فهرست تیم ملی فوتبال/ انتقادها و اتهامها!

ايسنا/ سرمربي کروات تيم ملي فوتبال در دومين اردوي تيمش با اتهاماتي از قبيل ارتباط با دلالها و ايجنتهاي فوتبالي مواجه شده که در صورت صحت ميتواند دودمان هر مربي را به باد دهد.
اگر چه حدودا ۹ ماه از آغاز مربيگري اسکوچيچ ميگذرد و او انتقادات از نحوه انتخابش به عنوان سرمربي تيم ملي را پشت سر گذاشته اما مرد کروات به تازگي چالشهاي واقعي را تجربه ميکند؛ چالشي که در گذشته به سراغ قديميتر و برخي بزرگتر از او يعني کيروش، برانکو، ويلموتس، بلاژويچ، ايويچ و حتي مربيان وطني مانند مايليکهن، قلعهنويي، پروين و ... هم رفته است.
انتخاب فهرست محدودي از بازيکنان يکي از چالشهاي هميشگي مربيان تيم ملي است که وظيفه تکميل پازل فکري سرمربي را برعهده دارند. شايد اين يک موهبت بزرگ باشد که شمار بازيکنان آماده و در دسترس براي تيم ملي زياد از حد باشد اما چه کسي است که در اين شرايط از چالش واقعي يعني انتقاد به فهرست بازيکنان دعوت شده جان سالم به در ببرد.
* اسکوچيچ در اول راهي که برانکو و کيروش رفتهاند
همزمان با آغاز دومين اردوي تيم ملي، دراگان اسکوچيچ فهرستي را اعلام کرده که در آن، بازيکناني مانند سردار آزمون، مهدي طارمي، عليرضا بيرانوند، عليرضا جهانبخش، مهدي ترابي، سامان قدوس، محمد محبي غايب هستند و خودش به مشکلات پيرامون درباره عدم دعوت از آنها اقرار کرده است اما وريا غفوري، اشکان دژاگه، رامين رضاييان، حامد لک، مسعود شجاعي، محمدرضا خانزاده و ... بازيکناني هستند که تا قبل از حضور اين سرمربي کروات، مهرههاي ثابت تيم ملي بودند و غيبت اين همه بازيکن در اردوي اخير، منتقداني خواهد داشت.
نخستين اتهام به همه مربيان تيم ملي حداقل در دو دهه گذشته، همکاري با دلالها يا ايجنتهاي فوتبال است. از برانکو ايوانکوويچ گرفته تا کارلوس کيروش اين وضعيت را تجربه کردهاند. نميتوان انتظار داشت که اسکوچيچ با اين شائبه مواجه نشود که او هم در دعوت از برخي بازيکنان از برخي مشاورانش که مدير برنامه يا ايجنت فوتبالي هم هستند، خط گرفته و شايد ريالي يا دلاري هم عايد او شده است.
براي يادآوري بايد گفت که در هر دورهاي بازيکناني بودند که هدف انتقادات قرار گرفتند و شائبه دلالي با سرمربي تيم ملي درباره حضور آن ها وجود داشت. در دوره برانکو بيشترين انتقادات به حضور بازيکنان نظير جلال کامليمفرد، محمد علوي، علي بداوي، ستار زارع و ... بود.
اين فهرست را بايد با کارلوس کيروش هم تکميل کرد که بعد از دستاوردهاي گوناگون در تيم ملي از جمله دو بار حضور متوالي در جام جهاني و ارائه بازيهاي بسيار خوب مقابل تيم هاي آرژانتين، پرتغال و اسپانيا، همچنان با اتهام دلالي مواجه بود. آخرين مورد محمدحسين کنعانيزادگان بود که ميگفتند از طريق دلالها به تيم ملي راه يافته اما حالا نه تنها تبديل به ستون اصلي خط دفاعي پرسپوليس شده که در تيم ملي جايگاه ثابتي دارد.
