علیرضا بیرانوند: کاش ۲ سال زودتر به اروپا میآمدم


خبر ورزشي/ دروازهبان تيم آنتورپ و تيم ملي گفت: من در حال حاضر در بهترين شرايط ورزشي زندگي خودم هستم. باورت نميشود اما با خودم ميگويم چرا دو سال زودتر به اروپا نيامدم؟!
همانطور که ميدانيد دراگان اسکوچيچ اسامي ۲۳ بازيکن را براي دعوت به تيم ملي اعلام کرد اما در ميان آنها نامي از لژيونرهاي مطرح کشورمان ديده نميشد. سرمربي تيم ملي کشورمان در اين رابطه گفت: «براي اردوي آبان برخي مشکلات براي دعوت از برخي بازيکنان داشتيم که در نهايت باعث شد شاهد عدم حضور آنها باشيم. سردار آزمون، مهدي طارمي، عليرضا بيرانوند، عليرضا جهانبخش، مهدي ترابي، علي کريمي و محمد محبي از جمله نفراتي بودند که قصد داشتيم در اين اردو از حضور آنها استفاده کنيم اما همانطور که گفتم به دلايل مختلف اين موضوع رخ نداد.»
يکي از لژيونرهاي مطرحي که دراگان اسکوچيچ از آنها اسم برد «عليرضا بيرانوند» بود. دروازهبان فعلي تيم آنتورپ بلژيک که به بهانه ليست جديد تيم ملي با او تماس گرفتم. ابتدا تصور ميکردم منظور دراگان اسکوچيچ شايد شرايط سخت کشورهاي اروپايي براي پذيرفتن مسافران به دليل جلوگيري از شيوع ويروس کرونا باشد که اجازه نميدهد تيم ملي ايران از همه لژيونرهايش استفاده کند اما بيرانوند نگارنده را از اشتباه درآورد. تازهترين مصاحبه ما با عليرضا بيرانوند را بخوانيد که خواندني است؛
ليست جديد تيم ملي اعلام شد و باز هم خبري از اسم تو نيست. دراگان اسکوچيچ گفته به دلايل مختلفي نتوانسته لژيونرهايي از جمله خودت را دعوت کند. مشکل همان بحث شيوع ويروس کروناست؟
نه، کدام ويروس کرونا؟!
گفتيم شايد بلژيک قوانين سختگيرانهاي براي پذيرش مسافراني داشته باشد که...
اگر اينطور بود که کاوه رضايي يا علي قليزاده دعوت نميشدند! من تازه مصدوميت خودم را پشتسر گذاشتم و بايد دوران ريکاوري را طي ميکردم. نميشد بعد از اين آسيبديدگي سريع به اردوي تيم ملي ميرفتم و منظور آقاي اسکوچيچ هم همين بوده است.
الان وضعيت مصدوميت تو چگونه است؟
من تازه ۳ روزي ميشود که دارم ۱۰۰ درصد کار ميکنم و با خود سرمربي تيم ملي هم صحبت کردم.
با اسکوچيچ؟
بله، با آقاي اسکوچيچ تلفني حرف زده و شرايط را براي او بازگو کردم.
نظرش چه بود؟
به من گفت در همان بلژيک بمان و به مصدوميت خودت برس. او يک مربي حرفهاي اروپايي است و خوب ميداند الان به چه چيزي نياز دارم. البته تنها من نبودم.
يعني چه؟
عليرضا جهانبخش و سردار آزمون هم به دليل مصدوميت نميتوانند تيم ملي را در بازي دوستانه با بوسني همراهي کنند و وضعيت اين دو هم شبيه من است.
درست است. اين دو هم دعوت نشدهاند.
هر دو مصدوم شده بودند و جهانبخش هم تازه توانست دقايقي براي برايتون بازي کند. آقاي اسکوچيچ خيلي خوب شرايط ما را درک ميکند و به همين خاطر از من خواست در بلژيک بمانم و خوب تمرين کنم.
