فیفا با پول باشگاههای ایرانی اداره میشود
خبرآنلاين/ فرشيد طالبي مدافع اسبق تيم ملي و سپاهان مي گويد: در جابجايي مربيان، زماني ما کشورهاي عربي را به خاطر جابجايي مربيان به تمسخر ميگرفتيم، اما الان از آنها بدتر شديم.
هرچند سال يکبار قوانين عجيبي وارد فوتبال ما مي شود. از منع حضور دروازه بان خارجي گرفته تا سقف قرارداد براي بازيکنان. قوانيني که فوتبال ما را وارد چالش هاي بزرگي کرد و هنوز تبعات آن را مي توان مشاهده کرد. در روزهاي اخير هم قانون منع حضور بازيکنان و مربيان خارجي توسط فدراسيون فوتبال به ثبت رسيد تا اين قانون من در آوردي، بار ديگر فوتبال و ليگ برتر ايران را وارد حاشيه کند. حواشي که باز دودش به چشم فوتبال و علاقه مندانش مي رود. با تصويب اين قانون عجيب، قيمت بازيکنان در ليگ برتر افزايش چشمگيري داشت و صداي مديران ليگ برتري را در آورده است. به سراغ فرشيد طالبي مدافع اسبق سپاهان، تراکتور و ... رفتيم و با او درباره اين اتفاقات صحبت کرديم.
*يکي از قوانيني عجيبي که در فوتبال ايران به تصويب رسيد منع حضور دروازهبان خارجي بود؛ قانوني که بعد از بازي ذوبآهن – فولاد اجرا شد و ابهامات زيادي درباره عيسي اندوي مطرح شد. شما که همبازي او بوديد، در آن مسابقه شک و ترديدي داشتيد که عيسي در آن بازي کمکاري کرده باشد؟
ببينيد، نميشود با حرف درباره اين مسائل صحبت کرد و فانون گذاشت. ما بايد با سند قانون بگذاريم و در مقابل سندي که داريم بايد نظر دهيم. من با عيسي اندوي هماتاقي بودم و با او رابطه نزديکي داشتم. عيسي بچهاي بود که نماز ميخواند، روزه ميگرفت و به اعتقاداتش پايبند بود ولي شائبههايي که درباره او ايجاد ميشود، به نظر من نميتواند سندي باشد بر اين گفته که حتما هست. چون عيسي فوقالعاده پسر معتقدي بود و عيسي حتي گزينه بود که تابعيت ايران را بگيرد و براي تيم ملي به ميدان برود ولي با اين تفکر کلا ريشه گلرهاي خارجي را زدند تا کلا تمام شود. به نظرم عيسي اندوي خيلي قابليت داشت و خودش يکي از ارکان اصلي تيم ما بود و فکر ميکنم ميتوانست دروازه هر تيمي که در آن بود را بيمه کند و به نظرم خيلي بد است. يک روزي عادل فردوسيپور مرا به برنامهاش دعوت کرده بود و در مورد زوران جورجوويچ از من سوال کرد؛ جورجوويچ از نظر رفتاري کمي زير سوال بود و ايشان از ايران رفته بودند و شايد من تا اخر عمرم هم او را نبينم، آقا عادل عزيز از من در مورد ايشان سوال کردند و من نميتوانستم همجهت با اذهان عمومي حرف بزنم چون ايشان خيلي گردن من حق داشت و من را به پست خودم برگرداند و به خاطر همين من از ايشان تعريف کردم و هرجا باشم تعريف ميکنم چون ايشان گردن من، محسن مسلمان و چند بازيکن ديگر حق داشت و من در آن برنامه گفتم ايشان هر رفتاري داشته باشند گردن من حق دارند. الآن هم بايد جايگاه حق حرف بزنيم، نه اينکه چون عيسي اندوي رفيق من بود و خيلي دوستش دارم اين را بگويم ولي از نظر من اگر ما حرفي درباره آبروي کسي ميزنيم بايد به اسناد رجوع کنيم وگرنه هم خودمان را درگير ميکنيم هم اينکه با خداي او درگير هستيم.
*يک زماني هم قانون سقف قرارداد گذاشتند و کلي حاشيهساز بود.
