محمود فکری؛ دیگر جای تعارف نیست!

ورزش 3/ استقلال در اولين ديدار خارج از خانه مقابل فولاد تن به شکست داد درحاليکه در نيمه دوم اولين گل بازي را به ثمر رسانده بود.
خيلي زودتر ازآنچه تصورش را ميکرديم استقلال با محمود فکري اولين شکست فصل را در هفته دوم و در يک ديدار پرماجرا متحمل شد، آنهم در شرايطي که اين تيم تا دقيقه 64 از ميزبان باانگيزه خود پيش افتاده بود، ولي در اوج بيتفاوتي قدر اين سه امتياز حياتي را ندانست تا ثابت شود استقلال هنوز براي رسيدن به يک تيم مدعي کارهاي فراواني نياز دارد.
اين در حالي است که آبيپوشان با جديت و درايت بيشترمي توانستند از سختترين بازي خارج از خانه اين فصل لااقل با يک امتياز اهواز را به مقصد تهران ترک کنند. تک امتيازي که ميتوانست از بروز اتفاقات تلخ و عجيبي شود که در پايان اين ديدار رخ داد جلوگيري کند. اتفاقاتي که برشدت اندوه هواداران استقلال قطعاً افزود و حالا کسي نميداند چه تبعاتي ميتواند دربرداشته باشد.
*استقلال 90 دقيقه بدون موقعيت
بياييم به خود بازي بپردازيم. جاييکه برخلاف بازي هفته اول مقابل مس رفسنجان دستان محمود فکري براي چينش نفراتش از هرزماني بازتر بود او ترجيح داد با توجه به پيروزي در هفته نخست مقابل مس رفسنجان و اصل دست نزدن به ترکيب برنده تنها با يک تغيير اجباري و حضور محمدحسين مرادمند بهجاي سياوش يزداني پا به ميدان بگذارد.
فارغ از نتيجه بهدستآمده بايد بگوييم نمايش بدي را از استقلال در تمام طول بازي شاهد بوديم. استقلال چه در نيمه اول و چه در نيمه دوم حتي براي دقايقي نتوانست فوتبالي را به نمايش بگذارد که بتوانيم با تماشاي آن به آينده اين تيم اميدوار شويم.آنها حتي يک حمله به چارجوب دروازه فولاد نزدند.
*اشتباهات مکرر و تکراري خصوصاً پس از به ثمر رساندن گل اول ديدار، درحاليکه بارها دربازيهاي قبلي به آن اشاره شد باعث شد تا استقلال تنها کمتر از 10 دقيقه ، اولين گل اين فصل خود را بر روي يک ضربه سر دريافت کند. شايد جالب باشد اگر بدانيد استقلال در دقيقه 64 به گل اول رسيد اما کمتر از يک دقيقه پس از آن، با خطاي بيمورد آرش رضاوند در موقعيتي ايده ال فولاد را صاحب موقعيت کرد و درست پنج دقيقه بعد در موقعيتي بهمراتب بهتر اين بار توسط فرشيد باقري دوباره فولاديها صاحب يک ضربه ايستگاهي ديگر شدند. اين در شرايطي است که کسي در اين ليگ وجود ندارد که نداند آيانادا پاتوسي متخصص ارسال چنين کاشتههايي است و همچنين فرشاد احمدزاده و موسي کوليبالي تبحر شديدي روي ضربات سردارند.*شلوغي و بلبشو؛ بينظم ترين نيمکت ممکن
معمولاً آنچه در لب خط از تيمهاي بزرگ دنيا ميبينيم به اين شکل است که سرمربي لب خط حضور پيدا ميکند و کمک اول او نکاتي را بهطور مختصر در گوش سرمربي گوشزد ميکند و پس از آن ديگر تصميم سرمربي تيم است که با توجه به نظر کمکش چه تغييراتي درروند بازي به وجود بياورد.