دراگان اسکوچيچ را چگونه مربياي ديدي؟
اول آنکه مرد بسيار مهرباني است. او رابطه بسيار خوبي با بازيکنان تيم ملي برقرار کرده و شناخت خيلي خوبي از فوتبال ايران دارد. انشاءا... بتوانيم اول از گروه خودمان در مسابقات مقدماتي جام جهاني صعود کرده و سپس به جام جهاني قطر برويم. تيم ملي ايران هنوز هم قدرتمندترين تيم قاره آسياست و بايد اين را ثابت کنيم.
يک سؤال ويژه ميخواهم بپرسم و لطفاً جواب صادقانه بده.
من را ميشناسي و ميداني هميشه جواب سرراست و صادقانه ميدهم. بپرس داداش!
از انتخاب تيم آنتورپ پشيمان نيستي؟
چرا بايد پشيمان باشم؟
شايد نگاه من و خيليها در ايران اين باشد که عليرضا بيرانوند قادر است در ليگهاي معتبر اروپايي فيکس بازي کند اما در بلژيک... حتي فراموش نميکنم برانکو ايوانکوويچ چند بار در مصاحبههايش مدعي شد تو ميتواني در هر۴ ليگ معتبر اروپا (اسپانيا، انگليس، بلژيک و آلمان) به راحتي بازي کني.
من در حال حاضر در بهترين شرايط ورزشي زندگي خودم هستم. باورت نميشود اما با خودم ميگويم چرا دو سال زودتر به اروپا نيامدم؟!
اين حرف را جدي ميزني؟
بله، کاملاً جدي ميگويم. اينجا تازه دارم از زندگي و فوتبال خودم لذت ميبرم. همه چيز اينجا سر جاي خودش است و من هم به يکي از بهترين تيمهاي اروپايي پيوستم. از انتخاب آنتورپ خيلي راضيام. اين باشگاه قديميترين تيم فوتبال کشور بلژيک است که طرفداران زيادي هم دارد. ما به تازگي توانستيم تاتنهامِ ژوزه مورينيو را شکست بدهيم.
ميدانم در هفته دوم ليگ اروپا موفق شديد با نتيجه يک بر صفر تاتنهام را شکست بدهيد اما عليرضا بيرانوند حتي يک دقيقه هم بازي نکرده و نيمکتنشين محض بوده است. من فقط ميگويم حيف است. نيست؟
من عضو يکي از بهترين تيمهاي اروپايي هستم.
شايد من سؤالم را درست مطرح نکردم. آيا کادر فني و بازيکنان تيم آنتورپ ميدانند تو در جام جهاني ۲۰۱۸ روسيه چه کولاکي کردي و چگونه توانستي ضربه پنالتي کريستيانو رونالدو فوقستاره پرتغالي را مهار کني؟
همه مربيان و بازيکنان آنتورپ اين موضوع را ميدانند. نيازي هم نيست من هر روز بخواهم آن خاطره را تکرار کنم. شايد يک ماه پيش ميتوانستم جايگاه خودم را در ترکيب اصلي تيم پيدا کنم اما بد موقعي مصدوم شدم.
اين در حاليست که «ژان بوتِز» گلر فرانسوي تيم شما چپ و راست گل ميخورد اما هميشه و همواره فيکس است!
اين تصميم سرمربي تيم بوده و من هم به آن احترام ميگذارم. گفتم که من فقط بدموقعي مصدوم شدم.
ميخواهي بگويي نوبت تو ميرسد که فيکس شوي؟
شک نکن! من نگاه خوب و روشني به آينده دارم. ميدانم اگر خوب تمرين کنم و حواسم جمع باشد، بالاخره فيکس خواهم شد.
سرمربي تيم با تو صحبت ميکند؟
بله، سرمربي تيم ما به همه بازيکنان به يک چشم نگاه ميکند و من را هم خيلي خوب ميشناسد. متأسفانه در ورزش حرفهاي برخي اتفاقات دست ورزشکار نيست. من فکر همه چيز را ميکردم غير از اينکه دچار مصدوميت همسترينگ شوم و...
با بازيکنان تيم صميمي شدي؟
من اخلاقم طوري است که خيلي زود با جمع صميمي ميشوم. با اغلب بازيکنان آنتورپ هم خيلي زود قاطي و دوست شدم.
