اساسنامه فدراسیون فوتبال همچنان در انتظار تایید
تسنيم/ اساسنامه فدراسيون فوتبال کشورمان در اختيار افرادي قرار گرفته که آن را براي اهداف شخصي خود گرو نگه داشتهاند و اطلاعات غير واقعي را مطرح ميکنند.
اساسنامه فدراسيون فوتبال تا چه زماني قرار است در بلاتکليفي باشد؟ آيا رفت و آمدها تمام نشده و قرار نيست تأييديه اساسنامه براي فدراسيون فوتبال ايران ارسال شود؟ ارسال اساسنامه ميتواند بلافاصله همراه با برگزاري مجمع براي تصويب آن، انتخابات را به دنبال داشته باشد تا فدراسيون فوتبال هم مانند اساسنامهاش از بلاتکليفي خارج شود. از همينرو بايد بررسيهايي صورت بگيرد تا ببينيم اساسنامه فدراسيون فوتبال ايران امروز چه حال و روزي دارد.
بيش از يک سال از حضور نمايندگان فيفا و AFC گذشته است. حضوري که براي برگزاري جلسات مشورتي با فدراسيون فوتبال ايران براي اصلاح اساسنامه بود و در ادامه مکاتبات از سوي فيفا با فدراسيون فوتبال ايران براي اصلاح اساسنامه نتيجهاي نداشت و فدراسيون فوتبال اساسنامه اصلاح شدهاي را براي فيفا ارسال نکرد. حتي اين موضوع در دستور جلسه براي رسيدگي داخلي در هيئت رئيسه و مجمع هم قرار نگرفت و همه چيز مسکوت بود. يک بار به بهانه ورود بانوان به ورزشگاه در ديدار ايران و کامبوج و بار ديگر به بهانههاي مختلف که اين ماجرا تا پايان رياست مهدي تاج ادامه داشت. رئيس مستعفي که در آستانه انتخابات، اصلاح اساسنامه را صلاح نميديد و از همينرو قصد داشت اصلاح آن را به بعد از انتخابات موکول کند، اما چه بسا که عمر مديريتي تاج به پايان دورهاش نرسيد و مجبور به استعفا شد.
استعفاي تاج، معنايش بلاتکليفي فدراسيون فوتبال بود. فدراسيون بدون نايب رئيس اول، سرپرستي حيدر بهاروند به عنوان نايب رئيس دوم را به دنبال داشت و پس از آن، سرپرست دبيرکلي تغيير کرد تا مهدي محمدنبي دبيرکل فدراسيون شود. تغييرات و اصلاح اساسنامه سرعت بيشتري گرفت و کميته حقوقي و تدوين مقررات فدراسيون فوتبال هم وارد عرصه شد تا اساسنامه زودتر به مجمع برسد. چندين بار رفت و آمد اساسنامه بين فدراسيون فوتبال ايران و فيفا، در نهايت تنها يک ايراد را به دنبال داشت و آن هم بند يک اساسنامه بود که فدراسيون فوتبال را طبق قوانين داخلي ايران، نهاد عمومي غير دولتي ميدانست. مسئلهاي که نسبت به آن اختلاف نظر وجود داشت، اما فدراسيون در نهايت در اين موضوع نيز با فيفا به نقطه نظري مشترک رسيد.
دوشنبه، 23 تيرماه فدراسيون فوتبال ايران پس از حل تمام اختلافات موجود در اساسنامه آن را براي فيفا ارسال کرده است. اما امروز، دقيقاً دو ماه از گذشت اين تاريخ، هنوز تأييديهاي براي فدراسيون فوتبال ايران ارسال نشده است. با توجه به اينکه در اين بين بارها نام فيفا مطرح شده و اساسنامه فدراسيون فوتبال هم مرتبط با اين نهاد قانوني و بينالمللي است، خيليها مقصر اتفاقات را فيفا ميدانند. چه بسا حتي نام ماتياس گرافستروم، معاون دبيرکل فيفا و از افراد نزديک به اينفانتينو مطرح ميشود که چندين سفر به ايران هم داشته، اما آيا بهتر نيست سراغ اساسنامه را در جاي ديگري گرفت که اتفاقاً پيش از اين هم به آن اشارههايي شده است؟
کنفدراسيون فوتبال آسيا در موضوع اساسنامه فدراسيون فوتبال ايران، خود را جلوتر از فيفا درگير مسئله کرده است. يعني بسياري از ايرادهاي وارد شده به اساسنامه از سوي AFC مطرح شده و پيگيريهاي خبرنگار تسنيم نشان ميدهد حتي فيفا بارها اعلام کرده مشکلي در اساسنامه فدراسيون فوتبال ايران نميبينيد. هرچند در اين خصوص جلسات مشترکي هم ميان فيفا، AFC و فدراسيون فوتبال ايران برگزار شده که فيفا نقطه نظرات خود را در اين جلسه مشترک هم مطرح کرده، اما ايراد کار هنوز در کنفدراسيون فوتبال آسياست.
کميته فدراسيونهاي عضو AFC يکي از بخشهاي سياستگذار در مسائل و امورات مربوط به فدراسيونهاست. در کنار اين کميته دپارتمان فدراسيونهاي عضو و فدراسيونهاي منطقهاي نيز فعاليت ميکند و امور اجرايي را در دست دارد که وحيد کرداني رياست اين دپارتمان را به عهده دارد. در اصل، گير کار فدراسيون فوتبال ايران به همين بخش مربوط است که بنا به دلايل مختلف اساسنامه فدراسيون فوتبال ايران، هنوز مورد تأييد قرار نميگيرد. از داخل ايران هم افرادي هستند که با اين کميته و نفرات آن ارتباط دارند و برخي مسائل و اطلاعات را مطرح ميکنند، اما هدف از اين کار چيست؟
بررسيها نشان ميدهد که اساسنامه فدراسيون فوتبال به نوعي گرو کشي برخي اهداف خاص شده است. اينکه اين افراد چه چيزي را دنبال ميکنند و اهداف آنها چيست، مسئله قابل پرداختي در اين مقوله نيست، اما سؤال اينجاست که چرا کنفدراسيون فوتبال آسيا بايد چنين رفتاري را در قبال فوتبال ايران داشته باشد؟ آن هم در حالي که فيفا موافقت خود را با اساسنامه اعلام کرده و حالا سنگاندازي از جاي ديگري صورت ميگيرد. جالب اينجاست در يکي از جلسات مشترک سه جانبه در خصوص اساسنامه، نفرات حاضر در جلسه از سوي AFC وقتي پاسخهاي قانع کننده دريافت کردند، موضوعي بي ارتباط با اساسنامه را مطرح ميکنند که فيفا ضمن مخالفت با طرح چنين موضوعي، نسبت به طرح مسائلي غير از اساسنامه در اين جلسه ايراد ميگيرد. اين نشانهها نشان ميدهد دلايل AFC براي تأييد نکردن اساسنامه، فراقانوني است و هيچ توجيه منطقي و قانوني ندارد. آيا در اين شرايط نبايد اين سؤال را پرسيد که اساسنامه فدراسيون فوتبال ايران چرا بايد توسط عدهاي خاص، گروکشي شود؟