در فوتبال ما قانون شبانه زياد داريم و در و تخته باهم جور است. يک زماني هم اين قانون من درآوردي را گذاشتند که نه تنها کمک نکرد بلکه صد برابر بدتر شد و خود من جزو کساني بودم که سه سال از اين قانون متضرر شدم.
*همان زمان گفتند تيمهاي اصفهاني ميلهگرد ميدهند و ...
همه تيمها به نحوي قانون را زير پا ميگذاشتند و خود فدراسيون هم به اين موضوع اشراف داشت و علنا گفته بود انگار يک جوري قانون را زير پا بگذاريد که من نفهمم!
*الآن در نقل و انتقالات ارقام عجيبي را ميشنويم و صحبت از 15 ميليارد است و بازيکنان حداقل 8 ميليارد و 10 ميليارد ميبندند. کلا خيلي ارقام زياد شده، نگرانکننده نيست؟
ببينيد ما قوانين شبانه زياده داريم و طرف خوابنما ميشود و قانون ميگذارد!
*يعني اين موضوع به قانون منع ورود خارجيها ربط دارد؟
شک نکنيد که ربط دارد. از طرفي تيمهايي مثل سپاهان و تراکتور چه زماني مشکلي براي طلب بازيکنان خارجي داشتند؟ چرا اين تيمها بايد پاسوز رفتارهاي غيرحرفهاي مديران استقلال و پرسپوليس شوند؟ 90 درصد شکايتهايي که ميشود مرتبط به اين دو تيم است و ما داريم براي اينکه يک چيزي را درست کنيم، عادت داريم جاي درست کردن مسئله کلا آن را پاک ميکنيم چون ما آدمهايي نيستيم که اشراف کامل به قوانين داشته باشيم. اتفاقي که در فوتبال ميافتد و اگر انسان، انسان کاربد فوتبال باشد و قوانين نقل و انتقالات را خوانده باشد، ميتوان قوانين خوبي وضع کرد. آن هم نه الآن که ده سال زودتر بايد انجام ميشد. به همان اندازه که بازيکنان خارجي آمدند و تضعيف کردند تيمها يا حق تيمها را خوردند، به همان اندازه فوتباليست خارجي آمده که سطح فوتبال را بالا بردهاند. شما از ابراهيم توره، مامه تيام، دياباته حرف بزنيد، جانواريو را نگاه کنيد. اينها فوتباليستهاي فوقالعاده قابلي بودند که کلاس فوتبال را بالا بردند. با چندتا از اين نفرات همبازي بودم، مثلا ايگور کاسترو. چرا بايد اين قوانين من درآوردي را وضع کنيم؟
*به نظر ميرسد افزايش رقم قرارداد بازيکنان به خاطر گراني در جامعه است
خب ربط پيدا ميکند، شما وقتي ورود بازيکنان آس خارجي را منع ميکنيد، باعث ميشود مديران ما کاسه گدايي دستشان بگيرند و دنبال بازيکنان ايراني بروند و بازيکنان هم رقمشان را بالا ميبرند چون ميدانند اگر در پست مهاجم من را نگيرند، هيچکس مثل من پيدا نميشود و مبلغ به ده ميليارد ميرسد. دليلش همين قوانيني است که کمک ميکند به اين موضوع، ما هيچ قانوني نداريم که به فوتبال ما کمک کند. از ارزش ريال ما کاسته شده و ارزش دلار به شدت بالا رفته است. بازيکن درجه يک و دو اروپايي که هرگز به فوتبال ما نميايد و ما مجبوريم بازيکنهايي با کيفيتهاي بين درجه دو و سه آنها را بياوريم. آنها هم با رقمهايي ميآيند که با توجه به ارزش پول ما زياد است و باعث ميشود ما از ورود بازيکن خارجي منع شويم. خب در اين سالها متاسفانه ارز ما خيلي بيهوده هدر رفته است. من راجعبه کوين کنستانت تراکتور گفتم که آمد و سر زد و رفت و نزديک 700 هزار دلار طلب پيدا کرد! آدمهايي که در سيستم ما قرارداد ميبندند اصلا اشرافي ندارند و وجود دلالهايي که بازيکنان بيکيفيت را وارد ميکنند و هيچ مدير و ايجنتي مقابل بازيکني که ميآورد ضمانت اجرايي نداشت. چطور ممکن است يک بازيکن به فوتبال ما بيايد و 22 بازي کند و گل نزند؟ خب ما بازيکن جوانان هر تيمي را هم بياوريم قطعا مثمر ثمرتر است.