با آنها مثل دوران حضور در پرسپوليس شوخي ميکني؟
شوخي که نمک تمرين و رختکن است. مگر ميشود شوخي نکنم؟ البته در پرسپوليس چون فارسي صحبت ميکرديم، شوخيها بيشتر بود. اينجا بعضي وقتها آرام هستم و سکوت ميکنم. وقتي ساکت هستم، بچههاي تيم با تعجب نگاهم ميکنند که چرا شوخي نميکني و شاد نيستي؟! چيزي شده؟ من هم فقط لبخند ميزنم.
(به شوخي) براي بازيکنان آنتورپ شعبدهبازي هم ميکني؟
بله، براي همبازيانم در آنتورپ شعبدهبازي ميکنم و آنها هم کلي حال ميکنند. البته يک مقدار بايد زبان خودم را تقويت کنم. اينجا اغلب بازيکنان انگليسي صحبت ميکنند.
مگر معلم زبان نداري؟
اتفاقاً باشگاه قرار است به زودي براي من و خانوادهام معلم زبان استخدام کند.
راستي بازي پرسپوليس و سايپا را در هفته اول ليگ بيستم ديدي؟
نه، متأسفانه سر تمرين بودم و نتوانستم تماشا کنم.
به نظرت جدايي تو، شجاع خليلزاده، مهدي ترابي، علي عليپور، محمد نادري و حتي محمد انصاري تأثيري در نتايج پرسپوليس در فصل جديد نخواهد داشت؟
الان خيلي زود است که بخواهيم حرفي بزنيم. به نظرم بايد تا نيمفصل صبر کرد و من هم بهتر است در اين رابطه اظهار نظري نداشته باشم. براي پرسپوليس آرزوي موفقيت ميکنم.
راستي ميدانستي بلژيک هميشه بهترين گلرهاي اروپا و حتي دنيا را داشته است. به طور مثال در دهه ۸۰ ميلادي ژان ماريفاف را داشتند که بهترين بود يا اينکه ميشل پرودوم در دهه ۹۰ جزو برترين گلرهاي جهان بود. در حال حاضر هم تيبو کورتوآ دروازهبان رئالمادريد در اروپا آقايي ميکند و...
چهارمي هم خودم هستم! (ادامه ميدهد) البته شوخي کردم.
بلژيکيها نميگويند چقدر شبيه تيبو کورتوآ هستي؟
طفلکيها هنوز بازي من را در ليگ بلژيک نديدهاند. اجازه بده بازي کنم و بعد ببينيم چه ميگويند.
حالا که بحث به کورتوا کشيده شد، ميخواهيم درباره برد تيم مورد علاقهات در الکلاسيکو بپرسيم.
بله، من رئالي هستم و هميشه طرفدار اين تيم بودم. به نظر ميرسد بارسلونا بدجوري دچار افت شده باشد.
برگرديم به همان گلرهاي بلژيک؛ تو به کشوري رفتي که در کنار ايتاليا و آلمان و روسيه مهد پرورش دروازهبانهاي بزرگ بوده است. تمرينات در بلژيک چه فرقي با ايران دارد؟
تفاوت که وجود دارد. منظور شما تمرينات گلرهاست؟
بله، چه تفاوتهايي دارد؟
ما در ايران هم مربي گلرهاي خيلي خوبي داريم. همه زحمت ميکشند و بهترين تمرينات را استخراج ميکنند اما بايد قبول کرد در اروپا شرايط فرق ميکند. اينجا همه چيز حرفهاي است.
به همين خاطر ميگويي کاش ۲ سال زودتر به اروپا ميرفتي؟
دقيقاً همينطور است. من وقتي در ايران هم بودم، نسبت به کارم منظم بودم. سعي ميکردم استراحت و برنامه غذايي درستي داشته باشم و همه چيز را رعايت ميکردم. با تمام اين حرفها وقتي اينجا به بلژيک آمدم، ديدم شرايط خيلي سختتر است. البته من از سختي نميترسم و اتفاقاً از آن استقبال ميکنم.
اين به خاطر شرايط سختي است که در زندگي متحمل شدي؟
بله و به اين موضوع افتخار ميکنم. من بارها گفتم و باز هم ابايي از گفتن آن ندارم که در خانواده مرفهي به دنيا نيامدم. پدر زحمتکش و مادر مهرباني دارم که به سختي ما را بزرگ کردند. آدمهاي بسيار خوبي که درس زندگي به من و بقيه بچههاي خود دادند. من در خانوادهام ياد گرفتم که بايد سختکوش باشم و به قول معروف کم نياورم.
