نماد آخرین خبر

فاتح سریالی یا قاتل سریالی؟!

منبع
ورزش 3
بروزرسانی

ورزش 3/ کينگزلي کومان که از 8 سالگي در آکادمي پاريسن ژرمن بازي کرد و در 16 سالگي نيز جوان ترين بازيکن تاريخ اين باشگاه لقب گرفت، با اين گل توانست به بيستمين جام دوران فوتبال خود در 24 سالگي دست يابد
 بايرن مونيخ با پيروزي خفيف در يک بازي فشرده و نفس گير، بالاخره رؤياي دومين «سه گانه» طي 7 سال را تحقق بخشيد و پس از بارسلونا، تبديل به دومين باشگاهي شد که اين افتخار بزرگ را تکرار کرد. جالب تر اين که رکورد صد در صد پيروزي در يک فصل ليگ قهرمانان و همچنين 43 گل زده طي 11 بازي نيز خارق العاده بود و جاي هيچ حرف و حديثي را براي قهرماني باواريايي ها باقي نگذاشت.
بارسلونا در فصل 2000-1999 رکورد 45 گل زده را به خود اختصاص داد اما نبايد فراموش کنيم که بايرن مونيخ با 11 بازي، اين 43 گل را به ثبت رساند در حالي که کاتالونيايي ها با 16 بازي در آن فصل، رکورد 45 گل زده را به جاي گذاشتند. بايرن با اين پيروزي، ششمين قهرماني خود را در اروپا جشن گرفت و با رکورد ليورپول مساوي شد. بزرگ ترين باشگاه فوتبال آلمان با کسب يک قهرماني ديگر در اين تورنمنت، به رکورد ميلان خواهد رسيد.
در حضور رابرت لواندوفسکي 15 گله و سرژ گنابري 9 گله، شايد کمتر کسي تصور مي کرد که کينگزلي کومان گل قهرماني را به ثمر برساند همان بازيکني که طي دو سال اخير بسيار مصدوم شد و حتي جايگاه خود را در مقاطعي از فصل، از دست داد اما بازيکن سابق آکادمي پاريسن ژرمن، داغ بزرگي بر دل هواداران پاريسي گذاشت.
گل کومان، پانصدمين گل تيم بايرن در تاريخ ليگ قهرمانان اروپا بود. بسياري از هواداران بايرن در آرزوي رکورد شکني لواندوفسکي از لحاظ گلزني در يک فصل ليگ قهرمانان و عبور از رکورد کريستيانو رونالدو بودند اما اين مورد را بايد يکي از معدود ناکامي هاي بايرن در اين فصل از ليگ قهرمانان دانست. «لوا گُل» براي دست يابي به اين هدف، به 2 گل در فينال ليسبون نياز داشت که با توجه به خط دفاع قدرت مند پاريسن ژرمن، امري بسيار دشوار به نظر مي رسيد اما به هر حال عنوان آقاي گلي اين دوره به لواندوفسکي رسيد.
مأموريتي که غير ممکن نبود!