* اسکوچيچ به وعدهات عمل کن
اسکوچيچ تافته جدا بافته نيست که از اين قبيل مسائل جان سالم به در ببرد و انتظار داشته باشد براي همه انتخابهايش دست بزنند و او را تحسين کنند. تنها راه باقي مانده براي اسکوچيچ همان راهي است که مربيان قبلي رفتند؛ او بايد در گذر زمان ثابت کند که انتخابهايش توانمندتر از چيزي بودند که طرفداران فوتبال تصور ميکنند.
انتخابهاي او با واکنش منفي بازيکنان سابق تيم ملي از جمله اشکان دژاگه و وريا غفوري هم مواجه شده است و قطعا با گذر زمان مخالفان بيشتري هم خواهد داشت که همه اين مسائل باعث نگراني است و ممکن است همانند گذشته نه چندان دور، باز هم به خاطر علاقهمنديهاي رنگي فوتبالدوستان، دو قطبي عجيبي در تيم ملي ايجاد شود.
اسکوچيچ در نخستين نشست خبري خود به عنوان سرمربي تيم ملي درباره انتقادات از سوي مربيان و بازيکنان و احتمال قرار گرفتن برخي در فهرست سياه او، صراحتا اعلام کرد که نه فشار رسانهها براي انتخاب بازيکن را ميپذيرد و نه درهاي تيمملي را به روي انتقادات خواهد بست و هيچ گاه انتقاد بازيکنانش باعث ايجاد فهرست سياه در مسير انتخابهايش نخواهد شد: «هيچکس نميتواند مرا بخرد. ليست سياه هم ندارم. همه افرادي که در خانواده بزرگ فوتبال ايران فعاليت ميکنند، ميتوانند درباره تيم ملي نظر بدهند و انتقاد کنند. با افراد منتقد با احترام برخورد ميکنم.»
صحبتهاي او در نخستين روزهاي مربيگري، قرار نيست فراموش شود و به نوعي سوگندنامه او به عنوان سرمربي تيم ملي است. او براي موفقيت در ايران، ابتدا بايد خودش را از هر گونه مسائل حاشيهاي از جمله حضور مديربرنامهها و ايجنتها در اطراف تيمش مصون نگه دارد که اگر جز اين شود، کلاهش پس معرکه خواهد بود. او بعد از اين است که ميتواند تيمش را براي هر رقابتي سختي آماده کند و با موفقيت در بازيهاي بزرگ، احترام فوتبال دوستان ايراني را براي خود بخرد.
با تمام اين مسائل، يک نکته بسيار مهم وجود دارد که شايد دليل اصلي روانه شدن سيل انتقادات به فهرست تازه تيم ملي هم از همين ناشي شود؛ اين که اگر قصد اسکوچيچ جوانگرايي، تغيير فضا، تزريق خون تازه به تيم ملي ايجاد انگيزه در ساير بازيکناني که زير سايه مليپوشان قرار گرفتهاند بود، چرا اين زمان را براي اين هدف انتخاب کرد؟
تيم ملي چند ماه ديگر بايد در چند ديدار حساس و سخت برابر عراق، بحرين، هنگکنگ و کامبوج قرار بگيرد که دو تاي نخست بسيار دشوار خواهند بود. بنابراين عقل سليم حکم ميکند که در بازي دوستانه خوب و با کيفيتي مثل ديدار با بوسني، از بازيکناني استفاده شود که بيشترين توان و تجربه را براي ديدارهاي انتخابي جام جهاني دارند. اکنون چه زماني براي استراحت دادن به لژيونرهاي با تجربه تيم ملي است؟ قرار است در کدام اردو يا بازي دوستانه - تا شروع ديدارهاي انتخابي جام جهاني - از آنها استفاده شود تا تيم ملي به هماهنگي کامل و ايدهآل برسد؟
با در نظر گرفتن اين مورد خاص، بايد گفت که بيشتر انتقادها از فهرست تيم ملي کاملا وارد است اما بايد اميدوار بود که اتهامها به سرمربي و ساير ارکان تيم ملي درست نباشد.