نماد آخرین خبر

علیرضا بیرانوند؛ از کارگری تا حضور در قلب اروپا

منبع
ايلنا
بروزرسانی
علیرضا بیرانوند؛ از کارگری تا حضور در قلب اروپا

ايلنا/ «پدرم دعوام مي‌کرد، مي‌گفت درس نخون، برو کارگري کن، پول در بيار». اين جمله براي توصيف راه دشواري که عليرضا بيرانوند طي کرده است تا حالا يک بازيکن در فوتبال اروپا باشد کفايت مي‌کند. او تنها بازيکني نيست که اين همه سختي کشيده، اما جزو بسيار معدود ستاره‌هايي است که گذشته‌اش را انکار نمي‌کند و در موردش حرف مي‌زند. از کارگري در کارواش و پيتزايي تا رفتگري در خزانه.
بخشي از ماجرا به خوش‌طيني ذاتي او برمي‌گردد. براي من که سال‌ها بين لُرها زندگي کرده‌ام و شيفته موسيقي‌شان هستم، عليرضا بيرانوند نماد يک لُر واقعي است، حتي فيزيکش. قامت برافراشته و بيني کشيده و چشم‌هاي عقابي که برخي از تار‌يخ‌نگاران به عنوان نشانه‌هاي اقوام نخستين ساکن در ايران ثبت کرده‌اند.
او در فوتبال ايران حتي وقتي پنالتي رونالدو را مهار کرد باز مورد حمله و هجمه و حتي تمسخر قرار گرفت. به عنوان يک دروازه‌بان که در آسيا هم کمتر همتا دارد غلط املايي‌اش در اينستاگرامش را هوار کردند يا ماسک زدن او را دستمايه شوخي‌هاي نه چندان خوشايند کردند اما بيرانوند ديد و خنديد و گذشت. اين خوش‌قلبي ريشه فرهنگي دارد، اينکه از گذشته خود شرم ندارد و به راحتي مقابل دوربين‌ها حرف مي‌زند و حرف دلش را مي‌زند، گرچه بين شهري جماعت به «بي‌سياست بودن» ترجمه مي‌شود اما خود لرُها اينجور مواقع مي‌گويند: «چيي د دلش ني». يعني پشتش کينه و نفرتي نيست، هرچه هست شفاف و زلال مي‌گويد و از روي بد‌ طينتي نيست.
بعد از جشن قهرماني پرسپوليس در ورزشگاه آزادي، بيرانوند از بلژيک گفت‌و‌گو کرد و گله‌مند بود که چرا در جشن از او نام نبرده‌اند و فراموش شده است در حالي که اسم آنتوني استوکس را خوانده‌اند! قبل از هر چيزي به اين فکر کردم که چه کسي اين گزارش را کف دست او گذاشت، خودش پخش زنده ديد يا اينجا کساني خبر را به او رساندند؟
او البته در اين گفت‌و‌گو با فروتني از باشگاه پرسپوليس حرف زد و اينکه افتخار مي‌کند در تاريخ‌سازي باشگاه نقش داشته است. سال اول که پرسپوليس با او قهرمان شد، در اعتراض به خلف وعده‌ها با لحن سرشار از منت گفت که پرسپوليس افتخاري نداشته و با آمدن او به قهرماني رسيده! همان روزها در نقدش نوشتم که مدير باشگاه حق دارد او را عليرغم کيفيت فني غيرقابل انکارش کنار بگذارد تا باقي بازيکنان يادشان نرود که هيچ کس از باشگاه بزرگتر نيست. يا بعد از آن هيس نشان دادن به هواداران و ...
رفتارهايي از اين دست در پرسپوليس داشت اما همه مي‌دانستند که «چيي د دلش ني». عليرضا بيرانوند است و قلبي که کف دستش است. تا همين اندازه زلال و بي‌شيله پيله. اين البته از کاهلي باشگاه پرسپوليس است که نام او را از قلم انداخته و گله بيرانوند مي‌تواند به حق باشد اما در دنياي هواداري او تا ابد بازيکن پرسپوليس است، چه در بلژيک بماند و چه به تيم‌هاي بزرگتري برود. درست مثل علي کريمي که از امارات به بايرن مونيخ رفت يا علي دايي که از السد به بوندس ليگا ترانسفر شد اما هواداران حضور آنها را به پرسپوليس مرتبط مي‌دانند.

کاش آن درجه از دقتي که براي طراحي آن «هيس» بيخودي روي سکوها به خرج دادند براي ياد کردن از عليرضا بيرانوند هم صرف مي‌کردند، درست مثل اولين جامي که گرفتند و هاني نوروزي را به جشن راه ندادند و کام خيلي‌ها تلخ شد. نام بردن از عليرضا بيرانوند چيزي به دروازه‌بان اول تيمي ملي اضافه نمي‌کرد اما دست‌کم به بقيه نشان مي‌داد که اين حقيقت نيست «هرکه از ديده برفت از دل باشگاه هم مي‌رود»!


ما را در کانال تلگرامي «کانال ورزش» دنبال کنيد

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره