سنـگ، کاغـذ، هیچـی...

آخرين خبر/ تقريبا در همه جاي دنيا فوتبال را چون آني ميبينند که لحظهاي براي لذت بردن است و واژههاي فوتبال و لذت سالهاست که به هم گره خوردهاند. اما فوتبال در کشور ما حکايتي کاملا متفاوت دارد و سالهاست که فوتبال ايران با واژه شور و شوق و لذت بيگانه است و فقط به محلي براي زدو بندهاي سياسي و به يک مرکز تجاري براي دلالها و مايه دق هواداران و پيشکسوتان دلسوخته تبديل شده است. هر وزيري که ميآيد باشگاههاي پرطرفدار فوتبال کشور را مثل يک بچه سر راهي به دوست و رفقاي خود تعارف ميکند، تيمهاي نفتي بايد منتظر باشند تا ببينند وزير نفت از فوتبال خوشش ميآيد يا نه و تيمهاي صنعتي هم بايد اميدوار باشند تا مديران بلندپايه صنعتي ميانه خوبي با فوتبال داشته باشند. فدراسيون فوتبال هم که شده جولانگاه سياسيون و دوستان تاجر و کارخانهدارشان! براي اينکه راحتتر بتوانيد فاجعه پرونده ويلموتس، برانکو، استرا، شفر، کالدرون و50 خارجي ديگر را هضم کنيد، کافيست نگاهي بيندازيد به ليست بلندبالاي مديران و هيئتمديرههايي که در سالهاي اخير به فوتبال ايران آمده و رفتهاند و هرکدام در نقش زلزلههاي چندريشتري در ويراني فوتبال کشور نقش داشتهاند. با اين مديران فوتبال ايران و باشگاههاي ايراني، حالا از کمترين حق فوتبالي خود هم محروم هستند. نميخواهيم درباره حقپخش و حق ميزباني صحبت کنيم که خودش مثنوي هفتادمن است؛ منظورمان از کمترين حق، همين پولهايي است که همه تيمهاي جهان از ترانسفر بازيکنان به جيب ميزنند اما مديران فوتبالي کشورمان در گرفتن همين حق و حقوق هم کارشان را درست انجام ندادهاند. همين هفته پرسپوليس، ترابي و عليپور را از دست داد آنهم بدون اينکه حتي يک دلار و اصلا يک ريال به خرانه باشگاه تزريق شود. عليپور 24 ساله است و ترابي 25 ساله و هر دو جزو ستارگان فوتبال ايران. خندهدار است که قهرمان 4 سال اخير ليگ حرفهاي فوتبال ايران اين 2 جواهر را مفت و مجاني از دست داده و فقط به نظاره نشسته تا ببيند آنها با کدام تيم به توافق ميرسند و خندهدارتر اينکه اين داستان هر سال در فوتبال ايران درحال تکرار است و آب هم از آب تکان نميخورد و فقط جاي مديران با هم عوض ميشود! روزي بود که هواداران پرسپوليس با گلهاي ترابي و عليپور و شادي معروف بعد از گلهايشان که همان بازي دوران کودکي سنگ، کاغذ، قيچي بود، حظ ميکردند و لذت ميبردند اما حالا فقط بايد افسوس آن روزها را بخورند. ترابي و عليپور مثل آب خوردن قرارداد خود را با پرسپوليس فسخ کردند و در اين فاجعه همه مديران يک دهه اخير سرخها که نه، بلکه همه مديران ناکاربلد فوتبال شريک هستند، مديراني که آمدند و هيچ ميراثي بجز بدهي و ويراني از خود به جاي نگذاشتند. افسوس که مديران ما حتي سادهترين بازيها و قواعد فوتبال را هم بلد نبوده و نيستند و افسوس که آن سنگ، کاغذ، قيچي شيرين و دلنشين براي ميليونها هوادار پرسپوليس حالا شده سنگ، کاغذ، هيچي؛ بازي تلخي که بعيد نيست براي ستارگاني همچون قايدي، غلامي، مطهري و هواداران استقلال هم رقم بخورد!