دم خروس هم پیدا شد!

خبر ورزشي/ در حالي که هنوز نه خيلي به بار است و نه چندان به دار، در نخستين انتخاب جناب اسکوچيچ، ردپاي آدمهاي خاص با عملکرد مخصوص مشهود است.
يکم- ميگويند پاي مرغت را ببند تا همسايه را بدنام نکني! و ما هم ميگوييم، مواظب گزينشهاي دراگان اسکوچيچ باشيد- و باشيم- تا فردا به همه انتخابهايش با سوءظن نگاه نکنيم و شما هم دلتان سياه نشود! قبول کنيد که آتش بدون دود نميشود! در حالي که هنوز نه خيلي به بار است و نه چندان به دار، در نخستين انتخاب جناب اسکوچيچ، ردپاي آدمهاي خاص با عملکرد مخصوص مشهود است! جاي پاي دلاليسم! ردپاي انتخابهاي ويژه و داراي قيمت! بابت نبودن خوبهايي که جايشان خيلي خالي است و بابت مردان متوسطي که تا رسيدن به تيم ملي، فرسنگها راه نرفته دارند! پس چرا؟ پس چگونه؟ بدسليقگي است يا خاصهخرجي؟ حيف است اسکوچيچ پاسوز اين تعاملات خرابکننده شود! در اين باره، به فدراسيون بيدروپيکر چه بايد گفت که برايتان «حرجي» نيست! مأمورند و معذور! بايد باشند و هستند، نقش بر ديوار! يادتان هست، حتي در زمان کيروش هم انتخابهاي بودار و خط زدنهاي بدبو، چه رايج بود؟
اجازه ندهيم اسکوچيچ، به آن گمراهيها جذب شود! اجازه ندهيم اسکوچيچ به آن کجراههها بلغزد! در فولاد و صنعت نفت آبادان، ميديديم که استعداد غلتيدن دارد! دستکم، آسانپسندي و سهلگيري سليقهاي دارد! در اولين انتخابهاي او ميتوان چيزهايي ديد!
آشتي با شجاع
دوم- از خوبيهاي دستپخت اسکوچيچ شروع ميکنيم! يعني از گزينشهاي بهترش! در درجه اول، از مثبتبينيهايش به شجاع خليلزاده! البته شايد بتوان گفت: ... شجاع در ليگ آسيا آنقدر خوب بازي کرد که نديدنش، حتي با عينک بدبيني هم ممکن نيست!
شجاع که در بازيهاي ليگ برتر هم يک هميشه مؤثر نشان ميداد، ميخ آخر را در ليگ آسيا کوبيد، در حالي که از عصبانيت، بهانه گهگاهي، اما نه واهي منتقدانش هم خبري نبود!
شجاع بهترين مدافع غرب آسيا شد و هنوز هم راه درازي دارد که بايد طي کند! اسکوچيچ «خوب ديدن»هاي ديگري هم دارد! از جمله ديدن امير عابدزاده را که بايد خوب گفت، ولي اينکه او چگونه توانسته است حامد لک را نبيند، جاي بحث دارد! و اينکه بازي نکردنهاي رشيد مظاهري و گل خوردنهاي پيام نيازمند، اهميتي ندارند نيز خود بسيار اهميت دارد!
اسکوچيچ، دو جواب کوچولوي ديگر هم بدهکار است:
اولي اينکه، سعيد آقايي در دفاع و حمله، چه کمبود و چه کاستي دارد نسبت به بقيه؟ دوم اينکه عارف غلامي، با توجه به بازيهايش در استقلال انتخاب شده يا با توجه به دوران همکارياش در تيمهاي ديگر؟
اولين سؤالها
سوم- مته به خشخاش نميگذاريم! حتي درباره سعيد اقايي و حامد لک هم حرف زيادي مطرح نميکنيم يا درباره محمد محبي، هافبکي که در تيم سپاهان تقريباً شاخصترين بود ولي حالا نيست! و چرا يا در غياب شجاعي و دژاگه- که آيندهنگرانه بود- سعيد مهري را با چه عينکي ديدند که ناديدهاش گرفتند؟
ما حمل بر صحت کرده و ميگوييم: ... اسکوچيچ ميخواهد فرق بين دوغ و دوشاب بودن را به بازيکنان تيم ملي بفهماند! ما نيز اين فهم درست را لازم ميدانيم ولي در عين حال ميگوييم: ... جناب اسکوچيچ، در همه حال زير ذرهبيني! نه براي آنکه نکتهاي در کارت پيدا شود و بزرگنمايي شود، نه! براي اينکه بهتر ببيني! بهتر انتخاب کني و بهترين تيم را از ميان لايقترين بازيکنان خودت بسازي! خودت، براي آنکه حريم پرحرمتت را کسي نتواند مخدوش کند! براي اينکه هيچکس به جاي «تو» پشت پرده يا روي پرده، حرف جور ديگري نزند و خود را مرد سايهنشين معرفي ننمايد! براي اينکه تيم ملي، بهترين بازي را از بهترين بازيکنان بگيرد!
به شخص اسکوچيچ بايد اطمينان خاطر داد که مراقبت از او و تصميمهاي او، همواره جريان دارد و براي قدرتش، قدرت تصميمگيرياش هيچ شريکي وجود نخواهد داشت که اولين نشانه در اين مورد، آخرين علامت در کجروي و غلط گام برداشتن خواهد بود!
تيم اول يحيي، همکاران يحيي
چهارم- پرسپوليس با يک تيم بينقص که کار خود را با توجه کامل به اصل تقسيم وظيفه انجام ميدهد، توانست در مدتي کوتاه بهترين تيم غرب آسيا باشد! بيشک يحيي گلمحمدي در ساختن اين تيم و اتکا به قدرتي که دارد، برنامههاي اجرايياش را به عمل درآورد!
يحيي به عنوان سرگروه و فرمانده و اول شخص پرسپوليس، همکاراني داشت که در «آناليز» بازي حريفان، تدوين برنامه تمرين و تجزيه و تحليل عملکرد بازيکنان نقش بارزي برعهده داشتند! اين مردان که بايد ديده نشوند، لازم است و واجب است که باشند!
در همه سالهاي مربيگري گلمحمدي، او را ميبينيم که دستيار و کمککنندهاي دارد که خود، قابليت تبديل شدن به يک مربي موفق و يک سرمربي صاحب سبک و صاحب فلسفه را دارند! مثلاً مجتبي حسيني، ساکت الهامي و نيز حميد مطهري که در حساسترين لحظهها، مؤثرترين تصميمسازي و تصميمگيري را براي يحيي ممکن ميکند! دستياري که زبان مشترکي با سرمربي تيم دارد و به معناي واقعي کلمه، عصاي دست او به حساب ميآيد! به اصطلاح مطهري يکي از آنهاست که تا يحيي ميگويد «ف» او در ذهنش، با يک پرواز سريع به فرحزاد رفته و بازميگردد! و اين همان ويژگي است که در استقلال خبري از آن نيست يا در سپاهان بايد باشد و در تراکتور، اجازهاش را نميدهند که باشد و در فولاد اهواز، جواد نکونام براي جبرانش، افکار خود را کنار زمين- در تمرين و مسابقه- دوپاره ميکند!