شايد سر راه تو هم آدمهاي خوبي قرار گرفتند. اينطور نيست؟
دقيقاً همينطور است. زماني که از خرمآباد تک و تنها به تهران آمدم، با آدمهاي بسيار خوبي برخورد کردم. شايد مسير زندگي من هم ميتوانست يک شکل ديگر شود اما...
شايد پرسيدن آن درست نباشد اما چون يکجورهايي تو الگوي بسياري از نوجوانان و جوانان شهرستاني هستي، ميپرسم که حتي ممکن بود يک خلافکار شوي!
شايد اگر حواسم به خودم نبود يا اهل ورزش و فوتبال نبودم، به راههاي ديگري کشيده ميشدم اما خدا حواسش به من بود. من در مسير فوتبال و ورزش قرار گرفتم و راه خودم را پيدا کردم.
معمولاً هم از گذشته و زندگي سخت قبلي خودت با افتخار ياد ميکني. نزديکان تو نميگويند «عليرضا خيلي از آن دوران حرف ميزني و ديگر بس کن؟»
چرا پيش آمده است. شما فکر ميکنيد چرا من عليرضا بيرانوند از زندگي سخت يا گذشتههاي خودم حرف ميزنم؟ گاهي پيش آمده که در سريال يا فيلمي از کار کردن من در کارواش صحبت شده ولي ناراحت نشدم.
منظورت سريال پايتخت ۶ است؟
کلي گفتم. ناراحت نميشوم چون دو دليل دارم؛ اول آنکه براي خودم هم يک مرور است. وقتي مصاحبه ميکنم و ميگويم چه زندگي سختي را پشتسر گذاشتم تا به امروز برسم، باعث ميشود گذشته خودم را فراموش نکنم. يادم ميماند از کجا به کجا رسيدم. اينکه در کارواش ماشين ميشستم يا در رستوران ظرف، ايرادي ندارد. اتفاقاً حس بسيار قشنگي است. کساني که از صفر زندگي خود را شروع ميکنند، ميدانند من چه ميگويم...
ولي ستارههاي فوتبال يا سينمايي را ميشناسيم که سعي ميکنند از گذشته خود فرار کنند يا حداقل درباره آن حرف نزنند.
من نظري ندارم و فقط در مورد خودم صحبت ميکنم. در نوجواني آرزو داشتم به تهران بيايم و فوتبال بازي کنم. حالا کجا هستم؟ بلژيک! بگذار يک چيزي بگويم که...
راحت باش!
زماني که در زندگي به مشکلي برميخورم، خيلي راحتتر از بقيه با آن کنار ميآيم. ميداني چرا؟ چون روزگار خيلي بدتر را ديدم و الان خدا را شکر ميکنم به چه جايگاهي رسيدم. اين مسئله باعث ميشود هرگز دچار غرور نشوم.
انصافاً اين يکي را من خبرنگار تأييد ميکنم. عليرضا بيرانوند چه پس از جام جهاني و مهار پنالتي رونالدو و چه زمان نفت تهران يا همين الان ذرهاي فرق نکرده است. بازيکناني را ميشناسيم که با يک گل يا دو تا بازي خوب همه چيز را فراموش ميکنند اما اين حرف تو را قبول دارم. هرگز نديدم مغرور شوي و...
محبت داري اما چيزي نشدم که مغرور شوم. در اين دنيا يک لحظه ممکن است همه آنچه ساختي به باد بدهي. غرور مفهومي ندارد و هميشه بهتر از تو هم وجود دارد. من سعي کردم هميشه با مربيان، همبازيانم، هواداران و خبرنگاران رسانهها رفتار دوستانهاي داشته باشم. هرگز هم احساس نکردم به جايگاهي رسيدم که دچار غرور شوم. غرور در ورزش معنايي ندارد.
از سريال و فيلمهايي حرف زدي که کار کردن تو در کارواش را سوژه کردند و گفتي ناراحت نشدي. دليل اول را گفتي اما دليل دوم را نگفتي.
