نماد آخرین خبر

ژنرال؛ از گزینه هدایت تیم‌ملی تا پروژه استعفا

منبع
ايلنا
بروزرسانی
ژنرال؛ از گزینه هدایت تیم‌ملی تا پروژه استعفا

ايلنا/ امير قلعه نويي اين روزها شرايطي عکس چند ماه قبل خود را تجربه مي‌کند.
اين روزها و بعد از بيماري قلعه نويي و استعفايش از سپاهان بعضي کارشناسان مي گويند: « او عملکرد بدي داشته است. همه چيز براي امير در سپاهان آماده بوده ولي به قهرماني پشت پا زد! يا بعد از پيشنهاد تيم ملي حواسش به سپاهان نبود و...»
اما اين انتقادات يک سوي ماجراست و واقعيت هاي فوتبالي مسئله ي ديگر. در همين راستا به چند مورد توجه کنيم:
* نقل و انتقالات ناموفق
مسائل اقتصادي کشور روي هزينه کرد سپاهان هم تاثير گذاشته. به همين خاطر بعضي از گزينه هاي اصلي قلعه نويي قادر به جذب نبودند به همين خاطر پروژه تقويت تيم موفق نبود. او در فصل دوم بهتر به دنبال فرشاد احمدزاده، رضا اسدي، احسان حاج صفي، دانيال اسماعيلي‌فر، محمد نژادمهدي، علي دشتي، آياندا پاتوسي، طالب ريکاني رفت اما مهره هاي مد نظرش جذب نشدند. ضمن اينکه ساسان انصاري در نيم فصل به اردوي تراکتور رفت، مهرداد محمدي و سياوش يزداني از تيم جدا شدند. انتقال کاوه رضايي، سعيد عزت الهي و اميد ابراهيمي با توجه به نوسانات ارزي غيرممکن شد.
*پيشنهادات همکاري به اميرقلعه نويي

