چه بر سر بیرانوند آمده است؟

شرق/ پرسپوليس امروز در مرحله يکهشتم نهايي ليگ قهرمانان آسيا به مصاف السد با سرمربي مشهور و نامياش يعني ژاوي ارناندس ميرود؛ فوقستاره اسپانيايي که سالها با پاسهاي خيرهکنندهاش در بارسلونا، دنياي فوتبال را شيفته کرده بود، چند سالي ميشود راهي آسيا و قطر شده تا در همين منطقه ابتدا فوتبالش را تمام کند و سپس دوران سرمربيگرياش را از سر بگيرد.
ژاوي يکي از افراد مشهور در پروژه گسترش فوتبال در قطر است که جذب اين کشور شده و در بازه زماني حضورش در السد و فوتبال قطر، کمک شاياني به پيشرفت اين رشته ورزشي در اين کشور کرده است. ژاوي اگرچه به دوران فوتبالش در همين باشگاه السد در قامت بازيکن پايان داد، ولي حسرتي که پرسپوليس بر دلش گذاشت شايد به اين زوديها برايش برطرف نشود؛
پايان فصل 2017-2018 بود که او بههمراه السد، آن زمان که بازوبند کاپيتاني اين باشگاه را ميبست، به ورزشگاه آزادي رسيد تا در نيمهنهايي ليگ قهرمانان برابر پرسپوليس به ميدان برود؛ ژاوي همراه تيم قطرياش ميتوانستند به فينال برسند و شايد جام قهرماني را هم بالاي سر ببرند تا او با خاطرهاي خوش از دنياي فوتبال خداحافظي کند، ولي درخشش غولي بلندبالا به اسم عليرضا بيرانوند، او را در تحقق رؤيايش ناکام گذاشت.
هنوز هم بسياري از علاقهمندان به فوتبال سيو بينظيري را که بيرانوند در مقابل ضربه خارقالعاده ژاوي داشت به خاطر دارند؛ سيوي که رأي به خروج السد از ليگ قهرمانان و صعود پرسپوليس به فينال آن دوره داد. شايد بعد از مهار پنالتي کريس رونالدو در جام جهاني، يکي از بهترين واکنشهاي فوتبالي بيرانوند در مستطيل سبز مربوط به مهار همان ضربه ژاوي در ثانيههاي پاياني ديدار مذکور باشد.
امروز پرسپوليس در شرايطي برابر السد قرار ميگيرد که نقشها عوض شده است؛ ژاوي اينبار نه بازيکن بلکه سرمربي السد است و بهخوبي از شرايط فوتبالي پرسپوليس خبر دارد؛ او بهخوبي از اين موضوع آگاه است که ديگر در ترکيب پرسپوليس خبري از عليرضا بيرانوند، مرد سختکوش دروازه سرخها نيست. اگرچه اين مورد را هم خوب ميداند که با رفتن بيرانوند، ستاره ديگري به اسم حامد لک درون دروازه متولد شده و ميتواند همانقدر اين مرد اسپانيايي و تيمش را به دردسر بيندازد.
حالا که ژاوي دوباره رودرروي پرسپوليس قرار گرفته به نظر ميرسد دل بيرانوند براي حضور درون دروازه پرسپوليس تنگ شده باشد؛ بهويژه اينکه او اين روزها کاري به غير از تمرينکردن ندارد و زمان مسابقه هم چارهاي به غير از نشستن روي نيمکت ذخيرهها برايش نميماند.
عليرضا بيرانوند يکي از بهترين دروازهبانهاي آسيا، کمي مانده به اتمام ليگ ايران در فصل گذشته، راهي بلژيک شد تا درون دروازه تيم نهچندان مطرح آنتورپ قرار بگيرد. او روز خداحافظياش وعده داد که فقط براي «شش ماه» به اين تيم ميرود و هدفش رسيدن به تيمهاي بزرگتر و شايد ليگهاي معتبر اروپايي باشد.
«بيرو» زماني که از ايران ميرفت شايد فکرش را هم نميکرد بعد از سپريشدن هفت هفته از ليگ بلژيک حتي فرصت چند ثانيه بازيکردن را هم به دست نياورد! مردي که ميخواست ششماهه خودش را به فوتبال بلژيک تحميل کند تا سکوي پرتابي براي رسيدن به تيمهاي معتبر به دست بياورد، حالا پشت سدي به اسم ژان بوتز، دروازهبان فرانسوي و 25ساله آنتورپ مانده و بازي به او نميرسد.
مهم نيست که ژان چقدر دروازهبان خوب يا بدي باشد؛ حتي مهم نيست که آنتورپ بازيهايش را ببرد يا نبرد، هرچه باشد ايوان لکو، سرمربي آنتورپ بهظاهر اعتقادي به عليرضا بيرانوند ندارد. اين تيم در هفت هفتهاي که در ليگ بلژيک به ميدان رفته، در هيچ بازياي کلينشيت نداشته و تا اينجا هم 10 بار دروازهشان باز شده است؛ اينها همه در شرايطي است که به نظر ميرسد با خريد عليرضا بيرانوند آنهم با رقم قابل توجه 700 هزار دلار، آنتورپ و سرمربياش قفس توري را به ستاره ايراني بسپارند و اميدوار باشند اين دروازهبان در کاري که تخصص دارد (بستهنگهداشتن دروازه) به اين تيم کمک کند.