اين آدمها و مديراني که اين بازيکنان را وارد ميکنند هيچ ضمانت اجرايي به فدراسيون يا جاهاي ديگر ندارند که بعدا بازخواست شوند. کساني هم در صندلي رياست نشستهاند به خودشان فشار نميآورند که اتفاق بهتري رخ دهد و صورت مسدله را پاک ميکنند و خيالشان راحت ميشود. اين اتفاق باعث ميشود بازيکنان ايراني در اين شرايط سخت جامعه که خب تنها منبع درآمدشان از فوتبال است اين مبلغ را ميخواهند. شايد بعضيها بگويند يک کارمند در کل دوران کاري درآمدش 100 ميليون نميشود که اين هم درست است ولي اين فوتبال است. به نظرم بازيکني باکيفيت باشد، سه ميليارد ارزش دارد. درباره رشتهاي حرف ميزنيم که ميتواند پل ارتباطي باشد و در دنيا حرف براي گفتن داشته باشد و جاي ميلياردها توماني که خرج تبليغات براي برافراشته شدن پرچمت انجام ميدهي، با يک هزينه معقول حرف براي گفتن داشته باشي. ما با فوتبالمان مقابل اسپانيا و پرتغال دوباره به دنيا ثابت کرديم ايراني باقدرت وجود دارد و درباره اين فوتبال حرف ميزنيم ولي ديگران که دربارهاش حرف ميزنند، ميگويند يعني چه اين پولها رد و بدل شود؟ همين کشورهاي حوزه خليج فارس، قطر شده قطب فوتبال و اقتصاد دنيا. قطر با برنامهريزي ده ساله از فوتبال ايران رد شد. هفت سال يک نفر با تفکراتي را ميآوريم و ميزنيم، بعد که تمام ميشود با لگد به شير دوشيده شده ميزنيم و بعد از صفر شروع ميکنيم! باور کن همان انتخابها و حتي حضور کيروش هم شانسي بود. مطمئن باشيد حاصل تفکر نبوده. در طول دوران حضور کيروش که به تيم ملي شخصيت داد، از او در جاهاي ديگر هم استفاده ميشد. آقاي شفر به استقلال ميآيد و بهار 97 جام حذفي را ميگيرد و همان لحظه مديران استقلال طوري با او قرارداد ميبندند که در بهار 98 شفر بابت آن 550 هزار دلار طلبکار ميشود و اخراجش ميشدند. چون مديران ما تفکراتشان حاصل يک انديشه و اتاق فکر نيست و مياورند و وقتي جواب ميدهد سريع تمديد ميکنند. دقيقا در برنامه شبهاي فوتبال 3 ماه پيش انتقاد شديدي به مسئولان ذوبآهن کردم. گفتم شما براي چه يک مربي خارجي را با رزومه کاري خوب يا بد فقط براي 7 بازي ميآوريد؟ اگر انقدر اشراف داريد که اين مربي ميتواند کمک کند با او يک سال و هفت بازي قرارداد ببنديد! مجري از من سوال کرد آقاي طالبي شما از کجا مطمئنيد؟ گفتم اگر آقاي بوناچيچ در ذوبآهن ماندگار شد شما بگو آقاي طالبي هيچي از فوتبال نميداني! حالا بماند که از طريق يک روابطي وارد باشگاه شده بود و براي 7 بازي قرارداد بست و رفت. خب براي 7 بازي به يکي از جوانان کشورمان اعتماد ميکرديد.
شما مديران را مقصر مي دانيد؟
من درباره انسانهاي کاربلد حرف ميزنم. امثال ساکت که هميشه درباره ايشان حرف ميزنند. ساکت چه ساختاري را درست کرده بود، سعيد آذري چقدر قوي بود. ده سال يا يک تفکر غلطي کار ميکني و برميگردي به ده سال قبل که ساکت را برميگرداني که همه را خوشحال ميکند. نويدکيا را سه سال ميگذاريم بيرون و هيچ استفادهاي نميکنيم. شک نکنيد اگر ساکت نبود، نويدکيا رنگ سپاهان را نميديد. به عقب برميگرديم. نويدکيا را بايد رد شرايط و در دل باشگاه بگذاري و ساپورتش کني که الآن با حداقل ريسک او را بياوري. الآن آقاي ساکت با حداکثر ريسک محرم را آورد. چرا نبايد از محرم همان لحظه که ميشود استفاده کنيم؟ به نظرم حرکت سايپا ارزش دارد. نميدانم چقدر جواب دهد ولي ارزش دارد. ذوبآهن هم همين کار را کرد، سعيد آذري مدام رفت و آمد. يعني چه؟ يعني با آدمهاي مختلف، انسانهاي کاربلد جايشان عوض ميشود. ما دنبال خوب نبايد باشيم، بايد دنبال خوب کاربلد باشيم.