همچنان که در همين استقلال در فصل گذشته شاهد همين رابطه بين عمر دانسي و استراماچوني بوديم. اما درواقع با توجه به آنچه به چشم خودمان در بازي اول و اين ديدار مشاهده کرديم روي نيمکت استقلال تمام مربيان براي خودشان بدون هماهنگي با نفر اول تيم به اظهارنظر ميپردازند. از صمد مرفاوي گرفته تا حنيف عمران زاده تا آرش برهاني و سعيد عزيزيان و علاوه بر اين چهار نفر، پرويز مظلومي نيز بهعنوان يک سرپرست- مربي هرکدامشان، از دقيقه 1 تا 90 لحظهاي آرام و قرار ندارند و دائم سعي دارند تا نکاتي را به گوش بازيکنان داخل زمين برسانند. اين موضوع قطعاً و بدون هيچ شکي تمرکز محمود فکري را در حين بازي به حداقل ميرساند و نتيجه اين ميشود که در اتفاقي نادر، استقلال 10 دقيقه را با يک نفر کمتر بازي ميکند، درست در همان لحظاتي که تيم نتيجه را واگذار کرده و بايد به دنبال جبران گل خورده باشد درحاليکه يک نفر از اين افراد متوجه اين امر نميشود. آيا حق پرسيدن اين سؤال را نداريم که چطور يک جين مربي روي نيمکت هيچکدامشان متوجه چنين موضوعي نميشود؟
کاري به تعويض دانشگر بلافاصله پس از به ثمر رسيدن گل وريا نداريم که در نوع خود بسيار عجيب بود(معمولاً ديدهشده اينگونه جابهجاييها، نه از دقيقه 69 بلکه از دقيقه 85 به بعد و بهمنظور حفظ نتيجه صورت ميگيرد) ولي حتي اگر اين تصميم درست بوده، 10 نفره بازي کردن تيم را با يک عده ستاره روي نيمکت چگونه ميشود تحليل کرد؟*سئوال از کادرفني
عدم استفاده از مهدي مهدي پور حتي براي دقايقي که بهترين آلترناتيو ممکن براي جانشيني علي کريمي مرکز ثقل فصل گذشته استقلال به شمار ميرفت و اصرار بيشازحد براي حضور فرشيد باقري که روز خوبش را سپري نميکرد بازهم از پرسشهايي است که از شب گذشته ذهن طرفداران را به خود مشغول کرده و اميدواريم فکري لااقل براي خودش پاسخ درستي براي اين سوالات داشته باشد.
به نظر ميرسد با توجه به اتفاقات اهواز وقت آن رسيده است که فکري قدري تعارفات را کنار بگذارد و هر چه زودتر با اعضاي کار فني خودش و سرپرستي تيم جلسهاي بگذارد تا در خلال بازي به نحوي رفتار کنند که بشود به شکلي حرفهايتر نظرات خود را به گوش سرمربي برسانند و درعينحال تصميمگيري را بر عهده خود فکري محول کنند.*کمي هم نيمه پر ليوان
ذکر اين نکته هم خالي از لطف نيست که فکري با تمام اشتباهاتي که در اين ديدار مرتکب شد در نشست خبري پس از بازي خودش حاضر شد و بهجاي اينکه بخواهد اشتباهات خود را توجيه کند، شجاعانه مسئوليت شکست را پذيرفت.
همچنين باوجود اينکه در دقيقه 90 يک پنالتي نسبتاً عجيب عليه تيمش گرفته شد، صحبتي را درخصوص داوري مطرح نکرد همچنان که پيش از اين نسبت به بيانيه غيرضروري باشگاه مبني بر انتخاب داور بازي انتقاد کرده بود، که همه اينها نشان ميدهد نکات مثبتي هم در او وجود دارد.
سرمربي استقلال بايد همانطورکه پيش از اين در روز عقد قراردادش قول داده بود بايد کاري کند که 11 محمود فکري در زمين تا دقيقه 90 براي استقلال بجنگند، که البته بايد گفت که نمايش شب گذشته مقابل شاگردان جواد نکونام هيچ آثاري از برآورده شدن آن قول را در خودش نداشت، البته فرصت بسيار زيادي تا پايان ليگ باقيمانده است که فکري براي رسيدن به اهداف بزرگي که در سر دارد بايد قدر ثانيه به ثانيه آن را بداند.