راستیآزمایی اسکوچیچ

آي اسپورت/ فهرست بازيکنان تيم ملي هميشه بحثبرانگيز است. اين بحثها که بر اساس سلايق گوناگون درميگيرند، از جذابيتهاي تيمهاي ملي هستند و گريزي از آنها نيست. از فهرست تيم ملي به انتخاب حسين صدقياني و مصطفي سليمي و يوژف مساروش تا فهرست کارلوس کيروش، مارک ويلموتس و دراگان اسکوچيچ، همه هزار و يک بحث درباره انتخابها را باعث شدهاند و اين نيز بخشي از بازي تيم ملي است اما هميشه اين بحثها با پيشفرضهاي فني مطرح نيستند، بلکه گاهي به اتهام نزديک ميشوند و سرمربي تيم ملي با سؤالات سخت محاصره ميشود، سؤالاتي که اغلب در لفافه مطرح ميشوند اما پيداست که پي چه کنکاشي هستند.
روزي که دراگان اسکوچيچ به عنوان سرمربي تيم ملي انتخاب شد، واکنشها به خبر انتخاب او براي تيم ملي نگرانکننده بود. اتهاماتي که آشکارا يا در لفافه و متلک درباره او مطرح ميشد، دور از انصاف روزنامهنگاري به نظر ميرسيد. همچنان کوشش براي ايجاد بدگماني درباره شخصيت حرفهاي او مذموم بود. با اين رويه انتقاد، روشن بود که اسکوچيچ در معرض قضاوتهاي زشتتري قرار خواهد گرفت، اينکه فهرست بازيکنان منتخب او را بررسي کنند و ببينند چند بازيکن تيم ملي به ايجنت او نزديکند. درباره کيروش نيز کم از اين اتهامات زننده نشنيديم. هشدار اينکه اسکوچيچ ميتواند در مقابل چنين اتهاماتي شکننده باشد و هم اين اتهامات براي تيم ملي خطرناک است، همان روزها لازم بود اما اين هشدار براي يک سوي ماجرا نبود. فقط روزنامهنگاران نبودند که بايد با احتياط و تحمل مينوشتند، بلکه اسکوچيچ نيز بايد در اين راستيآزمايي جاي بحث باقي نميگذاشت. فهرستهاي تيم ملي به انتخاب دراگان اسکوچيچ حالا بحثبرانگيز شدهاند. نه لازم است از اين بحثها فرار کنيم و نه لازم است برايش آغوش باز کنيم، بلکه تنها راه بازهم پيش روي اسکوچيچ باز است. خواندن و شنيدن و واکنش منطقي مقابل شائبهها که از شايعه گذشتهاند. اين موضوعي نيست که اسکوچيچ بتواند از آن با نشنيده و نديده گرفتن بگذرد.
در دوره مربيگري کارلوس کيروش بارها شائبههايي درباره چگونگي برنامهريزي اردوهاي خارجي و بازيهاي دوستانه و دعوت تعدادي از بازيکنان به تيم ملي مطرح بود. حتي در دوراني کوتاه مديربرنامههاي ايراني کيروش با لباس رسمي تيم ملي در اردوها و تمرينات حاضر ميشد که تصميمي خارج از عرف و قوانين فوتبال بود. مديربرنامه نزديک به کيروش در چند اردو لباس رسمي با حک نام در اختيار داشت و هرگز سمت او در تيم روشن نشد و فدراسيون توضيح شفافي ارائه نميداد. در دوران اسکوچيچ هنوز البته نه شائبهها با آن شدت مطرح شدهاند و نه مدير برنامه نزديک به سرمربي با لباس رسمي تيم ملي در اردو حاضر است اما فارغ از وجه کنايي متن، درباره اسکوچيچ لازم است که روابط را بررسي کنند. فساد در انتخاب بازيکن براي تيم ملي موضوع سادهاي نيست که تعارفي دربارهاش وجود داشته باشد. اسکوچيچ حق دارد طبق سليقهاش بدترين بازيکن از نگاه ما را به تيم ملي دعوت کند اما هرگز نبايد حتي براي دعوت از بهترين بازيکنان تحت تأثير جرياني خارج از روابط حرفهاي و فني خود باشد. اسکوچيچ و کادر فني او بايد تصميمگيرنده در انتخاب بازيکنان باشند و هر عامل بيروني ديگري ميتواند منجر به اتفاقاتي شود که به آبروي حرفهاي او آسيب بزند.
اسکوچيچ حتماً در ماههاي اخير متوجه حساسيتها شده و واکنشها را ارزيابي کرده است. حتماً ميداند دربارهاش چه تصوراتي وجود دارد و اين تصورات که به باور نزديک شدهاند چقدر به اعتبار او آسيب رساندهاند. او نه کارلوس کيروش با آن کارنامه معتبر است که خيل شيفتگانش اجازه وارسي اتهامات را از منتقدان سلب کنند و نه کسي دوست دارد که نام سرمربي تيم ملي را در کنار مشتي اتهام بخواند. اسکوچيچ در مخمصه کوچکي قرار نگرفته است. اين يک موقعيت سخت براي اوست و بايد بتواند خود را در يک راستيآزمايي شرکت دهد و اعتماد را برگرداند.