از 19 دي ماه گمانه زني ها درباره پيشنهاد هدايت تيم ملي به قلعه نويي مطرح شد. منتهي مراتب اعلام خبر رسمي مخالفت باشگاه سپاهان و منتفي شدن قضيه تقريبا 25 روز طول کشيد. در اين ميان دليل مخالفت سپاهان، نتايج و دستاوردهاي قلعه نويي بود. در آن زمان تابش مديرعامل سپاهان درباره اين قضيه اينطور واکنش نشان داد: « با زحمات آقاي قلعه نويي توانستيم به يک تيم فوتبال پويا و زنده تبديل شويم که براي قهرماني رقابت مي کند.»
چندي بعد شايعه حضور قلعه نويي روي نيمکت استقلال مطرح شود. در اين شرايط خيلي زود مشخص شد که سپاهان و قلعه نويي به انتهاي خط رسيده اند و نهايتا تا پايان فصل همکاري خودشان را ادامه بدهند. در حالي که شايد اگر اين همکاري ادامه پيدا مي کرد دستيابي سپاهان به هدفش در فصل بعد آسانتر بود. چرا که مربي جديد تا با تيم آشنا بشود، بازيکنان مورد نظرش را پيدا کند يا به تيم بياورد و باقي مسائل قطعا در فصل اول قول قهرماني نخواهد داد. با اين همه از منتقدان بايد پرسيد اگر او سرمربي خوبي نيست و حواسش به تيمش نيست چرا تيم ملي، استقلال و بعضي تيم هاي بزرگ به او پيشنهاد همکاري مي دهند؟!
*کرونا تايم در سپاهان
تا قبل از 14 اسفند و اعلام توقف ليگ برتر بابت کرونا، سپاهان با 37 امتياز در رده دوم قرار داشت. آنها در آن زمان 9 هفته وقت داشتند که صدر جدول را پس بگيرند. اما کرونا بدجور کيفيت تيم سپاهان تاثير گذار بود. 6 بازيکن اين تيم مشکوک به کرونا بودند. کيروش استنلي درگير اضافه وزن دوران قرنطينه و فاصله با دوران اوجش شد. ولسياني مدافع گرجستاني امکان حضور در ايران را به خاطر محدوديت هاي حمل و نقل پيدا نکرد. در همين حال سعيد آقايي مصدوم شد و حتي در برهه اي شايعه اخراجش شنيده شد. مصدوميت پورقاز و نبود ولسياني، عملا در دفاع آخر دست امير را خالي کرد. و اگرنه قلعه نويي مصلح را براي پست دفاع چپ و در مواقع خاص براي خط آتش و استفاده از قدرت سرزني مي خواست. دقيقا به خاطر همين کمبود آنها دو بازي مهم برابر استقلال را در راه کسب سهميه از دست دادند. با اين تفاسير مسائل غيرفني را بايد به عملکرد قلعه نويي گره زد؟
*هواداران سپاهان
سپاهان پنج قهرماني و يک نايب قهرماني در ليگ برتر ثبت کرده و يک بار نايب قهرمان ليگ قهرمانان آسيا شده. با اين همه بعد از آخرين قهرماني موفق شرايط سپاهان دلخواه آنان نيست. طبيعي است که کمترين نوساني در نتايج سپاهان، آنها را ناراحت مي کند. در اين شرايط واکنش هاي ليدرها و طرفداران سپاهان، بسياري از توان کادرفني تيم را به خود جلب مي کرد. اين در حالي بود که اوايل فصل شايعه حضور محرم نويد کيا بر روي نيمکت سپاهان شنيده مي شد. اين حاشيه ها و استرس ها به درون زمين هم منتقل مي شود شايد همين فشارها باعث شد، علي قرباني دروازه خالي تراکتور را نتواند باز کند.
فشاري که بر قلب امير نشست
اميرقلعه نويي در هر تيمي همواره عطش براي پيروزي و بهترين نتيجه ممکن را داشته. استقلال، مس، تراکتور، ذوب آهن و سپاهان. او به خاطر کسب پيروزي برابر تيم هاي پرطرفدار بارها با شعارآنها روبه رو شده. واکنش هاي او در کنار زمين همواره حساسيت و جديتش را نشان داده. گاهي اوقات به خاطر يک خطاي ساده يا از دست دادن توپ کلي حرص مي خورد. در کنار اين مسائل فشارهايي که اين فصل به او وارد شد در بروز عارضه قلبي و بستري اش در سپاهان تاثير به سزايي داشت. اگر به قول منتقدان حواسش به تيمش نباشد و دل به پيشنهادهاي فصل آينده داشته باشد، چرا بايد به خودش اينهمه فشار عصبي وارد کند؟!
*سرمايه هاي فوتبال ايران را نسوزانيم
قلعه نويي، علي دايي و يحيي گل محمدي، جواد نکونام، مهدي تارتار، مهدي پاشازاده، محمود فکري،عبدالله ويسي و .... سرمايه هاي مربيگري ايران هستند. فارغ از هرگونه هواداري درست زماني که به اوج تجربه مي رسند نبايد به آنها بي توجهي کرد. دايي که فعلا تيمي ندارد، قلعه نويي استعفا کرده، تارتار در تيم هاي فرصت مربيگري داشته که مشکلات مالي زيادي داشته اند، پاشازاده و فکري خيلي فرصت سرمربيگري در ليگ برتر را پيدا نکرده اند. با اين همه چرا درس نمي گيريم و از قلعه نويي که سابقه 5 قهرماني، 4 نايب قهرماني در ليگ برتر، دو قهرماني در جام حذفي ايران دارد و سرد و گرم فوتبال ايران را چيشده به نحو بهتري استفاده نکنيم؟ چرا با بيان انتقاداتي به دور از واقعيت و شرايط داخلي تيم ها، سرمايه سوزي مي کنيم؟ از آنجا که بسياري از تيم هاي ايراني از پول بيت المال تغذيه مي شوند چرا هزينه هايي که از جيبمان شده را درست در زمان چيدن ثمرات آنها بي اثر مي کنيم؟ شايد بهتر باشد فاصله فرش تا عرش در فوتبال ايران بسيار کوتاه باشد.


ما را در کانال تلگرامي «کانال ورزش» دنبال کنيد