گفتگو با قویترین مرد ایران که ویلچرنشین شد

فارس/ معني اين جمله که طرف عشق ورزش است، در جايي معنا پيدا ميکند که فردي با معلوليت مواجه ميشود ولي دست از ورزش کردن برنمي دارند.
از دوران کودکي علاقه زيادي داشت تا اجسام سنگين را جابجا کند. از همين رو ورزش قدرتي وزنهبرداري را انتخاب کرد و در مسابقات رده سني نونهالان کشوري هم مقام کسب کرد. پدرش دوست داشت تا پهلوان کشتي شود. حرف پدرش را گوش کرد، خيلي زود قهرمان اين رشته شد. ولي هنوز دوست داشت اجسام سنگين را از زمين جدا کند و به يک باره سر از رشته قويترين مردان درآورد تا همه را غافلگير کند. قهرمان استان شد و در کشور هم به مسابقات مردان آهنين راه يافت. ديگر اسم و رسمي براي خودش دست پا کرده بود و همه او را به عنوان قويترين مرد ميشناختند.
در سال 91 زماني که ميخواست خود را براي اعزام به مسابقات جهاني فنلاند آماده کند، دچار سانحه شد و نتوانست روي پاي خود بايستد. بار ديگر اراده آهنينش را به رخ همگان کشيد و وارد رشتههاي پارالمپيکي شد. در مادههاي پرتاب وزنه، ديسک و نيزه قهرمان ايران، آسيا و جهان و نايب قهرمان پارالمپيک 2016 ريو شد. معني اين جمله که طرف عشق ورزش است، براي امثال او معنا پيدا ميکند. حامد اميري ورزشکاري که دست از ورزش کردن برنداشته و حتي به گفته خودش اگر سرش هم تکان ميخورد به سمت ورزش ميآمد و در پارالمپيک مدال ميگرفت. او اکنون در اردوي آمادهسازي پارالمپيکيهاست و تمام تمرکزش گرفتن مدال طلاي اين بازيهاست. او حرفهاي شنيدني و جذاب زيادي دارد که متن کامل صحبت هاي او را در زير مي خوانيد:
اين روزهاي کرونايي وضعيت تمرينيات چطور است؟
چون شانس کسب مدال طلاي پارالمپيک توکيو هستم، هم اکنون در اردوي مليپوشان طلايي به ميزباني جزيره کيش حضور دارم. از رشته پارادووميداني فقط من در اين اردو تمرين ميکنم. زير نظر محسن شاهرخي يکي از بهترين مربيان ايران تمريناتم را انجام ميدهم. صبح در زمين پرتاب حاضر ميشوم و تمرينات تکنيکي را دارم. بعدازظهر نيز در سالن بدنسازي هتل ايران تمرينات را دنبال ميکنم.
در رکوردگيري مرحله دوم تيم ملي پارادووميداني شرکت خواهي کرد؟
مرحله دوم رکوردگيري 14 اسفند ماه سال جاري و زير نظر IPC برگزار خواهد شد. اگر به مسابقات برون مرزي در بهمن ماه اعزام نشوم، خودم را آماده اين رکوردگيري خواهم کرد. با حضور در اين مسابقات، بدنم هرچه بهتر آماده شرکت در رقابتها بينالمللي ميشود و اين تدارکاتي براي من خيلي بهتر است.
چرا؟
چون ما از صندلي پرتاب استفاده ميکنيم. در اينگونه مسابقات، با قوانين جديد و داوريها آشنا ميشويم. اگر خطايي هم داشته باشيم، به رفع آن ميپردازم.
به مسابقات بينالمللي اعزام ميشوي؟
اگر به خاطر کرونا مسابقات بهمن ماه لغو نشود، به طور حتم خواهم رفت. سياست کميته ملي پارالمپيک اين است که حداقل به دو رويداد بينالمللي اعزام شوم.
