نماد آخرین خبر

پیوند قربانیان بزرگ‌ترین دروغ تاریخ فوتبال ایران!

منبع
ورزش 3
بروزرسانی

ورزش 3/ هدايت تراکتور در فصل جديد را مربي بر عهده خواهد داشت که از تلخ ترين خاطره هواداران اين تيم خاطره تلخي دارد.
عليرضا منصوريان در حالي هدايت تيم تراکتور را براي آينده جديد به عهده گرفت که فارغ از تمامي تفاوت هاي رنگي و غير رنگي، يک وجه اشتراک بزرگ بين او و تراکتور وجود دارد. اين وجه اشتراک به چند سال پيش باز مي گردد. زماني که منصوريان در اولين تجربه سرمربيگري اش مي رفت که نفت را قهرمان ليگ برتر کند و تراکتور، آماده ترين تيم يک دهه اخيرش را داشته و براي قهرمان شدن چيزي کم نداشت. البته اتفاقات هفته پاياني آن فصل به گونه اي رقم خورد که خاطره اي تلخ که از آن به عنوان "بزرگترين دروغ تاريخ فوتبال ايران" ياد مي شود، قهرماني را هم از نفت گرفت و هم از تراکتور!
اما و اگري که معادلات را بهم زد
روز بيست و پنجم ارديبهشت ماه سال 1394 کمتر کسي فکر مي کرد که جشن قهرماني ليگ برتر چهاردهم در جايي به غير از تبريز برگزار شود. دو تيم 57 امتيازي تراکتور و نفت تهران در تبريز به مصاف هم رفتند و سپاهان 56 امتيازي در اصفهان ميزبان سايپا بود. پيروزي هر کدام از دو تيم 57 امتيازي حاضر در تبريز موجب قهرماني شان مي شد. سپاهان اما براي قهرمان شدن، علاوه بر پيروزي مقابل سايپا، اميد به پايان تقابل تراکتور و نفت با نتيجه مساوي داشت.
تراکتور همان گونه که اشاره شد بهترين تيم يک دهه اخير خود را داشت و نفت با منصوريان، نسلي طلايي را به فوتبال ايران معرفي کرده بود. دو تيم در طول فصل بازي هاي زيبايي ارائه کرده و خود را به عنوان يک تيم در حد و اندازه هاي قهرماني به اثبات رسانده بودند. روز پاياني يک فينال تمام عيار بود؛ تيم برنده قهرماني را بي چون و چرا به دست مي آورد. سياست تاکتيکي حاکم بر دو تيم نيز به گونه اي بود که پيش بيني مي شد، تقابل شان قطعا يک برنده داشته باشد، مگر اينکه اتفاق غير مترقبه اي رخ دهد...
حسرت بزرگ

لحظه اي که نفت تهران در دقيقه 4 بازي به گل اول دست يافت، منصوريان از شادي دست از پا نمي شناخت؛ اين شادي تا پيش از بازشدن دروازه نفت در دقيقه 35 با گل ادينيو تداوم داشت اما بعد از آن جاي خود را به حس ديگري داد. حسي که بد و بدتر شد و در نهايت به حسي بي نام و ناشناخته تبديل شد؛ درست همان حسي که پس از جشن قهرماني کذايي، به تراکتوري ها دست داد. آنها به گمان اينکه بازي سپاهان با نتيجه مساوي به پايان رسيده، دقايق پاياني بازي را به دفاع کردن پرداختند و با به صدا در آمدن سوت پايان بازي، جشن قهرماني گرفتند؛ جشني که تنها چند دقيقه دوام داشت...
بزرگترين دروغ تاريخ فوتبال ايران در آن شب ثبت شد تا يک حسرت بزرگ بر دل هواداران تراکتور و عليرضا منصوريان حک شود. حسرتي که مي توانست سرنوشت هر دو را به گونه اي ديگر رقم بزند. اولين قهرماني در ليگ برتر براي تراکتور بعد از چند فصل تلاش بي ثمر، يک اتفاق بزرگ به شمار مي رفت. منصوريان هم اولين قهرماني ليگ برتر را به عنوان سرمربي آن هم در اولين تجربه خود در اين پست کسب مي کرد که اتفاقي بزرگ بود. در شرايطي غير معمول، تراکتور و عليمنصور از رسيدن به اين هدف بازماندند تا يکي از هيجان انگيزترين فينال هاي تاريخ فوتبال ايران، بدون برنده به پايان برسد!
طلب حلاليت از مردم تبريز در جمعه سياه
منصوريان در پايان آن شب تلخ، صحبت هاي جالبي انجام داد. او به شدت به عواملي که باعث به وجود آمدن اين اتفاق تلخ شدند تاخته و آن را يک کار کثيف ناميد. 
"قبل از بازي به توني اوليويرا گفتم يا شما ما را مي‌بريد يا ما شما را و يکي از ما قهرمان مي‌ شود اما 6، 7 دقيقه آخر بازي يک کار غيرحرفه ‌اي و کثيف انجام شد گفتند سپاهان بازي را مساوي کرده و برنامه حمله و دفاع ما و تراکتورسازي را به هم زدند. اي کاش اين کار زشت انجام نمي‌ شد که يا تراکتورسازي بازي مي‌ کرد و گل مي ‌زد و يا ما به پيروزي مي ‌رسيديم. آنها فکر مي ‌کردند قهرمان هستند و دروازه‌ بان آنها وقت تلف کرد من هم به توني اوليويرا در پايان بازي بابت قهرماني تبريک گفتم. اين اتفاقات غيرفوتبالي رخ داد مردم تبريز حلالمان کنند."
بخشي از صحبت هاي منصوريان در پايان بازي را خوانديد، صحبت هايي که به خوبي نشان مي دهد که اوضاع از چه قرار بوده است. جالب اينجاست که او در بخش پاياني اين قسمت از صحبت هايش از مردم تبريز حلاليت خواسته بود در حالي که بعد از گذشت اين همه مدت، نه تنها مسئولي بابت اين اتفاقات از هواداران تراکتور عذرخواهي نکرد، بلکه هيچ گاه مشخص نشد که مقصر اصلي چه کسي بود؟!
هدف مقدسي براي پايان دادن به کابوس سياه
به اين ترتيب نفت و تراکتور در هفته پاياني ليگ چهاردهم به گونه اي ناجوانمردانه از قهرماني بازماندند چرا که پيش از به صدا در آمدن سوت پايان بازي، جوي به وجود آمد که تراکتوري ها را از تلاش براي رسيدن به گل پيروزي بخش بي نياز و نفت را نيز در شرايطي سخت اما غيرواقعي براي رسيدن به گل پيروزي قرار داد. الان ديگر نفت تهراني وجود ندارد که اگر هم وجود داشت، هوادار چنداني نداشت که بخاطر آن اتفاقات حسرت بخورد ولي براي تراکتوري ها، اين يک خاطره تلخ و دردناک است. تلخي و درد اين خاطره را منصوريان به خوبي درک مي کند، چرا که او نيز قرباني دروغي بوده که کار را به اينجا کشاند. منصوريان نيز به مانند تراکتوري ها يکي از مهره هاي آن شب کذايي بود که در پايان، روي صفحه شطرنج نقش بر زمين شدند، بي آن که حرکت اشتباهي از آن ها سر زده باشد. حال با حضور او در تراکتور، يک پيوند جالب شکل گرفته، پيوندي که يک هدف مقدس را دنبال مي کند. هدفي براي پايان دادن به کابوس سياه و شکستن طلسم قهرماني تراکتور در ليگ برتر... 


ما را در کانال تلگرامي «کانال ورزش» دنبال کنيد