حالا آن اتفاق نيفتاده ولي بدون عليرضا بيرانوند، موتور آنتورپ روشن شده و اين تيم فعلا خودش را تا رتبه ششم جدول بالا کشيده است؛ آنها در سه بازي اخير شکستي نخوردهاند و اين به آن معني است که مربي قرار نيست به ترکيب تيم برنده دست بزند؛ پس اگر مصدوميت سراغ بوتز جوان نيايد، در ديدار بعدي آنتورپ برابر ميشلن دوباره عليرضا بيرانوند بايد روي نيمکت بنشيند. البته که لکو نشان داده حتي اگر دروازهبان تيمش گل بخورد و آنتورپ هم بازي را ببازد، باز اعتقادي به بازيدادن به بيرانوند ندارد، چهبسا اگر داشت بعد از شکست برابر شارلروا فرصت را در اختيار بيرانوند ميگذاشت تا با مهارها و پرتابهاي خيرهکنندهاش فوتبال بلژيک را به شوک ببرد.
البته عليرضا نميخواهد بدبينانه به شرايطي که در آن گير کرده، نگاه کند. او ديرملحقشدن به تيم را دليل نيمکتنشينياش ميداند و ميگويد: «همهچيز مربوط به اين است که من دير به تيم ملحق شدم. وقتي تمرينات تيم شروع شد، من در ايران بودم و نتوانستم در شروع کار به تيم آنتورپ ملحق شوم. در اين مدت اتفاقا با مربي تيم هم صحبت کردم. او به من گفت که دو ماه ديرتر از بقيه به تيم ملحق شدهاي و زمان ميبرد تا بهطور کامل در تيم جا بيفتي. اين دليل اصلي نيمکتنشيني من است».
شايد بيرانوند با توضيحات سرمربي راضي شده باشد، ولي چندين مورد است که نميشود بهراحتي از کنار آن عبور کرد؛ مهمترين مورد اينکه تواناييهاي فني بيرانوند بهمراتب بالاتر از تيمي مثل آنتورپ است؛ او آنقدر در تيم ملي و باشگاهياش در ايران درخشيده و تجربه کسب کرده که شايستگي حضور در تيمهاي مطرح بلژيک را دارد. اتفاقا يکي از دلايلي که او آنتورپ را در مقايسه با ساير پيشنهاداتي که داشت، انتخاب کرده اين است که فرصت بازي به دست بياورد تا مهارتهايش را در فوتبال اروپا نشان دهد، ولي با توجيهي که مربي آنتورپ آورده، به نظر ميرسد اين فرصت در اختيار بيرانوند قرار نميگيرد تا او بتواند در شش ماه به تيم يا ليگي بزرگتر برود.
از آن مهمتر اينکه به نظر ميرسد بيرانوند هم دارد با شرايط جديدش خو ميگيرد؛ او فراموش کرده بايد يکي مثل مهدي طارمي باشد و از حقش براي حضور در ترکيب اصلي تيمهاي نهچندان مطرح دفاع کند تا فرصت رسيدن به سکوهاي بلندتر را به دست بياورد؛ بيرانوند بهجاي آنکه با نخ و طناب در رختکن آنتورپ شعبدهبازي کند، بايد جايگاهش در ترکيب اصلي را به دست بياورد و جادوي واقعي را در زمين نشان دهد.
بر کسي پوشيده نيست که بيرانوند درحالحاضر بهترين دروازهبان ايران است، ولي سؤالي که بايد عليرضا از خودش بپرسد اين است که آيا چنين شرايطي پايدار ميماند؟ او خيلي خوب ميداند رقباي گردنکلفتي در تيم ملي ايران دارد که حاضرند از فرصت بهدستآمده نهايت استفاده را ببرند؛ درست است که رشيد مظاهري اين رزوها خودش را درگير پرونده عجيبوغريبي کرده و مشخص نيست شانس بازيکردن در ليگ را به اين زوديها به دست بياورد يا نه ولي پيام نيازمند در دروازه سپاهان جايگاه مناسبي دارد و بدنش از شرايط مسابقه دور نشده است.
اين شرايط براي امير عابدزاده در ماريتيمو هم صدق ميکند و او نيز آمادگي لازم براي ايستادن درون دروازه تيم ملي را دارد. سيدحسين حسيني هم فعلا دروازهبان اصلي استقلال است و در شرايط خوبي به سر ميبرد. اينها همه در حالي است که حامد لک نيز تا به اينجاي کار در ليگ قهرمانان آسيا در ترکيب پرسپوليس درخشيده و با حفظ همين روند ميتواند تهديدي جدي براي بقيه دروازهبانهاي مليپوش باشد. با کنار هم گذاشتن همين چند مورد کوچک، آيا بازهم بيرانوند بايد سريع و بدون قيدوشرط بهانههاي سرمربي آنتورپ را براي بازيندادنش بپذيرد؟