ماموریت خرابکاری در فوتبال ایران

تسنيم/ ورزش و فوتبال ايران با پديدهاي روبهرو شده که عدهاي براي حفظ منافع خود و اهدافي ديگر شروع به خبرچيني و انتقال اطلاعات غلط به خارج از کشور ميکنند.
به ياد داريم زماني را که يک فرد ايراني براي عضويت و حضور در مجامع، اتحاديهها و فدراسيونهاي جهاني کانديدا يا معرفي ميشد ولي افرادي از داخل يا خارج کشور سنگاندازي ميکردند تا اين اتفاق صورت نگيرد. آنها با ارسال ايميل، گزارشهاي خاص و معمولاً خلاف واقع را به گوش نهادهاي بينالمللي ميرساندند تا مانع کسب کرسي بينالمللي از سوي ورزش ايران يا حداقل نشستن فردي خاص روي آن شوند. اين پيش درآمدي است بر آنچه اينروزها در ورزش و فوتبال ايران باب شده؛ راپورت و خط دهي!
حالا با افزايش تکنولوژي و راههاي ارتباطي به تعداد افراد خطده، گزارشبر و سنگانداز -يا هرچيز ديگري که ميخواهيد نامش را بگذاريد- اضافه شده است. در حال حاضر هر فردي با يک حساب معمولي در فضاي مجازي و حتي با ارسال يک کامنت (حتي به زبان فارسي) ميتواند در يک روند برنامهريزي شدهِ خرابکاري سهم داشته باشد. ديگر گذشت آن روزها که عدهاي تنها راه خبرچيني و خرابکاريشان فقط ارسال نامه رسمي و ايميل بود, حالا فوتبال و ورزش ايران با چالشي توسعهيافته به نام ماموريت خرابکاري با چاشني خبرچيني روبهرو شده است.
از اين دست اتفاقات بسيار رخ داده است. هنوز موضوع انتخابات فدراسيون فوتبال را از ياد نبردهايم که عدهاي از داخل با مکاتبه با فيفا و AFC اطلاعاتي از اساسنامه فدراسيون را به بيرون بردند و باعث شدند تا به امروز فدراسيون نتواند انتخاباتش را برگزار کند. اين فقط مشت نمونه خروار است. آخرين مورد هم بحث شکايت باشگاه النصر عربستان از پرسپوليس در ليگ قهرمانان آسياست که آتشش با کبريت عدهاي روشن و با دامن زدن عدهاي ديگر حالا در محافل رسانهاي آسيا برافروخته شده است.
رقابت، کُري و کُريخواني جزو جذابيتهاي هر رشته ورزشي مخصوصاً فوتبال است اما عدهاي با فعاليتهاي سودجويانه و مرموزانه به دنبال زير سؤال بردن موفقيتهاي ديگران و طي شدن روند عادي وقايع هستند. اين افراد به حدي پيش ميروند که حتي خلاف منافع کشور حرکت ميکنند. اينکه عدهاي ايراني در داخل و حتي خارج از کشور جرياني را آغاز کنند و با خطدهي اشتباه به باشگاه عربستاني و هواداران و رسانههاي اين کشور بهانه براي شکايت و شکايتکشي عليه يک تيم ايراني بدهند چيزي به جز خيانت به ورزش و فوتبال ايران و وطنفروشي نيست. اين کار مصداق بارز کارشکني و عدم رعايت اصول جوانمردي است که قطعاً در آن منافع عدهاي تامين خواهد شد.
کميته اخلاق فدراسيون فوتبال بعد از حواشي زيادي که بر سر باز شدن شکايت سعوديها ايجاد شده خبر از ورود به اين موضوع داده است. حال اگر افراد اصلي که در اين رابطه نقش داشتهاند، شناسايي شدهاند بايد برخوردي قاطع با آنها شود تا ديگر شاهد به راه افتادن امواجي ديگر در ساير مسائل نباشيم و اگر افرادي شناسايي نشدهاند بايد زودتر تحقيقات و بررسيها آغاز شود. مسئله مشخص اين است که امروز پرسپوليس قرباني اين حمله اطلاعاتي و وطنفروشي عدهاي خائن شده و فردا نوبت به تيم، شخص يا مجموعهاي ديگري ميرسد تا با کارشکني وارد چالشي ناخوانده شود. ادامه اين روند به هيچ وجه قابل پذيرش نيست که از داخل عدهاي برخلاف منافع داخلي حتي با ارسال يک ايميل يا کامنت اقدام کنند و آب هم از آب تکان نخورد.
برخي اسامي درباره گزارش دادن به النصريها و کنفدراسيون فوتبال آسيا مطرح شده که قبلا هم حاشيههايي را از آنها شاهد بوديم و اتفاقاتي را در فوتبال ايران رقم زده بودند. انتظار اين است که در صورت اثبات موضوع، با ورود نهادهاي مربوط، برخوردي با اين افراد شود تا درس عبرتي براي ديگران شده و ديگر کسي به خودش اجازه ندهد چنين اقدامات کثيفي را انجام دهد.