شايد نوجوانان و جوانان زيادي پاي اين فيلم و سريالها نشسته باشند که آرزوهاي بزرگي دارند. آنها با شنيدن قصه زندگي من و امثال من شايد به اين باور برسند که هرگز آرزوي محالي وجود ندارد.
خودت هم جمله معروفي داري و چند بار هم در مصاحبههايت آن را تکرار کردي که آرزوهاي عليرضا بيرانوند سقف ندارد!
دقيقاً همينطور است. اين يک شعار مهم در زندگي من است. من کارم فوتبال است و زندگيام از اين طريق ميگذرد. ما فوتباليستها به سختي به تيمهاي بزرگ ميرسيم يا اينکه پس از سالها تمرين، سختي، خط خوردن يا ديده نشدن قرارداد خوبي ميبنديم. اگر آرزوي بزرگ نداشته باشيم درجا خواهيم زد.
همين الان آرزوي بزرگ عليرضا بيرانوند چيست؟
بازي در تيمهاي بزرگ اروپايي که نميخواهم فقط در حد يک آرزو باقي بماند.
بيش از ۲ سال پيش و قبل از جام جهاني ۲۰۱۸ روسيه مصاحبه جالبي کردي و گفتي «وقتي به حضور امثال عليآقا دايي و عليآقا کريمي در بايرنمونيخ همچنان افتخار ميکنيم، من هم تلاش ميکنم باشگاه بزرگي را خواهانم ببينم و هواداران خودشان دلشان به اين انتقال راضي باشد. خودم ليگ انگليس و فرانسه را دوست دارم. دوست دارم به ليورپول بروم! در خودم اين توانايي را ميبينم و بايد در جام جهاني عملکرد خوبي داشته باشم.»
آقاي علي دايي که يک اسطوره است. واقعاً از شنيدن حادثه اخيري که براي او رخ داد، ناراحت و متأسف شدم. عليآقا کريمي هم همينطور، محبوبترين فوتباليست ايران است. من آن روز يک مثال زدم و گفتم اين توانايي را در خودم ميبينم که در جام جهاني عملکرد خوبي داشته باشم.
و پيراهن تيم ليورپول را بپوشي؟!
چه اشکالي دارد که رؤياي بزرگي داشته باشيد؟ من هميشه چنين اهدافي داشتهام. الان هم اول ميخواهم در آنتورپ فيکس شوم و بعد از اين باشگاه به عنوان سکوي پرتاب خودم به تيمهاي بزرگتر اروپايي استفاده کنم. البته اول بايد اينجا خودم را اثبات کنم.
معمولاً گلرهاي ايراني کار سختتري به عنوان يک لژيونر دارند. اين را ميداني؟
گلرهاي کمي از کشورمان لژيونر شدهاند. يک مقدار انتخاب دروازهبان ايراني از سوي باشگاههاي اروپايي سخت است.
اگر دفاع، هافبک يا فوروارد بودي به هر حال فرصت پيدا ميکردي دقايقي بازي کني اما در اروپا خيلي به ندرت دست به دروازهبان فيکس خود ميزنند.
به اين هم فکر کردهاي اگر به دروازهبان اعتماد کنند و او خودش را ثابت کند ديگر فيکس ميشود؟ من هميشه سمت خوب قصه را ميبينم و نگاه مثبتي به زندگي دارم. من دير به تيم آنتورپ ملحق شدم که به دليل شرايط شيوع ويروس کرونا بود. وقتي اينجا آمدم تازه داشتم در تمرينات خودم را نشان ميدادم که دچار مصدوميت شدم اما حالا دوباره برگشتم. برگشتم و نااميد هم نيستم و ميخواهم از اعتبار دروازهباني فوتبال ايران در اروپا دفاع کنم.
تو در بلژيک رفتوآمد خانوادگي با کاوه رضايي يا علي قليزاده نداري؟
راستش را بخواهيد به دليل تمرين و مسابقه فرصت زيادي براي ديدن هم نداريم. از طرفي به خاطر بحران کرونا عملاً امکان رفتوآمد يا ديد و بازديد وجود ندارد ولي تلفني در ارتباط هستيم. هم علي قليزاده و هم کاوه رضايي در ليگ بلژيک عملکرد خيلي خوبي داشتهاند.