در چه مادهه اي از پارادووميداني سهميه گرفتهاي؟
در سه ماده ديسک، وزنه و نيزه فعاليت ميکنم. در نيزه ورودي طلايي آوردم. به اميد خدا تلاش ميکنم تا بتوانم سهميه پرتاب وزنه را نيز بگيرم. در دو ماده ميتوانم در پارالمپيک توکيو مسابقه بدهم. البته کسب سهميه خيلي سخت است. بايد در پرتاب وزنه با ورزشکاران يک کلاس بالاتر بجنگم. تلاش ميکنم و جلو ميروم. ببينيم خدا چه مي خواهد.
چقدر براي کسب مدال در توکيو شانس داري؟
هم اکنون شانس مدال صددرصدي در پارالمپيک هستم.
پس تمام فکر و ذکرت کسب مدال است؟
از موقعي که به جزيره کيش آمدم، فقط در هتل، سالن بدنسازي و زمين تمرين تردد داشتم. برخي فکر ميکنند به غير از يک نوبت تمرين دو ساعته، بقيه روز را به تفريح، سياحت، گشت و گذار سپري ميکنم ولي اينطور نيست.
از حالا که مدت زيادي تا پارالمپيک مانده، چرا اينقدر سخت تمرين ميکني؟
تمرين چند روز گذشته بود که خيلي فشار آوردم. انگار يک غلطک از روي من رد شده بود و از درد نميتوانستم تکان بخورم. از همين حالا برنامهريزي خيلي خوبي دارم. ساعت هفت از خواب بيدار ميشوم و ساعت هفت و نيم صبحانه ميخورم. ساعت هشت و نيم تمرينم شروع ميشود. براي اين سخت تمرين ميکنم که ميخواهم در بالاترين سطح مسابقات دنيا يعني پارالمپيک رقابت کنم. مگر ميشود بدون برنامهريزي مدال بگيرم؟ اگر براي مدال برنز تمرين کنم، پنجم هم نميشوم. توکل به خدا هر چه قسمت و تقديرم باشد اما تمام تلاشم را مي کنم.
مسئولان همه چيز را براي تمرين آماده کردهاند؟
براي هماهنگي اردو، مسعود حميدي دبير فدراسيون ورزشهاي جانبازان و معلولين در کيش حضور يافت و براي برگزاري تمريناتم خيلي زحمت کشيد. سالن بدنسازي خصوصي در اختيارم گذاشتند و همه تجهيزات را دارم. امکانات بسيار خوبي براي من فرستادند. از وزنه و نيزه استاندارد همه چيز را در اختيارم است.
ولي بعضيها تمرين سخت و فشرده را در نزديکي مسابقات ميپسندند.
خيلي از بچهها در تيم ملي پارادووميداني با برگزاري اردوهاي بلندمدت و تاثيرگذار مخالف هستند و اعلام کردند فدراسيون ورزشهاي جانبازان و معلولين هزينههاي برگزاري اين اردوها را به ورزشکاران بدهد تا در خانه تمرين کنند. اين مسائل فقط در روزهاي کرونايي نيست و قبلا هم اين موضوع وجود داشته است. مگر مي شودد براي آمادگي جهت شرکت در المپيک و پارالمپيک در خانه تمرين کرد؟ اردوي سال گذشته تيم ملي پارادوميداني، اسفند ماه در کيش برگزار شد و 80 روز من و مربيام در اردو بوديم. 13 نفر تيم ملي پارادووميداني 70 روز در اردو نبودند، جاي من باشند چکار ميکنند؟
پس فرار از زير سختي تمرين در بين ورزشکاران جانبازان و معلولين وجود دارد؟
نصف بدنم از بين رفت. چرا بايد براي هيچي دروغ بگويم؟
مگر بدون تمرين کسب مدال ممکن است؟
برگزاري اردو انفرادي و فقط با حضور يک مربي خيلي سخت است. ولي وقتي که مي خواهم مدال طلاي پارالمپيک را بگيرم، بايد همه جوانب را رعايت کنم و براي کسب مدال زحمت بکشم. زماني که من در اردو نباشم و تمرکز نداشته باشم، روي کسب مدالآوريام تاثير منفي دارد. من به عنوان ورزشکار يک وظيفه دارم و محمود خسروي وفا رئيس کميته ملي پارالمپيک هم يک وظيفه دارد که وظيفهاش حمايت از ورزشکارش است. وظيفه من هم کسب بهترين مدال در مسابقات است.