*چاره کار براي نقل و انتقالات چيست؟
به نظرم قبل از نقل و انتقالات بايد فدراسيون را کنترل کنيم، چون اين قوانين از دل فدراسيون بيرون مي آيد. نقل و انتقالات به نظر من روال خودش را دارد و غير از اين هم انتظار نميرفت.
*در اين ميان باشگاهها هم درآمدي ندارند.
درآمدي ندارند ولي وقتي باشگاه ها خصوصي شوند ديگر فدراسيون و دولت نبايد نگران باشند ولي وقتي خصوصي نباشد جاي نگراني است چون از بيتالمال هزينه مي شود و اين خيلي خطرناک است. يک تيم با 50 ميليارد بسته ميشود ولي الآن شنيديم مربي و بازيکني 15 ميليارد گرفته است. وقتي در بخش خصوصي است ميگويد دوست دارم هزينه کنم.
* شنيدهايم يکي از تيمهاي صنعتي يکي از باشگاهها 180 ميليارد ميخواهد هزينه کند، صنعتي که خصوصي حساب نميشود.
صنعتياند ولي بودجهشان در خصوصي حساب ميشود. يعني بودجه مستقيم از جيب خزانه دولت يا بيتالمال وارد نميشود و به همين دليل هم اشراف وجود ندارد. الآن چند سال است ما بحث خصوصيسازي استقلال و پرسپوليس را مطرح ميکنيم ولي به نتيجه نميرسد چون دولت نميخواهد استقلال و پرسپوليس صد درصد جدا شوند. سياست است و بيشتر بازي ميدهند و تا الآن که اينگونه بوده حالا امسال ميگويند حرفمان جدي است. شما شک نکنيد در شرايطي هم که به بخش خصوصي واگذار شود دولت اجازه نميدهد اين دو تيم جدا شوند.
* ميگويي در نهايت تصميمگيرنده وزارت ورزش است؟
شما شک نکنيد. وقتي سياست به لايه لايه ورزش ورود کند، ورزش سياسي ميشود. چيزي که الآن داريم. فوتبالي که اسطورههاي آن در خانه هستند و الآن شبيه بازار شام است! سال پيش 39 مربي در يک ليگ 16 تيمي جابجا شد. زماني ما کشورهاي عربي را به خاطر جابجايي مربيان به تمسخر ميگرفتيم، اما الان از آنها بدتر شديم. يعني بيش از دو برابر مربي عوض کرديم و بدتر اينکه اسطورههاي فوتبالمان در خانه نشستند.
* يک مکانيزم دلالي و مافيايي است؟
بدتر است. اصلا ما مکانيزم جديدي را به دنيا عرضه ميکنيم. هيچ جاي دنيا نديديم مربي آخر جدول تيم را گرفته و بعد دو بازي به يک تيم آخر جدولي ديگر ميرود. يعني مکانيزم م خاص است و در دنيا حرف براي گفتن داريم! بايد براي سيستمهايمان دانشگاه بزنيم. امسال جابجاييهاي ليگ ما به جايي رسيده بود که مثلا مربي فلان تيم در اهواز مربي بود و خانهاش در تهران بود. اين مربي انقدر راحت تيم عوض کرده بود که بليط برگشت را براي تبريز گرفته بود! انقدر مثل نقل و نبات مربي عوض کردند که خود مربي قاطي کرده بود من کجا بودم!
*ليگ ايران کعبه آمال بزرگترين آژانسهاي نقل و انتقالات بازيکنان است.
فکر کنم فيفا با پول ما اداره ميشود چون بابت اينها درصد ميگيرد. به خاطر همين است ما را تعليق نميکند چون از پول شکايتهاي اداره ميشود.