيها هنوز ميتوانند در ليگ برتر سهميه بگيرند، در جام حذفي هم به مرحله يکچهارم نهايي رسيدهاند و در ليگ قهرمانان آسيا نيز با توجه به گروه نسبتا آساني که دارند، قطعا از صعود نااميد نيستند. خب در اين شرايط ايجاد کمپين براي بازگشت قلعهنويي (که خودش تيم دارد) چه فايدهاي خواهد داشت؟ آيا بهتر نيست ابراز چنين اشتياقي حداقل به پايان فصل موکول شود؟
زدن «حاضر» با استفاده از نام «غايب» به يک اتفاق تکراري در استقلال تبديل شده است. ليگ يازدهم در روزهايي که پرويز مظلومي شانس خوبي براي قهرماني با استقلال داشت، هواداران بنر روزشمار براي بازگشت امير قلعهنويي به ورزشگاه بردند. امير پايان فصل به استقلال برگشت و اتفاقا ليگ دوازدهم تيمش را قهرمان کرد، اما در دو فصل بعدي مطلقا ناکام بود و پس از آن هم الان هفت سال است رنگ قهرماني را نديده. از قضا در آخرين روزهاي حضور امير روي نيمکت استقلال در ليگ چهاردهم، برخي هواداران اين تيم بنر روزشمار براي بازگشت عليرضا منصوريان به ورزشگاه بردند. منصوريان هم با يک فصل تاخير از ابتداي ليگ شانزدهم آمد؛ اتفاقا روي دوش هواداران هم آمد، اما سرانجام آن کمپين، چيزي جز شعار «حياکن، رهاکن» نبود. اصول منطقي و حرفهاي ميگويد فعلا از کسي که هست بايد حمايت شود تا با آرامش کارش را بکند. پس از آن هم شايد فکر کردن به تجارب نو، سودمندتر باشد. امير قلعهنويي که اخيرا با توقف سپاهان برابر سايپا به شدت از قهرماني ليگ نوزدهم دور شد، چهار دوره سرمربي استقلال بوده و طبعا هر کاري ميتوانسته براي اين تيم کرده است. اينطور نيست؟
بازار