چرا استقلال دربی را برد؟
ورزش 3/ دربي 93 با وجود اينکه در غياب تماشاگر برگزار شد از نظر فني يک بازي خوب بود. جدا از 4 گل دو تيم موقعيت هاي خوبي را روي دروازه هاي هم ايجاد کردند اما ضربات نهايي دقت عمل لازم را نداشت.
اين بازي درس هاي خوبي براي هر دو تيم به خصوص فوتبال باشگاهي داشت؛ اينکه وقتي تيم در يک بازي مهم نتيجه را عقب مي افتد ضمن جبران گل خورده مي تواند گل برتري را به ثمر برساند و از سويي تيم بازنده تا زمان سوت داور مي تواند شرايط بازي را تغيير دهد. و يک اتفاق مهم ديگر؛ برتري عددي حريف در دفاع بهانه قانع کننده اي براي نااميد شدن در گلزني نيست. همواره هر تيمي در دفاع پرتعداد است؛ حتي تيمي که قدرت تهاجمي بالايي دارد اما با استفاده از روزنه هاي کوچک و البته تيزهوشي مي توان به گل رسيد.
صحنه گل هاي دربي 93 را مرور مي کنيم تا به خوبي متوجه اين موضوع شويم.
1-گل مهدي قايدي
استقلال در باکس محوطه جريمه 3 بازيکن و پرسپوليس 7 بازيکن دارد؛ سه بازيکن ديگر از تيم سرخ ها در منطقه يک سوم دفاعي هستند.بازيکن شماره يک استقرار بدن او به گونه اي است که مشخص است در عرض از بازي خارج مي شود؛ بازيکن شماره 2 بشار رسن است که مهدي قايدي توپ را از بين دوپايش رد مي کند و به اصطلاح فوتبالي ها لايي مي زند. اينجا بازيکن شماره 3 مي توانست با بازيخواني فضاي پشت بشار رسن را پوشش و روي توپ مهدي قايدي برود و سخت گيري کند.او در صحنه بود و بازي را دنبال مي کرد اما به خوبي اين کار را انجام نداد. شايد تصور نمي کرد بشار رسن لايي بخورد و شايد تصور نمي کرد مهدي قايدي به اين خوبي به توپ ضربه بزند. اصل در فوتبال اين است مدافع در محوطه جريمه بايد نسبت به هر توپي بدبين باشد و مهاجم نسبت به هر توپي خوش بين. شبيه گل سوارز. شبيه گل محمد رضا خلعتبري در بازي دوستانه روسيه. حرکت در عرض و شوت به دروازه کم در فوتبال زده مي شود اما مي تواند يکي از بهترين حربه ها براي شکستن برتري عددي حريف باشد.
2-گل بشار رسن
از زماني که فوتبال از سيستم 2-5-3 به ديگر سيستم ها تغيير کرده ديگر اينطور نيست مهاجم نوک توپ هايي که براي او سانتر مي شود به سمت دروازه بزند. خيلي از اين توپ ها براي بازيکن روي دست پاس مي شود. يا به تير مخالف براي بازيکني که در نقطه کور جايگيري کرده فرستاده مي شود. اين بستگي به هماهنگي هاي ذهني ميان سانتر فوروارد و بازيکن هم تيمي که در نقطه کور جايگيري مي کند، دارد. به جرات مي توان از علي عليپور به عنوان يکي از مهاجماني ياد کرد که در خط حمله قابل پيش بيني نيست. او متناسب با شرايط بازي تصميم مي گيرد؛ از آنجايي که شرايط هايي که در بازي رخ مي دهد متفاوت است شکل بازي علي عليپور هم قابل پيش بيني نيست. علي عليپور در اين صحنه به خوبي مي بيند هافبک دفاعي استقلال بازي بدون توپ ندارد و از بشار رسن دور است و توپ را براي او پاس مي کند و شوتي که بشار ميزند در چارچوب است. فوتبال فقط در منطقه اي که توپ در جريان است، نيست. توپ هاي دوم مي تواند براي تيم مدافع خطرناک باشد اگر فضاي طلايي حريف براي گلزني يعني جلوي خط دفاعي به خوبي پوشش داده نشود.
3-گل علي عليپور
اينبار اوساگونا در نوک خط حمله است که به خوبي از سوي دو مدافع استقلال ساندويچ شده است (ساندويچ يک اصطلاح فوتبالي است؛ به معناي پرس يا تحت فشار قراردادن مهاجم حريف) وريا هم فضا را پوشش داده است اما علي عليپور که از عقب وارد باکس شده است به خوبي خط هافبک دفاعي را مي شکند و وارد محوطه مي شود. اشتباه بازيکن استقلال در اين صحنه نگاه کردن به توپ است و به همراه علي عليپور حرکت نمي کند. کمال سانتر مي کند و عليپور هم درجا و بلافاصله به توپ ضربه مي زند و خوشبختي تيم پرسپوليس. يک ضرب به توپ ضربه زدن به خصوص در محوطه جريمه مي تواند گل هاي زيادي را منجر شود اما اشتباه بزرگ مهاجمان ما اين است که روي اين ضربات خوشبين نيستند و و تصور مي کنند زماني بايد به توپ ضربه بزنند که موقعيت گل صد در صد است. اگر علي عليپور هم اين گونه تصور مي کرد به طور حتم به توپ ضربه نمي زند و ضربه اش تبديل به گل برتري پرسپوليس نمي شد. اين گل هم از دسته گل هايي است که در فوتبال ما کم زده مي شود. به طور حتم در اين بازي علي عليپور تاثيرگذارترين بازيکن پرسپوليس بود. 4-گل محمد دانشگر
نه فقط استقلال؛ هر تيمي زمان اندکي براي جبران نتيجه داشته باشد براي رسيدن به هدف روي به بازي مستقيم مي آورد و بهترين بازيکنان براي تغيير نتيجه بازي در دقايق پاياني مدافعان هستند که ضربات خوبي با سر به توپ مي زنند. محمد دانشگر که پيش از اين هم براي استقلال روي ضربات مستقيم گل زده بود اينبار هم در نقش فرشته نجات ظاهر شد؛ زماني که توپ روي دروازه پرسپوليس سانتر شد تصور مي شد که محمد دانشگر کار بزرگي انجام دهد به اين خاطر بازيکني که در اين صحنه مامور مهار محمد دانشگر شده در پرش کاملا پيداست چند سانتري پايين تر از مدافع استقلال است و از سويي رادو هم خروج نکرده؛ در نهايت محمد دانشگر بدون مزاحم به توپ ضربه زد و توپ تبديل به گل شد و شرايط بازي براي استقلال به خوبي تغيير کرد. شايد اگر سيد جلال حسيني در ترکيب تيم باقي مي ماند مي توانست روي اين صحنه تاثيرگذاري بهتري داشته باشد.شايد اگر اوساگونا با محمد دانشگر به هوا مي پريد اين مدافع نمي توانست به اين خوبي ضربه بزند.