استقلالیها سالهاست به من اهانت میکنند!
ايرنا/ بازيکن اسبق ملوان گفت: تا سالها وقتي با ملوان به تهران ميآمديم هواداران استقلال۹۰ دقيقه به من فحش ميدادند و از طرف ديگر زمان بازي با پرسپوليس فرا ميرسيد ۹۰ دقيقه تشويقم ميکردند.
بابک پورغلامي بازيکن اسبق ملوان براي هواداران سرخابي چهرهاي آشناست. او در اولين دوره مسابقات ليگ برتر گل انزليچيها را وارد دروازه هادي طباطبايي کرد تا آبيها جام قهرماني را از دست بدهند و قرمزها با پيروزي مقابل فجر سپاسي جام قهرماني را در ورزشگاه آزادي بالاي سر ببرند.
غلامي در گفتوگويي حرفهاي جالبي را بر زبان آورد که متن آن را در زير خواهيد خواند.
به طور حتم براي هواداران استقلال و پرسپوليس چهره معروفي هستي؟
چرا؟
قهرماني را از استقلال گرفتي و به پرسپوليس هديه دادي؟
اتفاقات هفته آخر روز ليگ برتر را ميگوييد. چه ماجراهايي پس از بازي استقلال و قهرماني پرسپوليس برايم پيش آمد!
چه ماجراهايي؟
دقيقا به خاطرم هست هفته آخر ليگ بود، استقلال در صورتي که يک تساوي برابر ملوان ميگرفتند، قهرمان ميشدند. پرسپوليس با فجر سپاسي شيراز بازي داشت و بايد اين تيم را شکست ميداد و استقلال بايد ميباخت تا جام به قرمزپوشان تهراني برسد. ما هفته قبلتر با پنج گل به پاس تهران باخته بوديم و ميخواستيم آن خاطره تلخ را از ذهن هواداران خونگرم و دوست داشتني انزلي پاک کنيم. من گل زدم و قهرماني از استقلال گرفته شد.
نگفتيد چه ماجراهايي برايتان پيش آمد؟
تا سالها بعد هر وقت براي بازي با استقلال به تهران آمديم، هواداران اين تيم ۹۰ دقيقه به من فحش ميدادند و از طرف ديگر زمان بازي با پرسپوليس ۹۰ دقيقه حمايت و تشويقم ميکردند. اين ماجرا تا چند سال برايم ادامه داشت.
خودت طرفدار استقلال بودي يا پرسپوليسي، از قهرماني قرمزها خوشحال شدي؟
براي من فرقي نداشت. ما انزليچيها نه طرفدار استقلال هستيم و نه پرسپوليس بلکه همه وجودمان را عشق به ملوان پر کرده است. با بردهاي اين تيم ميخنديم و با شکستهايش اشک ميريزيم. در آن روزها طرفداران انزليچي به خاطر شکست سنگيني که مقابل پاس تهران کسب کرده بوديم ناراحت بودند و از ما ميخواستند با تمام وجود و قدرت مقابل استقلال به زمين برويم. براي همين رفته بوديم تا لبخند شادي را بر لبانشان بنشانيم. براي يک انزليچي فرقي نميکند که استقلال قهرمان شود يا پرسپوليس يا هر تيم ديگري. البته يک موضوع ديگري درباره بازي استقلال و ملوان وجود دارد.
چه موضوعي؟
پيش از بازي به سرمربي ملوان پيشنهاد داده بودند که در بازي با استقلال از تمام توان خود بهره نگيريد و شل بازي کنيد تا آبيپوشان به قهرماني برسند.
چه کسي اين پيشنهاد را به سرمربي ملوان داد؟
من نميدانم اين پيشنهاد را چه کسي به سرمربي ملوان داد اما ما چند سال بعد از اين موضوع با خبر شديم. مربيمان چهار سال بعد از اين موضوع بزرگ افشاگري کرد.
پيش از اين بازي با بازيکنان ملوان تماس نگرفتند تا اين پيشنهاد را بدهند.
نه. ما بازيکنان جواني بوديم که در هان سال با محمد احمدزاده قهرمان ليگ اميدها شده بوديم و از اين پيشنهادات به ما نميدادند. کسي سراغ ما جوانها نميآمد.
بهترين خاطرهات از حضور در ملوان چيست؟
من خاطرات خوبي از ملوان دارم. بدون اغراق ميگويم براي يک بازيکن جوان که فوتبال را در انزلي شروع ميکند هيچ چيزي بالاتر و باارزش از اين نيست که روزي پيراهن ملوان را بپوشد و همه براي به دست آوردن اين رويا سخت تلاش ميکنند. من روزي که پيراهن ملوان را پوشيدم به آرزوي بزرگم رسيدم و هيچ وقت آن روز را فراموش نميکنم.
اولين بازيات را به خاطر داري؟
سال ۷۹ بود. بازي ملوان و پلياکريل اصفهان که با پيروزي يک بر صفر ما همراه شد. من در اين بازي فرصت حضور در ميدان را براي دقايقي پيدا کردم.
بدترين خاطرهات از حضور در اين تيم چيست؟
سال ۸۳ که با پارگي رباط همراه شدم و روزهاي سختي را با اين مصدوميت پشت سر گذاشتم. اين مصدوميت براي من خيلي سخت بود و باعث شد تا مدت زيادي از مستطيل سبز به دور باشم.
چرا ملوان به اين روزهاي بد گرفتار شده است؟
متاسفانه در ابتداي فصل افرادي ملوان را در دست گرفته بودند که براي نابودي اين تيم از هيچ تلاشي دريغ نکردند، آنها اين تيم با ريشه را به ويرانهاي تبديل کردند که اگر پژمان نوري و مازيار زارع پا پيش نميگذاشتند اثري از ملوان باقي نمانده بود. به طور حتم اين فصل با همه تلخيهايش به پايان رسيد اما براي فصل آينده ملوان حرفهاي زيادي در ليگ آزادگان براي گفتن خواهد داشت و يکي از شانسهاي صعود محسوب ميشود.