برخي از ورزشکاران ميگويند که مسئولان حق ما را نميدهند؟
هزينه اعزام هر نفر به توکيو تقريبا 600 ميليون تومان ميشود. زماني که ورزشکاري تکليفش براي کسب مدال در پارالمپيک مشخص نبوده و روي شانس مدال نيست، چرا بايد کميته ملي پارالمپيک براي اين ورزشکار هزينه کند؟ حق مني که 80 روز 80 روز در اردو هستم و به خانه نميروم و بهترين رکورد را ميزنم، چرا بايد به ورزشکاري که مدال نميگيرد بدهند؟ اين صددرصد حقخوري است.
اين ورزشکاران دنبال چه چيزي هستند؟
يک ورزشکاري که سعي دارد در المپيک يا پارالمپيک مدال بگيرد، حتي بايد آب خوردناش هم حرفهاي باشد. نبايد به حواشي دامن بزند؛ حتي با اينکه خيليها بخواهند براي او حاشيه درست کنند و فقط بايد به فکر تمريناتش باشد.
پس ورزشکار حرفهاي نداريم؟
خيلي کم ورزشکار حرفهاي داريم.
برخي مليپوشان براي عدم دريافت به موقع حقوقشان اعتراض دارند؟
ورزشکاري که حرفهاي است، خودش را وارد حواشي نميکند. کمتر از يک سال تا پارالمپيک فرصت داريم، تمام فکر و ذکرم شرکت در اين بازيهاست. نبايد به حواشي دامن بزنيم. اگر کميته ملي پارالمپيک يک ماه حقوقم را نداد، نبايد هر روز اعتراض و مصاحبه کنم. ماهي 25 ميليون تومان براي مکملهايم و ديگر موارد هزينه ميکنم و هيچگاه براي سه ميليون تومان آبروي خودم را نميبرم. ورزشکار ملي که دنبال کسب مدال پارالمپيک است، هيچ وقت اين کار نميکند.
ورزشکاران پولکي داريم؟
بعضي براي ورزش کردن به ورزش نيامدهاند. آنها براي پول درآوردن آمده اند. آيا ورزشکار پولکي ميتواند پرچم ايران را بالا ببرد؟
دل پري از پارادووميداني داري؟
زماني که ميخواستم فعاليت ورزشي معلولين را شروع کنم، تمايل داشتم به پاراوزنهبرداري بروم و دوست نداشتم به اين رشته بيايم. حاشيهها در پارادووميداني زياد است.
ورزشکاران عنوان ميکنند با هزينه کم، ورزش حرفهاي مشکل است.
در اين شرايط معيشت خيلي سخت است؛ چه برسد به ورزش کردن.
با مهاجرت ورزشکاران موافق هستيد؟
حامد اميري در ورزش ايران رشد ميکنم و تمام حمايتها از من صورت مي گيرد. تا جاي که ميشود رزومه خودم را در ورزش ايران قوي ميکنم. چند تا مسابقه و بازيهاي مهم جهان از قبيل پارالمپيک ميروم و بعد که بايد تجربياتم را در اختيار ديگران بگذارم، از ايران ميروم. اين مهاجرت براي من زشت است. مثل اين ميماند که من نان و نمک شما را خوردم و بدون اعتنا به اين محبت، همه چيز را فراموش کنم. شما را رها کرده و به کشور ديگري بروم. اين مسائل براي من غيرقابل هضم است.
در پارادووميداني چه رکوردهايي زدي؟
در ماده پرتاب وزنه کلاس F54/55 با ثبت حدنصاب 11.32 رکورد بازيهاي پاراآسيايي را ارتقا دادم. پرافتخارآفرين ورزشکار طول تاريخ رشته پارادووميداني در پاراآسيايي با دو مدال طلا و يک نشان برنز هستم.
در دوران قويترين مردان چه رکوردي داشتي؟
رکورد اسکات تعادلي را داشتم و هنوز کسي در ايران نتوانسته اين رکورد را بزند.