از روزي که باواريايي ها بار سفر به ليسبون را بستند، آن را «مأموريت سرخ» ناميدند، مأموريتي که غير ممکن به نظر نمي رسيد زيرا از جمع 8 تيم نهايي، فقط 2 تيم سابقه قهرماني داشتند و البته کيفيت کهکشاني ياران هانسي فليک نيز مزيد بر علت بود. در ضمن نبايد فراموش کنيم که همه قهرماني هاي گذشته بايرن مونيخ نيز با غلبه بر تيم هايي در بازي فينال رقم خورد که تا پيش از آن، سابقه قهرماني نداشتند! بسياري از کارشناس ها پيش از بازي اعتقاد داشتند که خط دفاعي بايرن مي تواند پاشنه آشيل اين تيم مقابل خط حمله مخوف پاريسن ژرمن يعني نيمار- آنخل دي ماريا- کيليان امباپه باشد. البته اين حرف، پُر بيراه نبود و حين بازي نيز بارها مهاجمان پاريسي از خط دفاعي حريف عبور کرده و دروازه مانوئل نوير را تا آستانه فروپاشي بردند. چه بسا در غياب نوير، ششمين عنوان قهرماني به اين راحتي رقم نمي خورد.
اين دروازه بان بي نظير چند بار در هر دو نيمه، با واکنش هاي خاص خود، دروازه تيمش را نجات داد و درخشان ترين ستاره ميدان بود. مصدوميت جروم بواتنگ در نيمه اول، يک توفيق اجباري براي فليک بود تا نيکلاس زوله جوان تر و با انگيزه تر را به ميدان بفرستد. به هر حال، خط دفاعي بايرن همان طور که انتظار مي رفت، چند بار مقابل نيمار و امباپه تسليم شد اما يک ديوار آهنين مانند نوير، روي خط دروازه ايستاده بود. يک بار ديگر به همگان ثابت شد که وجود يک دروازه بان خوب، چه غنيمت بزرگي است و چه گونه مي تواند کار را در بياورد.
بايرن مونيخ در دقيقه 59 به گل رسيد و چند دقيقه پس از گل نيز به بازي تهاجمي روي آورد تا شايد از آشفتگي حريف پس از دريافت گل، نهايت بهره را برده و تير خلاص را بزند اما شاگردهاي توماس توخل به تدريج خود را پيدا کرده و فشار به روي دروازه حريف آلماني را افزايش دادند. البته بايرن به اندازه کافي حرفه اي و با تجربه بود که در زمين خود اسير کار دفاعي نشود و در کمال هوشياري و حرفه اي گري، در 15 دقيقه پاياني، به جنگ هاي ميانه ميدان روي آورد تا هم تب حملات حريف را کاهش داده، هم جريان بازي را مديريت کرده و هم بازيکن هاي پاريسن ژرمن را خسته کند. فليک به خوبي مي دانست که دفاع مطلق و کور کورانه مقابل پاريسن ژرمن، عملا به معناي خود کشي است و هرگز وارد اين تله نشد. البته ياران توخل با استفاده از سرعت کم نظير مهاجمان خود، در نيمه دوم نيز چند بار دروازه نوير را به شدت تهديد کردند.
صحنه تک گل بازي بسيار جالب توجه بود زيرا يک گل کاملا تاکتيکي به ثمر رسيد. پاس تعيين کننده تياگو آلکانتا به جاشوا کيميش رسيد تا او يک سانتر کم نقص را روي سر کينگزلي کومان فرستاده و ستاره فرانسوي نيز توپ را به تور دروازه کيلور ناواس چسبانيد. در اين صحنه، توجه همه مدافعان پاريس به لواندوفسکي معطوف شده بود و کومان از همين فرصت، نهايت استفاده را بُرد. يکي از نکات مثبت براي قهرمان ليگ فرانسه، کنترل لواندوفسکي بود که به جز دو يا سه صحنه، تقريبا به خوبي توسط مدافعان با تجربه پاريسن ژرمن مهار شد.
فاتح سريالي يا قاتل سريالي؟
کينگزلي کومان که از 8 سالگي در آکادمي پاريسن ژرمن بازي کرد و در 16 سالگي نيز جوان ترين بازيکن تاريخ اين باشگاه لقب گرفت، با اين گل توانست به بيستمين جام دوران فوتبال خود در 24 سالگي دست يابد! کومان اين 20 جام را با پاريسن ژرمن، يوونتوس و بايرن مونيخ به دست آورد و نخستين بازيکن فرانسوي لقب گرفت که مقابل يک تيم فرانسوي در فينال ليگ قهرمانان، گلزني کرد. کومان به عنوان يک وينگر، تا فصل گذشته نيز زير سايه فرانک ريبري و آرين روبن قرار داشت اما هانسي فليک توانست از او به علاوه ايوان پريشيچ و سرژ گنابري، وينگرهاي مطلوب را براي تيمش بسازد. عجيب اين که کومان از 16 سالگي تا به امروز، هر فصل به همراه تيم هاي خود به قهرماني ليگ هاي داخلي رسيده است! وب سايت رسمي بوندس ليگا بعد از گل قهرماني در اروپا، به کينگزلي کومان لقب «فاتح سريالي» را داد!
فليک و فلسفه ناب آلماني!