بيشتر با چه عنواني تو را ميشناسند؟
مردم هنوز هم مرا به عنوان قويترين مردان ميشناسند.
اولين رشته ورزشيات چه بود؟
در خرمآباد و رده سني نونهالان وزنهبرداري را زير نظر محمد اسدي شروع کردم. در اولين مسابقات کشوري به ميزباني دامغان هم سوم شدم.
چطور سر از کشتي درآوردي؟
پدرم دوستاني به نامهاي شفافي و اصغر موسوي داشت که موسوي مربي تيم ملي نوجوانان بود. آنها گفتند اين قدر زورت زياد است، کشتي کار کن و بعد از شش ماه تمرين، در مسابقات کانون کشور قهرمان شدم.
استارت حضور در قويترين مردان از کجا بود؟
در تلويزيون، اولين دوره مسابقات قويترين مردان را پخش ميکردند. به شدت علاقمند رقابتها شدم و از آنجا بود که کشتي از ذهنم رفت. به پدرم گفتم ميخواهم به اين رشته بروم. مربي کشتيام وقتي شنيد حتي به خانهمان آمد تا مرا از رفتن به رشته قويترين مردان منصرف کند. او اعتقاد داشت بهترين کشتي گير سنگين وزن ايران ميشوم.
اولين مسابقاتي که در آن شرکت کردي، کجا بود؟
اولين جايي که در مسابقات قوي ترين مردان شرکت کردم، در نساجي لرستان بود. پنج سال در استان لرستان قهرمان ميشدم و علاقه شديدي به قويترين مردان پيدا کرده بودم. در سال 84 و بعد از هفت سال، توانستم ورودي مسابقات قويترين مردان را به دست بياورم. با اينکه تجربه زيادي نداشتيم تا نيمه نهايي رفتم و سال 88 در بم فيناليست شدم.
چه سالي دچار سانحه شدي؟
27 آذر سال 91 تصادف کردم. قرار بود چند روز بعد در رقابتهاي انتخابي کشوري براي حضور در مسابقات قويترين مردان جهان در فنلاند مسابقه دهم. رکوردهايم خوب بود و ميتوانستم در اين پيکارها حاضر شوم.
چند سال طول کشيد که فهميدي ديگر نميتواني روي پاهايت راه بروي؟
4 سال طول کشيد به خودم بيايم. زماني که ميخواستم ورزش را روي ويلچر شروع کنم، براي خودم و خانوادهام سخت بود.
معلوليت خيلي سخت است؟
برخي معلوليت مادرزاد دارند و با آن خو گرفتهاند که ورزش براي اين افراد سختتر است. يک سري از معلوليتها نيز بر اثر اتفاقات و حادثهاي که اصلا فرد در آن حادثه مقصر نبوده و ورزشکار دچار معلوليت ميشود و در ورزش بانوان و مردان که در بهترين شرايط خودشان را به مدال و سکوي پارالمپيک رساندهاند. يکي هم ميگويد من به معلوليتم افتخار ميکنم. يک معلول کارهايي ميکند که يک انسان عادي و قهرمان جهان نميتواند آن را انجام دهد و من به دوستان معلولم افتخار ميکنم. بعضي از آنها کارهايي را انجام مي دهند که قهرمان قويترين مردان دنيا هم نميتواند ولي من که مقامآور قويترين مردان ايران و پهلوان بودم، با يک چشم بر هم زدن نخاعم آسيب ديد و هنوز نميتوانم معلوليتم را قبول کنم. بعد از هشت سال اصلا با معلوليت کنار نيامدم. معلوليت سخت است چون من يک روزي با اسکات تعادلي پانصد کيلويي ميدويدم. هواپيما ميکشيدم و ميگفتند امکان دارد آسيب ببيني. ميگفتم يک هواپيماست ديگر، مگر چيست؟ سنگينترين وزنهاي دنيا را جابجا ميکردم ولي الان نميتوانم روي پاهايم بايستم. وزن بدنم را نميتوانم تحمل کنم و اين مسئله برايم سخت و دردآور است.
پس با معلوليت کنار نيامدي؟
پيجهاي مختلفي با نامهاي مردان آهنين وجود دارد که هر روز فيلمهايي از مسابقات مرا ميگذارند و آنها را ميبينم. با ديدن اين فيلمها دگرگون ميشوم. دست خودم نيست. دنياي بالا با دنياي زير خيلي متفاوت است. اين موضوع براي من قابل هضم نيست. مني که طمع سالمي را چشيدم، اين مسائل برايم سخت است.
خانواده هم با اين موضوع کنار نيامده؟
خانوادهام هنوز معلوليت مرا قبول نکردند. براي آنها معلوليت پسرشان سخت است. همين که از پدر و مادرم دورم و در اردو هستم، راحت هستم. نميگذارم کارهايم را پدر و مادرم انجام دهند.
بعد شش سالي که در قويترين مردان کلي مقام به دست آوردي، خودت را ميگرفتي؟
زماني که در قويترين مردان همه مرا شناخته بودند، مغازه کلوپي داشتم. خيلي ها ميگفتند همه تو را ميشناسند و نبايد اين شغل تو باشد. کساني که با روحيات من آشنا هستند، ميدانند هميشه در حال شوخي و خنده هستم و خودم را براي کسي نگرفتم و مغرور نشدم. خدا ميداند هيچ کدام از مدالهايم از قويترين تا پارالمپيک حتي يکياش را روي ديوار اتاقم نزدم. معتقدم قهرماني و مدالهاي روحالله داداشي، او را معروف نکرد بلکه اخلاق خوب بود که تا الان هم و بعد از فوتش، زبانزد است. الان هم ورزشکاري تازهکار باشد را بيشتر گرم ميگيرم. ملاک من هيچ موقع مدال و پول نيست چون رفتار و منش پهلواني ارزش دارد.
بهترين دوستت کيست؟
بهترين دوستم، يک فرد افغانستاني است که 24 سال با او دوست هستم و اگر همديگر را نبينيم، هر روز با او تلفني صحبت ميکنم. هيچ موقع نگفتم کارگر است و من قهرمانم. هر جايي که ميخواهم براي تفريح بروم، او را همراه خود ميبرم. او کلک نميزد و رفاقتش پاک است.
پدر و مادرت چه آرزوي برايت دارند؟
بزرگترين آرزوي پدر و مادرم اين است که خوب شوم؛ حتي آرزو خودم هم همين است.
نااميد هستي؟
نااميدم نشدم و اگر سرم هم تکان ميخورد، در ورزش ميآمدم و شک نکنيد که در پارالمپيک مدال ميگرفتم. اين بستگي به ذهنيت و درکي که از ورزش داري. تنها عشق من ورزش است و به عشق ورزش ادامه ميدهم.
ازدواج کردهاي؟
بعد از تصادفم هنوز به اين موضوع فکر نکردم. هميشه دنبال ورزش کردن بودم و حتي کسي نبوده که به زندگي من وارد شود. قبل از تصادف هم به فکر ازدواج نبودم ولي مادرم هر روز، هر هفته و هر ماه ميگويد؛ پس کي؟ پس چي شد؟ بايد طرف مقابلم معلوليتم را درک کند.
حرف آخر؟
همه ورزشکاران مثل برادرانم هستند و از آنها در خواست دارم به دنبال و فکر ورزش کردن، باشند. به حواشي دامن نزدند و کاري به حاشيه نداشته باشند و به فکر پرچم کشورمان باشند. اگر من شانس مدال نباشم، خجالت ميکشم به کميته ملي پارالمپيک و فدراسيون ورزشهاي جانبازان و معلولين زنگ بزنم. اگر مدال کسب کردم درخواستم را اعلام ميکنم. از محمود خسروي وفا و محمد تابع تشکر ميکنم. هر موقع زنگ زدم و کار داشتم، مشکلات را براي من حل کردند. از همه ميخواهم تا رفاقت کنند و کدورتها را کنار بگذارند. دوستانه رفتار کنيم و نبايد در قبال يکديگر موضع نگيريم. تا زماني که ديگر قدرت و توانايي نداشته باشم و نتوانستم مدال بگيرم، بدون هيچ حاشيهاي ورزش را کنار ميگذارم.