مهم ترين ويژگي تاکتيکي بايرن مونيخ تحت هدايت هانس ديتر فليک، اجراي سبک پرسينگ بالا است که با همين روش، بارسلونا را خُرد کرد و مقابل پاريسن ژرمن نيز با همين سبک بازي به پيروزي دست يافت. فليک که روزگاري خودش نيز با پيراهن سندهاوزن، بايرن مونيخ و اشتوتگارت به قهرماني در بوندس ليگا دست يافته بود، در 28 سالگي به علت مصدوميت هاي پياپي از دنياي فوتبال خداحافظي کرد. جالب اين که او هنگام حضور در اشتوتگارت، بين ادامه فوتبال و يا انتخاب شغل صندوق دار بانک، ترديد داشت! او در سال 2003 مدرک مربيگري خود را دريافت کرد و آغاز ماجراجويي هاي هوفنهايم از دسته چهارم و صعود به دسته بالاتر نيز توسط فليک انجام شد.
همچنين فليک دوره کوتاهي نيز دستيار جيوواني تراپاتوني در سالزبورگ بود تا اين که در سال 2006 توسط يواخيم لوو به عنوان کمک مربي تيم ملي آلمان منصوب گرديد. وقتي که فليک در اوج جواني از سندهاوزن جدا مي شد، برادر يواخيم لوو جاي او را در اين تيم گرفته بود! براي اولين بار در تاريخ فوتبال آلمان، نه سرمربي و نه کمک مربي، سابقه بازي براي «مانشافت» را نداشتند!
فليک پس از قهرماني در جام جهاني 2014، ارتقاء مقام يافت و از کمک مربي تيم ملي آلمان به مقام مدير ورزشي فدراسيون فوتبال اين کشور رسيد و تا سه سال اين پُست را حفظ کرد. او در ادامه، هفت ماه مدير ورزشي باشگاه هوفنهايم و سپس دستيار نيکو کوواچ در بايرن مونيخ شد. شروع اسفبار بايرن در فصل 20-2019 و شکست تحقير آميز مقابل آينتراخت فرانکفورت و سقوط به رده چهارم جدول در ماه نوامبر، موجب برکناري کوواچ و انتصاب فليک به عنوان مربي موقت بايرن گرديد.
نخستين حضور فليک به عنوان سرمربي روي نيمکت بايرن، منجر به پيروزي 4-0 مقابل بوروسيا دورتموند شد و اين پيروزي هاي بي رحمانه تيمش تا پايان فصل ادامه يافت و به «سه گانه» ختم شد. کسب 32 برد از 35 بازي و ميانگين امتيازي 2.78 حتي از عهده مربيان بزرگي همچون پپ گوارديولا و يوپ هاينکس نيز در بايرن مونيخ بر نيامده بود. به نظر مي رسد که فليک نيز همچون هاينکس، با پوست و گوشت و استخوان، با فلسفه فوتبالي باشگاه بايرن آشنا باشد و به همين دليل، روح فوتبال آلماني را دوباره در کالبد تيمش دميد. بهره مندي از ارزش هاي کيفي به عنوان مربي و البته هم دلي و اعتماد متقابل بين او و بازيکن ها، از جمله عوامل مهم موفقيت فليک در بايرن مونيخ از نظر کارل هاينتس رومنيگه رئيس اين باشگاه است.
سوپر مانو، دروازه باني که فقط دروازه بان نيست!
اگر چه جايزه بهترين بازيکن مسابقه فينال به کومان رسيد اما خيلي ها معتقدند که درخشش نوير بسيار خيره کننده بود. نوير پس از دوري يک ساله از فوتبال، دچار افت محسوسي شده بود اما در اين فصل بسيار عالي کار کرد و مجددا به عنوان بهترين دروازه بان جهان مطرح گرديد. نوير با سبک خاص و نوين دروازه باني اش، عملا پُست «سوئيپر-کيپر» را در فوتبال به وجود آورد و علاوه بر حراست از چارچوب دروازه، نقش پُر کننده و پوشش دهنده پُشت خط دفاعي و حتي بازيسازي و توپ پخش کني از عقب زمين را ايفا مي کند.
او همچون فرانتس بکن باير، ابداع کننده يک پُست جديد در فوتبال محسوب مي شود. نوير تاکنون 8 قهرماني بوندس ليگا و 2 قهرماني در ليگ قهرمانان اروپا را به همراه بايرن مونيخ به دست آورده است. نوير ثابت کرد که مي توان شرح وظايف دروازه بان را افزايش داد و يک سنگربان که پا به توپ خوبي داشته باشد، عملا مي تواند تيمش را با يک بازيکن بيشتر يعني 11 بازيکن فعال و تأثير گذار مقابل حريف به زمين بفرستد. آندرياس کوپکه و ميروسلاو کلوزه معتقدند که نوير به قدري در کار با توپ عالي است که مي تواند گل هاي زيادي را در بوندس ليگا 2 يا 3 به ثمر برساند!
او هيچ گاه در زمان خروجش از محوطه جريمه دچار خطاي محاسباتي نمي شود زيرا اين کار را بارها تمرين کرده و به خوبي مي داند که کوچک ترين اشتباه در محاسبه زمان خروج، مي تواند به کارت قرمز منجر شود. مانوئل نوير معتقد است که دروازه بان هميشه يک گرگ تنهاست ولي او سندروم کمک به ياران خود را دارد و از اين که سوئيپر يا بازيساز باشد، لذت مي برد. پيروزي بايرن مونيخ در فينال ليسبون اثبات کرد که هنوز هم مي توان نوير را بهترين دروازه بان جهان با اختلاف دانست.


ما را در کانال تلگرامي «کانال ورزش» دنبال کنيد

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره