نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
ورزشی

بازخوانی رابطه مسی و بارسا؛ این خانه سرد است

منبع
ورزش 3
بروزرسانی
بازخوانی رابطه مسی و بارسا؛ این خانه سرد است

ورزش 3/ علي‌رغم تمام قهرماني‌ها و دستاورها، بزرگ‌ترين بازيکن تاريخ لاليگا- و همچنان بهترين بازيکن لاليگا در 33 سالگي- از باشگاهي که 20 ساله‌ در آن بازي کرد چنان ناراضي است که در تابستان خواهان جدايي از آنها بود.
به نقل از وبسايت هفت‌يک، شايد جام جهاني از ليونل مسي گريخته باشد اما او مي‌تواند خودش را با 4 ليگ قهرمانان، 10 لاليگا، 6 کوپا دل ري، سه سوپرکاپ اروپا، سه جام جهاني باشگاه‌ها و 8 سوپرکاپ اسپانيا تسلي ببخشد. در فهرست جوايز فردي نيز هيچ‌کس توان رقابت با برنده 6 توپ طلا را ندارد.
مسي در همين ماه در چند مورد مقام اول را به خود اختصاص داد: او اولين بازيکني است که در 16 فصل متوالي ليگ قهرمانان موفق به گلزني شده و اولين بازيکني است که در طول دوران حرفه‌اي‌اش 1000 گل و پاس گل در کارنامه‌اش به ثبت رسانده است. او در ژوئن هفتصدمين گل دوران حرفه‌اي خود را با يک پنالتي پاننکا برابر اتلتيکو مادريد به ثمر رساند.
اما علي‌رغم تمام قهرماني‌ها و دستاوردها، بزرگ‌ترين بازيکن تاريخ لاليگا- و همچنان بهترين بازيکن لاليگا در 33 سالگي- از باشگاهي که 20 ساله‌ در آن بازي کرد چنان ناراضي است که در تابستان خواهان جدايي از آنها بود. و اين خستگي و نااميدي همچنان ادامه دارد. اين موضوعي دردناک و پيچيده است. سرخيو بوسکتس، هافبک قديمي بارسا، درباره شرايط کنوني اين تيم گفت:” اگر بايستم و تمام نظرم را بگويم مي‌توانيم 5 يا 6 ساعت اينجا باشيم.”

مسي براي اولين بار در طول دوران حرفه‌اي‌اش به طور جدي به دنبال جدايي از بارسلونا بود اما در نهايت مجبور به ماندن شد.

مسي که معمولا بازيکن ساکتي است- خصوصا در محافل عمومي-به خوبي از چيزي که با صداي بلند مطرح کرد، آگاه است. “مسي گريه مي‌کند اما نه به صورت علني” تيتري است که بارها تکرار شده است. به نظر مي‌رسد که او در سال 2020 از اعتماد به نفس و جسارت بيشتري برخوردار شده و به حدي آزار ديده که گاردش را در موقعيت‌هاي بسياري انداخته و نظراتي را به زبان آورده که باعث شده همه بدانند او دقيقا چه احساسي داشته است.
ريشه بي‌قراري عميق مسي از سبک مديريت بارسا در دوران حضور جوزپ ماريا بارتومئو، مدير سابق اين تيم، بود که – به همراه تمام اعضاي هيئت مديره – پس از نارضايتي فراوان در اواخر اکتبر استعفا داد. بيش از 20 هزار هوادار بارسا در ابتداي همان ماه بيانيه‌اي را براي رفراندوم فوري درباره آينده او به امضا رساندند- رفراندومي که او بدون شک در آن شکست مي‌خورد و تلاشش براي به تاخير انداختن آن با شکست روبرو شد. بارتومئو در شب پيش از جدايي‌اش در ادعايي عجيب اعلام کرد که ترک نوکمپ “هرگز از ذهنم عبور نکرده” اما بلافاصله نظرش را تغيير داده و اين باشگاه را ترک کرد.
مسي که ديگر جوان بي‌تجربه‌اي نيست- بلکه کاپيتان بارسلونا و آرژانتين است- به خوبي از موقعيتش آگاه است و از اعتراض به مديرانش نمي‌ترسد. او در ماه سپتامبر پس از شکست در نبرد حقوقي با بارسلونا، مديريت بارتومئو را “فاجعه” خواند- و اين اولين باري نبود که او به صورت علني از مديريت انتقاد مي‌کرد. خروج مديرعامل سابق بدون شک باعث خوشنودي او شد- اما براي تغيير نظرش کافي است؟ اين موضوع هنوز مشخص نيست.
فورفورتو در بخشي از اين مقاله با افرادي صحبت مي‌کند که معروف يا ناشناخته در بطن ماجرا هستند. هرچقدر به باشگاه نزديک‌تر شويم اسامي و شخصيت‌ها محرمانه‌تر مي‌‎شوند تا مشکلي براي آنها پيش نيايد. اما چيزي که بعضي از آنها آماده بودند تا بگويند ما را شگفت‌زده کرد.
وقتي پول از دست رفت
يک عضو حرفه‌اي- نه بازيکن – که در دفاتر نوکمپ کار مي‌کند به ما گفت:” وقتي مسي تصميم گرفت بماند، ما بسيار ناراحت شديم. همه همينطور بودند. ما مي‌دانستيم که کاهش حقوق بسياري صورت گرفته و براي پرداخت دستمزد مسي اين مقدار بايد بيشتر هم شود. من عاشق او و کاري که براي باشگاه و فوتبال کرده هستم اما بيشتر از آن، عاشق خانواده‌ام و کاري که بايد داشته باشم، هستم.”
مسي بيشتر از يک بار اين احساس را داشته که به عنوان شخصيت بد در سالي بد براي بارسلونا به تصوير کشيده شده است. او دو بار با کاهش دستمزدش اما با مبلغي بسيار کم موافقت کرد. تاثير خورخه، پدرش، در تمام تصميمات او از زماني‌که او براي زندگي به آرژانتين برگشته بسيار کمتر شده است. اين اتفاق پس از مشکلاتي که او با دولت اسپانيا در سال 2013 بر سر تحقيقات پيرامون پرداخت ماليات داشت، رخ داد. با اين حال هنوز هم اين خورخه بود که صحبت‌هايي را با رسانه‌ها مطرح کرده و سپس در فرودگاه بارسلونا سوار يک تاکسي شد تا به مشخص شدن آينده پسرش کمک کند؛ زماني‌که به نظر مي‌رسيد او آماده است تا در ماه آگوست به منچسترسيتي ملحق شود.
خورخه بيش از حد از پسرش که در غياب او به شکل خوبي رشد کرد، مراقبت کرده است. مسي هميشه در کنار افراد مسن‌تر آرام بوده است-  در واقع بعضي از بهترين دوستان او در نوکمپ بسيار از او بزرگ‌تر بودند: دکو، رونالدينيو، ژوزه مانوئل پينتو. په‌په کاستا نزديک‌ترين دوست او است که از اعضاي تدارکات بارسلوناست و در دهه 50 زندگي‌اش قرار دارد.
در مقابل وقتي بحث فوتبال به ميان مي‌آيد، مسي از قديم اين احساس اعتماد به نفس و خودباوري را داشت که مسئوليت برخورد با مربيان و هدايت بحث‌ها را بر عهده داشته باشد. او حتي بدون ژاوي، نيمار و آندرس اينيستا همچنان ستاره ميدان باقي ماند. حتي زماني‌که اين مثلث در کنار او بودند نيز اسطوره باشگاه يک سر و گردن از آنها بالاتر بود.
اما آن بازيکنان برتر کم کم از تيم جدا و کمرنگ شدند. وقتي لوييس سوارز، دوست خوب و همسايه او، در ماه سپتامبر به اتلتيکو مادريد پيوست، مسي از اينستاگرام، ابزار ارتباطي که جديدا آن را ترجيح مي‌دهد، استفاده کرد تا به تمجيد از دوست جدا شده‌اش بپردازد و نوشت:” حقت اين نبود که بدين شکل تو را از باشگاه بيرون کنند. اما واقعيت اين است که در اين مقطع هيچ چيز ديگر من را شگفت‌زده نمي‌کند.”
از دست دادن سوارز که سومين گلزن برتر تاريخ کاتالان‌ها بود و هنوز مي‌توانست گل‌هاي خوبي به ثمر برساند هواداران را شگفت‌زده نکرد: او در نهايت نمي‌توانست دوندگي لازم براي پرسينگ بارسلونا را داشته باشد. واگذاري او به اتلتيکو، يکي از رقباي بارسا در کورس قهرماني، باعث شگفتي آنها شد- همانطور که رقم انتقال بسيار کم به اندازه 6 ميليون يورو نيز عجيب بود. دستمزد او به اندازه‌اي زياد بود که باشگاه فقط مي‌خواست از شرش خلاص شود.
لئو و لوييس در دو سوي رودخانه پارانا در کشورهاي همسايه آرژانتين و اروگوئه به دنيا آمدند و بزرگ شدند و در بيرون و درون زمين هم بسيار نزديک بودند. آنها بين مديترانه و تپه‌هاي پارک ملي کاستِلدِفلز در فاصله 20 مايلي جنوب بارسلونا با هم همسايه بودند. اين خوش شانسي سوارز بود که مسي پيشنهاد داد که او بايد در نقش مهاجم مياني بازي کند؛ پستي که او در آن درخشان ظاهر شد. همسران اين دو نيز بسيار به هم نزديک بودند و با هم به خريدهاي طولاني در بارسلونا مي‌رفتند.

لوئيس سوارز صميمي‌ترين دوست مسي در بارسا بود و نحوه جدايي او، نارضايتي شديد ستاره آرژانتيني را به همراه داشت.

جدايي سوارز و نحوه انجام آن- مهاجم سابق بارسلونا به جاي مکالمه رو در رو در تماسي يک دقيقه‌اي از سوي رونالد کومان، سرمربي جديد، متوجه شد که جايي در برنامه‌هاي او ندارد- بسيار به لئو ضربه زد. سوارز رفت و مسي ماند اما در حالي‌که بيشتر هواداران بارسا از اسطوره‌شان حمايت کردند، سايرين معتقد بودند که واکنش احساسي او در شبکه‌هاي اجتماعي تفرقه افکن بوده است.
بازيکن آرژانتيني در دفاع از خود گفت:” من در لحظه‌اي بسيار سخت حسي که داشتم را گفتم. درک مي‌کنم که شايد مردم فکر کردند که من بايد دهانم را ببندم يا از اين موضوع عبور کنم، همان کاري که در مواقع ديگر انجام دادم اما در هفته‌هاي اخير موارد بسياري به من ضربه زده و اين سبک من در ابراز آن است. هرکس من را مي‌شناسد مي‌داند که من فقط براي پيروزي بازي مي‌کنم و تمام تلاشم را در زمين مي‌کنم. در تمام طول زندگي حرفه‌اي من همينطور بوده‌ام و تغيير نخواهد کرد. امروز من تعهدي کامل به اين لباس و اين لوگو دارم. اين موضوع کاملا واضح است.” 
با اين حال اين تعهد در ماه آگوست به هيچ‌وجه واضح نبود- در عوض مسي خواهان ترک بارسلونا بود. او در ماه سپتامبر به تمرينات برگشت. يکي از منابع زمين تمرين به ما گفت:” در ابتدا با ناراحتي اما پس از چند جلسه، او به خوبي تمرين مي‌کرد. انگيزه به او برگشته بود.”
جوردي کيسانو که خبرنگار بارسا در روزنامه ال پائيس است، شرح مي‌دهد:” در نهايت اين خوي جانوري او است- او بسيار جنگنده است. فقط مي‌خواهد ببرد و ببرد و ببرد. اگر مانده پس بايد قهرمان شود.” بيشتر ناراحتي مسي از علاقه او به حضور در تيمي جنگنده سرچشمه مي‌گيرد. اين بازيکن شخصا فصل گذشته تاييد کرد که فکر نمي‌کرد بارسا توانايي قهرماني در لاليگا يا ليگ قهرمانان را داشته باشد اما- علي‌رغم ميل باطني‌اش- به حضورش در باشگاه ادامه داد.
آيا لاليگا که در سوپرليگ جهاني در زمينه تعداد تماشاگران با ليگ برتر در رقابت است و به دنبال حق پخش تلويزيوني است که زيربناي تمام کارها به شمار مي‌رود از اين‌که مسي هم مانند جدايي کريستيانو رونالدو از رئال مادريد از بارسلونا جدا شود مي‌ترسيد؟
خاوير تباس، مدير لاليگا، سياستمدارانه به فورفورتو گفت:” ما نگران بوديم اما چندان جدي نبود. ما مي‌خواهيم مسي با ما باشد- او بهترين بازيکن تاريخ فوتبال است و ما مي‌خواهيم او در لاليگا به زندگي حرفه‌اي‌اش پايان دهد. ما خوشحال هستيم که او با ما مانده و به کشور ديگري نرفته اما لاليگا هم از يک بازيکن بزرگ‌تر است.” همينطور است اما جذابيت مسي نيز بسيار زياد است. در واقع تباس خيالش از ادامه حضور او راحت شده است. اما اين‌که اين حضور تا چه زماني ادامه دارد، همچنين يک راز باقي مي‌ماند.
فرناندو سانز، بازيکن سابق رئال مادريد و سفير فعلي لاليگا، اضافه مي‌کند:” از رونالد کومان خواسته شد تا تيم را کاملا عوض کند و او در حال انجام اين کار است. او بار ديگر مسي را خوشحال و ارتباطش با تيم را ايجاد کرده است. اين نکته‌اي کليدي براي همه است: براي تيم، باشگاه و خصوصا براي مسي.”
بنابراين اگر سومين مربي بارسلونا در سال 2020 بتواند موفقيت را براي اين تيم به ارمغان بياورد، نگراني مسي از بين خواهد رفت؟ همه چيز به همين سادگي نيست.
دوستي با منفعت
گلايه‌هاي مسي از بارسلونا بسيار است و به مدت‌ها قبل برمي‌گردد. مشخص است که او انتظار دارد که حداقل کمي هزينه براي خريدهاي جديد در ترکيب اصلي انجام شود. اسطوره بارسا در سال 2011 مدعي شد که باشگاه بايد سرخيو آگوئرو، هموطنش، را به خدمت بگيرد چرا که او مي‌دانست اين مهاجم در آستانه ترک اتلتيکو مادريد است. آندوني سوبي‌سارتا، مدير ورزشي و دروازه‌بان درخشان سابق تيم، توجهي به نظر او نکرد.
شايد کاتالان‌ها در اين مورد اشتباه کرده باشند اما درباره بررسي دوباره بازيکن پيشنهادي ديگري از سوي اين بازيکن کار درستي انجام دادند: پسرخاله او، اهل روساريو و محصول سابق آکادمي جوانان نيوولز اولد بويز که امانوئل بيانکوچي نام داشت. اين هافبک در سال 2008 به اروپا آمده بود اما موفقيت چنداني در مونيخ 1860 نداشت.
مسي از رفتاري که با برخي ديگر از دوستانش شد نيز ناراحت است- و اين فقط مربوط به سوارز نيست. پينتو، دروازه‌بان تيم، در سال 2008 به بارسا پيوست و به دوستي خوب براي او تبديل شد. او ذخيره ويکتور والدس بود و در آخرين فصل حضورش در بارسا يعني 14-2013 در 26 بازي به ميدان رفت اما در 38 سالگي قراردادش تمديد نشد. بنابراين مسي به شکل ديگري به دوستش کمک کرد. پينتو دستي در موسيقي داشت و به “مسي 10” راه پيدا کرد؛، محصولي از سيرک دو سوليل که توسط راکوتن منتشر شد؛ کمپاني‌اي که يک فروشگاه آنلاين ژاپني مانند آمازون است و در حال تهيه و انتشار کارهاي متفاوتي بود و حامي مالي اصلي بارسا نيز هست.
بسياري باور دارند که تاثير مسي فراتر از تيم بود. فصل 14-2013 سالي بود که تاتا مارتينو، يکي ديگر از اهالي روساريو، هدايت تيم را بر عهده گرفت و جانشين تيتو ويلانوواي بيمار شد. فرض همه بر اين بود که لئو در اين تصميم تاثير داشته اما در واقع يک مسي ديگر- خورخه- بود که اين راه را هموار کرد. مارتينو به عنوان يک بازيکن (و بعدها مربي) قهرمان او در نيوولز اولد بويز بود اما مسي جونيور چندان بر اين باور نبود و رابطه خوبي بين مربي بارسا و بازيکن برترش برقرار نشد. باشگاه دپارتمان علم ورزشي جذابي را براي کمک به بهبود عملکرد تيم به راه انداخته بود اما مارتينو پيش از آن ايده‌هاي خودش را داشت- که در دهه 1980 در دوران بازي‌اش شکل گرفته بود-و از نظر مسي تاريخ مصرف گذشته بود. در نتيجه اين مهاجم از جدايي او پس از يک فصل بدون جام چندان ناراضي نبود- هرچند انتخاب مارتينو به عنوان سرمربي تيم ملي آرژانتين ناراحتي بيشتري را به ارمغان آورد.

مسي با بيشتر مربيانش از جمله گوارديولا در مقطعي دچار مشکل شد اما آماده بود تا در اين تابستان به سيتي برود تا بار ديگر زير نظر اين مربي کاتالاني کار کند.

مسي سابقه زيادي در عدم سازش با مربيانش دارد. پپ گوارديولا بهترين آنها بود که در نهايت در سال 2012 خسته شده و از اين تيم جدا شد. اين مربي کاتالان گفت:” من جدا خواهم شد يا همه ما آسيب خواهيم ديد.” همه بازيکنان به جز يک استثناي قابل توجه براي خداحافظي او حاضر شدند. بخشي از خستگي پپ مربوط به رابطه او با بازيکن اول تيمش بود که به تحريک جرارد پيکه، مدافع مياني، در آن مراسم حاضر نشد.
با اين حال رابطه بين پپ و لئو بهتر شد و گوارديولا قطعا خواهان حضور او در منچسترسيتي در تابستان سال جاري بود. باشگاه هم علاقه بسياري به خريد او داشت. سيتي مدت‌هاست شيفته مسي شده: در سال 2010 در پايان گفتگو با فورفورتو او علاقه داشت از ثروت جديد اين باشگاه و نحوه پرداخت دستمزد بازيکنان سوال کند.
شايد گوارديولا از اين بازيکن خسته شده بود اما لوئيس انريکه عملا با او درگير شد. بازيکن آرژانتيني- که در شکست 0- 1 برابر رئال سوسيه‌داد در ژانويه 2015 پس از تعطيلات کريسمسش در آرژانتين نيمکت نشين شده بود- در درگيري ايجاد شده در زمين تمرين بارسلونا، توسط ژاوي از سرمربي فعلي تيم ملي اسپانيا جدا شد. اين دو توافق کردند که اين درگيري را همان جا دفن کنند و با بهترين توان‌شان با يکديگر کار کنند. اين درگيري باعث بهتر شدن شرايط هم شد چرا که بارسا موفق شد با مثلث مسي، نيمار و سوارز فاتح سه گانه شود.
جدايي نيمار در سال 2017 و پيوستن او به پاري سن ژرمن بيشتر به مسي ضربه زد. هيچ‌کدام از بازيکنان بارسلونا خواهان جدايي او نبودند و وقتي شايعه احتمال بازگشت به گوش رسيد، همگي خواهان بازگشتش بودند. او برنگشت و آنتوان گريزمان جانشين مهاجم برزيلي در ترکيب تيم شد. گريزمان پس از اعلام تصميمش در تلويزيون در سال 2017 گزينه محبوبي در بارسا نبود. او در آن برنامه گفت که نمي‌خواهد به بارسلونا ملحق شود. او دستمزدش در اتلتيکو را دوبرابر کرد اما بارسا در حالي در سال 2019 بند فسخ او را پرداخت که اين اتفاق علي‌رغم اطلاع اين بازيکن- و نيمار- از بازگشت احتمالي نيمار بود. بارتومئو، مدير باشگاه، پيش از اين اعلام کرده بود که باشگاه علاقه‌اي به خريد مهاجم فرانسوي ندارد و اين در حالي بود که توافق پيش از آن انجام شده بود.
گريزمان يکي از چندين بازيکن گرانقيمتي بود که با 222 ميليون يورويي که بارسا از فروش نيمار به دست آورده بود، خريده شد و هنوز نتوانسته انتظارات را برآورده کند. ستاره سابق اتلتيکو بازيکني عجيب در رختکن است و به نظر خودنما مي‌رسد. مسي همچنان بدون شک مرد اول است. گريزمان، فيليپه کوتينيو و عثمان دمبله همگي با رقم بيش از 100 ميليون يورو خريده شدند و دستمزدهاي پرداختي از سوي اين باشگاه در دنياي فوتبال در رده اول قرار دارد. درآمدها هم رشد کرد اما مديران رقيب در خلوت درباره لاف‌زني بارسا که مدعي قرار گرفتن در صدر جدول درآمدها با يک ميليارد يورو است شک کنند. آنها چنان شگفت‌زده نشدند که باشگاه شايعه نياز به وام بانک گلدمن سکز براي پرداخت دستمزدهايش در پاييز 2020 را تکذيب کرد.
در حالي‌که مسي تقريبا با تمام مربيانش در نوکمپ درگير شده، يکي از کساني که کم‌ترين مشکلات را با او داشت، ارنستو والورده بود. او در تمرينات چندان به جزييات نمي‌پرداخت و بيش از حد تاکتيکي نبود اما سرمربي سابق اتلتيک بيلبائو از فضاي مثبتي که در تيمش وجود داشت راضي بود و در دو فصل اول حضورش موفق به فتح لاليگا شد. هواداران بارسا در سراسر جهان که در سال‌هاي طلايي گوارديولا طرفدار اين تيم شده بودند، شايد فکر مي‌کردند اين اتفاقي طبيعي است اما کاتالان‌ها در فاصله سال‌هاي 1974 تا 1991 تنها يک بار قهرمان اسپانيا شده بودند- تحت هدايت تري ونبلز انگليسي در سال 1985.
والورده تيمي قهرمان ساخته بود و بابت تيزهوشي فني‌اش مورد احترام قرار مي‌گرفت. بارسا تحت هدايت او فراز و نشيب‌هاي بسياري داشت- حذف از ليگ قهرمانان در رم و ليورپول فاجعه‌بارترين آنها بودند- اما بازيکنان به درستي او ايمان داشتند. هيچ‌کدام از بازيکنان- شامل مسي- از والورده انتقاد نمي‌کردند چون دوستش داشتند و به او احترام مي‌گذاشتند؛ اما او اخراج شد.
فصل‌ سيب‌زميني و لکه
شکست برابر اتلتيکو در سوپرکاپ اسپانيا در عربستان سعودي همان چيزي بود که هيئت مديره بارسلونا به آن نياز داشت. وقتي اريک آبيدال، مدير ورزشي تيم، مدعي شد که بازيکنان تمام توان‌شان را براي والورده به کار نگرفتند، آنها عصباني شدند- خصوصا ليونل مسي که کاپيتان تيم بود.
آبيدال، مدافع سابق بارسا و تيم ملي فرانسه، که به کمپين انتخاب دوباره خوان لاپورتا، مديرعامل سابق بارسا، پيوسته بود، حالا در موقعيت مديريت ورزشي اين تيم قرار داشت. او پيش از اين به دوبي رفته و تمايلي به ترک آنجا نداشت اما براي بازگشت وسوسه شده بود. ساير گزينه‌هاي اصلي مانند يوردي کرويف اين پست را رد کرده بودند چون آن را چندان باثبات نمي‌دانستند. بارتومئو مي‌خواست دوستانش نزديک و دشمنانش نزديک‌تر باشند. آبيدال به عنوان يک هم تيمي سابق مورد احترام بود اما سپس مسائلي را درباره اخراج والورده مطرح کرد.
او که با بارسا دو بار فاتح ليگ قهرمانان شد، گفت:” بسياري از بازيکنان علاقه‌اي به کار کردن زياد ندارند- مشکلي در ارتباطات داخلي وجود داشت. رابطه مربي و رختکن خوب بود اما مسائلي وجود داشت که به عنوان يک بازيکن سابق مي‌توانستم آنها را متوجه شوم.”مسي سريعا پاسخ او را داد. او در اينستاگرامش نوشت:” وقتي درباره بازيکنان حرف ميزني بايد نام ببري چون اگر اين کار را نکني پرونده همه ما را لکه‌دار کردي و چيزهايي را مطرح کردي که واقعيتي ندارد.”

صحبت‌هاي آبيدال در مورد دليل اخراج والورده، اعتراض مسي را به همراه داشت و به جلسه کاپيتان‌هاي بارسا با بارتومئو منجر شد.

در آن زمان نبردي سه جانبه بين سه نفر از چهار فرد مهم در بارسلونا شکل گرفته بود و روزهاي حضور آبيدال به شماره افتاده بود: شش ماه پس از آن در آگوست 2020 بود که او رفت. مسي، بوسکتس، پيکه و سرخي روبرتو، چهار کاپيتان بارسا، با مديران ديدار کردند تا درباره مشکلات‌شان در تيم و باشگاه حرف بزنند. مشخصا يک شکاف عميق در اعتماد بين بازيکنان و هئيت مديره ايجاد شده بود. ايوان راکيتيچ به محض اين‌که متوجه شد بارسا قصد دارد پراخت دستمزد او را قطع کند با خاطري رنجيده گفت:” من يک کيسه سيب زميني نيستم.” او احساس مي‌کرد مانند يک کالا با او برخورد شده است و مي‌خواست قراردادش را فسخ کند.
بارتومئو فاصله‌اش را حفظ کرد. تنها مذاکره او براي تمديد قرارداد با مسي بود که تبديل به ماجرايي شش ماهه شده بود. او حتي به شوخي به مالک يک باشگاه رقيب گفته بود که تمام کارش اين است که براي بارسا درآمدزايي کند تا بتواند از پس پرداخت دستمزد مسي بربيايد. کساني که به موقعيت واقف بودند مدعي شدند که مذاکرات بسيار کمي در اين معامله‌ها انجام مي‌شد: مسي درخواست مالي‌اش را مطرح مي‌کرد و معمولا به آن مي‌رسد چون اگر با او موافقت نمي‌شد، تهديد به جدايي مي‌کرد. او چنان براي بارسلونا مهم بود که او و تيمش براي هيچ يک از سه تمديد قرارداد درخواست ندادند اما پس از اين‌که پيشنهاد بهبود شرايط قرار از سوي باشگاه به آنها شد، آن را پذيرفتند.
با افزايش درآمد از پخش تلويزيوني، تبليغات و پخش روزهاي بازي، دستمزد مسي به نسبت افزايش درآمد باشگاه بالا رفت. با رونق گرفتن فوتبال، غاز و تخم طلايي‎اش به خوبي کار مي‌کردند.
اما به سبکي که به شکلي نگران‌کننده به يک روند دائمي تبديل شده بود، باشگاه به صورت مدام دست به تحقير خودش زد. بارسلونا شايد مثالي براي نحوه عملکرد باشگاه بر اساس درخواست هواداران باشد اما آنها همچنين يک ساختار بسيار سياسي هستند – و هميشه امکان عدم هماهنگي در سياست‌ها پيش مي‌آيد. در ماه فوريه خبري در راديوي اس‌اي‌آر کاتالونيا منتشر شد که بارسا را متهم مي‌کرد که مبلغي حدود يک ميليون يورو به کمپاني روابط عمومي I3 Ventures پرداخت کرده تا اکانت‌هاي فيک بسازد و به حمايت از بارتومئو بپردازد. باشگاه در سال 2020 قرارداد خود در حالي با اين شرکت فسخ کرد که اکانت‌هاي مربوط به آنها با حمايت از مديرعامل به لکه‌دار کردن نام بازيکنان مهم تيم- شامل مسي و پيکه- و همچنين کانديداهاي احتمالي آينده براي مديرعاملي باشگاه پرداخته بودند. بارسا اين موضوع که پشت توهين به ستاره‌هاي خودي بوده، رد کرد و يک گزارش مستقل فاش کرد که در اين قرارداد هيچ بندي مربوط به “کمپين تخريب و افترا” عليه افراد وجود نداشته اما روابط عجيبِ فاش شده باعث ايجاد سوالات بيشتر شد.
بارتومئو در بخش مربوط به خود به مديران زيردستش شک کرد که اطلاعات بيش از حد در اختيار رسانه‌ها قرار مي‌دهند و تغييرات خيلي زود اعمال شد. اميلي روسائود، معاون باشگاه، که گزينه جانشيني او بود، در حالي استعفا کرد که مدعي بود ” يک نفر (نه از اعضاي هيئت مديره) در حال دزدي از باشگاه است” و اين موضوع مربوط به قرارداد شبکه‌هاي اجتماعي بود که بر اساس يک گزارش مستقل، بايد چيزي حدود 120 تا 150 هزار يورو هزينه برمي‌داشت. بارسا تمام اتهامات را رد و تهديد کرد که “شکايت رسمي براي دفاع از شان باشگاه و کارکنانش انجام خواهد شد”. به گزارش منابع نزديک، هيچ اقدامي انجام نشد. روسائود در مصاحبه‌اي در ماه آگوست بارتومئو را “بسيار مرموز” توصيف کرده و گفت که او “به ما حقه زد”.
بارتومئو روايت خودش از اين اتفاقات را براي مسي، پيکه و کيکه ستين، سرمربي جديد، شرح داد اما بازيکنان از عملکرد باشگاه ناراضي بودند و در پاسخ به توييت يک خبرنگار وابسته به هيئت مديره از کلمه “عروسک خيمه شب‌بازي” استفاده کردند. پيکه، مسي و سسک فابرگاس همگي در کلاس 1987 معروف بارسا بودند و به يکديگر بسيار نزديک هستند و يک گروه در واتس‌اَپ نيز دارند.
ويکتور فونت، گزينه اصلي مديريت آينده بارسا که قصد استخدام ژاوي به عنوان سرمربي را دارد، سومديريت باشگاه را تقبيح کرده و اضافه کرد:” نتيجه آن خطر ورشکستگي اقتصادي و زوال اخلاقي است که در باشگاه شکل گرفته است. بازي به پايان رسيده است.”
ستين يکي از طرفداران يوهان کرويف و مردي که فلسفه فوتبالش با سينه‌چاک‌هاي بارسا سازگاري داشت، به بازيکنان جوان فرصت بازي داد اما به ديوار قدرت بازيکنان برخورد کرد و نتوانست فوتبالي که مي‌خواست را به نمايش بگذارد. ستين تا پايان فصل 20-2019 دوام آورد که با شکست تحقيرآميز 2- 8 برابر بايرن مونيخ در يک چهارم نهايي ليگ قهرمانان به پايان رسيد. مسي با والورده بسيار راحت‌تر از جانشين او بود.
بارسلونا از نظر مالي پيش از تغيير زندگي‌ها توسط ويروس کرونا نيز در خطر بود. بازسازي نوکمپ به تعويق افتاده است. پس از يک دهه دريافت بيشترين هزينه از تماشاگران براي تماشاي بازي آنها در ورزشگاه 98 هزار نفري و استقبال از سالانه 1.5 ميليون نفر در موزه خود- 50 درصد بيشتر از موزه مشابه پيکاسو در کاتالونيا- حالا خزانه بارسا خالي است.
بازيکنان آنها در ماه آوريل با کاهش دستمزد بسيار زيادي تا 70 درصد موافقت کردند. آنها مي‌دانستند که اگر اين کار را نکنند شرايط خوب پيش نخواهد رفت و مشکلي با اين کاهش نداشتند و حاضر به انجام کارهاي بيشتر براي حمايت از افراد در شرايط بحراني بودند. مسي مي‌توانست اين اتفاق را بپذيرد؛ او بيشترين دستمزد را در دنياي فوتبال دارد و در صدر فهرست ثروتمندترين افراد فوربس به عنوان گرانقيمت‌ترين ورزشکار در سال 2019 قرار گرفت. او از دستمزدها و درآمدهاي تجاري حدود 127 ميليون دلار دريافت مي‌کند و دستمزد سالانه او در حال حاضر بيش از 80 ميليون دلار است.
با اين حال باشگاه يک بار ديگر ارتباطاتش را خراب کرد؛ بنابراين به نظر مي‌رسيد که بايد براي کاهش دستمزد به بازيکنان فشار آورد. يک بار ديگر مسي از اينستاگرام استفاده کرد و مدعي شد که بازيکنان بارسا “شگفت‌زده” شده‌اند که افراد داخل باشگاه به چنين موضوعي اشاره کرده‌اند.
او نوشت:” ما مي‎‌خواهيم به وضوح بگوييم که مي‌شود با کاهش دستمزدهاي‌مان موافق بوده‌ايم چرا که درک مي‌کنيم اين موقعيتي استثنايي است و ما اولين کساني بوديم که هميشه به باشگاه نسبت به درخواستي که از ما داشته کمک کرده‌ايم.”
بارتومئو تلاش کرد اين آسيب را بازسازي کند. او در گفتگو با روزنامه کاتالان اسپورت تاکيد کرد:” مسي از همان لحظه اول گفت که اين کار بايد انجام شود. اين حرکتي بود که نشان دهنده تعهد آنها (بازيکنان) به باشگاه است. من مي‌خواهم اين موضوع نه يک اتفاق تحميلي بلکه بر اساس توافق باشد.” اين کافي نبود.
بورفکس چيست؟
شرايط بين دو طرف در اين تابستان بسيار بدتر شد. پس از شکست وحشتناک 8-2 برابر بايرن مونيخ در ليگ قهرمانان، مسي تصميمش را گرفت- او مي‌خواست بارسلونا را ترک کند. در طول آن تحقير در ليسبون، شانه‌هاي او افتاده و دستانش روي پايش بود- درست مانند تحقير مشابه در ليگ قهرمانان برابر رم و ليورپول. مردي که هميشه در ديدارهاي مهم فرشته نجات تيمش بود، نمي‌توانست اين کار را به تنهايي انجام دهد.
او ديگر خسته شده بود. خط حمله معروف بارسا ديگر کارآيي نداشت: آمار شوت ضعيف آنها در هر بازي فصل گذشته ليگ قهرمانان 11.2 بود که باعث شده بود در رده بيست و چهارم در بين 32 تيم حاضر قرار بگيرند.
حرکت بعدي مسي ياد دادن کلمه  “بورفکس” به جهان بود (به طور خلاصه: سيستم پستي خاص و به روز اسپانيا). پيام او شامل نامه الزام‌آور قانوني بود که به باشگاه درباره تصميمش درباره جدايي اطلاع مي‌داد- و به بندي در قراردادش که در سال 2017 اشاره داشت که بنا بر آن مي‌توانست به صورت آزاد جدا شود. اين نامه خيلي دير رسيد. بارسلونا حاضر به پذيرش اين موضوع نشد و تاکيد کرد که زمان نهايي براي فعال کردن اين بند 10 ژوئن بوده و به او يادآوري کرد که بند فسخ او همچنان با رقم 700 ميليون يورو در دسترس است. اقدام قانوني انجام شد.
جيمي برنز، نويسنده کتاب معروف “بارسا” مدعي شد:” اين داستاني درباره سياست، پول و خودخواهي است- و داستاني شريف در دوران ويروس کرونا نيست که به خصومت بين باشگاه و بازيکن مي‌پردازد. اين نمايش خوبي در زماني‌که مردم نمي‌توانستند به ورزشگاه بروند نبود.”
منتقدان مدعي بودند که مشاوره خوبي به مسي داده نشده و در عين حال افرادي که به موقعيت واقف بودند احساس مي‌کردند که او قصد دارد با کارهايي مانند عدم حضور در تمرينات پس از موافقت نکردن باشگاه با جدايي او به صورت رايگان، حرفش را با زور به کرسي بنشاند. برنز اضافه مي‌کند:” همه چيز يک آشفتگي و لجبازي بود. هيچ باشگاهي با توجه به پرونده حل نشده قانوني حاضر به اقدام جدي براي جذب مسي نبود چرا که هر دو طرف با هم مخالف بودند. اگر اين موضوع به دادگاه‌هاي اسپانيا مي‌کشيد، يک روند آشفته و طولاني بود. از نظر سياسي نيز همينطور بود چرا که بارسا و موقعيت کاتالان از نظر سياسي بسيار جنجالي است. وقتي به کانديداهاي مديريت بارسا نگاه مي‌کني به راحتي مي‌تواني بگويي کدام يک طرفدار استقلال است و کدام يک نيست. اين موضوع هيچ ربطي به فوتبال ندارد.”
با اين حال حق با بارسلونا بود: قرارداد، قرارداد است. باشگاه نيز به دليل توافق بر سر بندي که به بهترين بازيکن جهان اجازه مي‌داد به صورت رايگان اين تيم را ترک کند، مورد انتقاد قرار گرفت هرچند اين بند بر اساس اين باور مورد توافق قرار گرفته بود که او هرگز تصميمي براي جدايي نخواهد داشت. و عاشق زندگي در شهري بود که خانواده‌اش در آن جا افتاده‌اند و فرزندانش در مدرسه انگليسي زبان تحصيل مي‌کنند (مديريت مدرسه بر عهده مسي است و او خوشحال است که راگبي در آن بازي مي‌شود).
بازيکنان بزرگسال بارسا مي‌توانستند ناراحتي و دلايل بازيکن آرژانتيني را درک کنند اما اين به آن معنا نبود که از تصميم او شگفت‌زده نشده باشند- و اين شگفتي به شکل مثبتي نبود. همه از تصميم او بابت جدايي و عدم حضورش در تمرينات و براي تست‌هاي کرونا تعجب کرده بودند. حتي سوارز که برخورد خوبي با او نشده بود در اين تمرينات و آزمايشات حاضر شد.
مسي به تاييد اين موضوع که اذيت شده ادامه داد. او تاکيد کرد که تمام تلاشش را خواهد کرد اما هرگز نمي‌خواهد “عليه باشگاه زندگي‌اش” به دادگاه برود. اما او عميقا ناخشنود بود. در همين حال علاقمندان به او در منچسترسيتي پيگير شرايط بودند. چيکي بگيريستاين، مدير فوتبال سيتي و مهاجم سابق بارسا، گفت:” اگر مسي تصميم به جدايي از بارسلونا بگيرد، غيرممکن‌ها ممکن مي‌شوند. ما تمام گزينه‌ها را باز مي‌گذاريم.”
مانولو مارکز، مربي حرفه‌اي يوفا که در سال 2017 هدايت لاس پالماس را در لاليگا بر عهده داشت، مي‌گويد:” اين موضوع لايه‌هاي بسياري دارد. مسي از هيئت مديره بارسلونا راضي نبود و اين موضوع را پيش از طرح جدايي به صورت علني مطرح کرد. من شکي ندارم که او با گوارديولا، بهترين مربي‌اي که تحت هدايتش بازي کرده بود، صحبت کرد- اما او قرارداد دارد و قرارداد، قرارداد است.”
مسي همچنان تحت مراقبت پدرش و رودريگو، برادرش، قرار دارد. او اعتماد بي‌حد و مرزي به آنها دارد و هرگز از يک مدير برنامه تراز اول استفاده نکرده اما هميشه باهوش‌ترين افراد را در کنارش داشته است؟ افراد کمي که با شرايط آشنا هستند به اين سوال پاسخ مثبت مي‌دهند، هرچند پائو نگره – که زماني در بارسا کار مي‌کرد و بر سر مسائل حاميان مالي از نزديک با مسي در ارتباط بود – مخالف است. او مي‌گويد اين بازيکن گرداننده باهوش‌تري است.
اما نظر اين افراد وفادار در اين موقعيت چه بود؛ کساني که تصور مي‌کند جدي‌ترين حاميان مسي باشند؟ او هنوز مردي است که 80 درصد فروش پيراهن‌ها به او تعلق دارد. جوردي کمپ که از روز تولدش در سال 1975 طرفدار بارسلونا بوده به فورفورتو مي‌گويد:” نگران بودم که پسر 4 ساله‌ام هرگز بازي مسي براي بارسلونا را از نزديک نبيند.” اما حتي او باور دارد که مسي مي‌توانست رفتار بهتري داشته باشد.
کمپ مي‌گويد:” مسي بزرگ‌ترين بازيکني است که من ديده‌ام اما در عين حال که به خوبي خودش را در زمين ابراز مي‌کند، در صحبت بيرون از زمين چندان راحت نيست. بورفکسي که فرستاد و اعلام کرد خواهان جدايي از بارساست بسيار سرد بود. او در يک حباب زندگي مي‌کند. لهجه آرژانتيني‌اش هنوز بعد از 20 سال وجود دارد چون آرژانتيني‌هاي اطرافش را گرفته‌اند. او به زبان کاتالان صحبت نمي‌کند اما هيچ‌کس کامل نيست. من هنوز او را کاتالان مي‌دانم.”
يکي از مدير برنامه‌هاي معروف فوتبال به فورفورتو مي‌گويد:” مسي تاکتيک اشتباهي را انتخاب کرد. او کارت‌ها را نگه داشت اما وقتي حاضر به حضور در تمرينات علي‌رغم قرارداد داشتن با باشگاه نشد، کار اشتباهي کرد. او دقيقا بر اساس خواست باشگاه و منتقدانش بازي کرد. هرچند بارسا رفتار خوبي با اسطوره‌هايش ندارد.”
کومان فاتح
پس از اين‌که باشگاه در ماه اکتبر اعلام کرد که ضرر 97 ميليون يورويي در فصل 20- 2019 داشته- و جمع بدهي‌هايش به 488 ميليون يورو رسيده- کاهش بيشتر دستمزدها در بين تمام کارمندان باشگاه شامل اعضاي تيم اول در دستور کار قرار گرفت. مارکا، روزنامه منتشر شده در مادريد، فاش کرد که بيشتر بازيکنان اين بار حاضر به امضاي قرارداد نشده‌اند و در عين حال حاضر به تمديد قرارداد با اعضاي مديريت فعلي باشگاه نيستند.
علي‌رغم نمايش واضح اتحاد و انسجام، پيکه، فرانکي دي يونگ، مارک آندره ترشتگن و کلمنت لنگله قراردادهاي جديدي را امضا کردند. بار ديگر بازيکنان بارسا شخصيت بد شدند و روزنامه مادريدي طبيعتا باعث ايجاد شکاف در رختکن شد. در واقع اينطور نبود- تنها نظرات مختلف و دو گروه وجود داشتند: بازيکنان قدرتمندي مانند جوردي آلبا، بوسکتس و مسي به علاوه بازيکنان جوان‌تر که دوست داشتند توجه مهاجم افسانه‌اي تيم‌شان را جلب کنند.
رونالد کومان، قهرمان بارسا و کسي که گل اولين قهرمان اروپايي آنها در سال 1992 در ومبلي را به ثمر رساند، به عنوان نيرويي قدرتمند به ميدان آمد. هئيت مديره خواهان همکاري او براي کمک در موقعيت دشوار متقاعد کردن تيم براي کاهش شديد دستمزدها بودند. بارسلونا فروش بسياري داشت و چهار بازيکن تراز اول به صورت رايگان يا با قيمت بسيار کم از اين تيم جدا شدند. راکيتيچ با 1.5 ميليون يورو به سويا برگشت، رافينيا به صورت رايگان به پي‌اس‌جي پيوست، آرتورو ويدال به اينتر و سوارز به اتلتيکو رفتند. اين چهار بازيکن حدود 77 ميليون يورو از دستمزد سالانه باشگاه کم کردند و با جدايي سه بازيکن از 5 بازيکن مسن باشگاه، ميانگين سني اين تيم پس از سال‌ها رو به کاهش رفت.

بعد از جلسه با کومان بود که مسي تصميم به جدايي از بارسلونا گرفت اما وقتي مجبور به ماندن شد، رابطه خوبي با مربي جديد تيمش برقرار کرد.


کومان در اکتبر گفت:” باشگاه احساس مي‌کرد که ما نياز به بازسازي داريم و شما مي‌توانيد حالا اين را در تيم ببينيد. آنسو فاتي 18 ساله است. ما پدري 17 ساله را داريم. رونالدو آرائوخو 21 ساله است. فرانسيسکو ترينکائو تنها 20 سال دارد. و سرجينو دِست فقط 19 ساله است. آنها بازيکناني براي آينده هستند.”
مسي بازيکنان جواني که در کنار او بازي و تمام تلاش‌شان را مي‌کنند، دوست دارد: فاتي (بهترين بازيکن ماه سپتامبر لاليگا)، دِست (بهترين بازيکن بارسا در شکست 1- 3 در ال‌کلاسيکو در اکتبر)، پدري و دي يونگ. با اين حال رابطه او با گريزمان و دمبله هنوز پيچيده است. هردوي آنها بسيار با استعداد هستند اما در نوکمپ از ثبات کافي برخوردار نبودند. آنها نمونه بارزي از خط مشي نامشخص جذب بازيکن بودند که حاصل تغييرات بسيار در مربيان و مديران است.
بارسا علاوه‌بر غفلت از لاماسيا به بسياري از بهترين استعدادهايش اجازه جدايي داد. براي مثال اريک گارسيا در بين موجي که باعث نگراني تيم‌هاي برتر اسپانيايي شده بود به منچسترسيتي پيوست: با مبلغي که سايرين حاضر به پرداخت آن براي استعدادهاي جوان هستند. آداما ترائوره، وينگر ولوز، در سال 2015 به اين دليل از بارسا جدا شد که زمان کافي براي حضور در ميدان از سوي لوييس انريکه نداشت- مردي که حالا در تيم ملي اسپانيا از او استفاده مي‌کند.
کومان نشانه‌هايي از والورده را در خود دارد اما مربي هلندي درخواست و توقعات خودش را دارد. مورگان اشنايدرلين که در ساوتهمپتون و اورتون با او کار کرده مي‌گويد:” او در تمرينات کاملا آرام است و اعتماد به نفس بسياري به بازيکنان مي‌دهد. او به شما مي‌گويد براي کسب تجربه بايد امتحان کنيد- او مربي واقعا خوبي است.” اما حالا کومان از آنها مي‌خواهد همانطور که بازي مي‌کنند تمرين کنند- اين اولين بار براي مسي است.
با اين حال کومان در بارسلونا شانس دارد چون هواداران فوتبال به اندازه دمدمي مزاج بودن‌شان، وفادار هم هستند. در آغاز فصل 18 – 2017 و پس از جدايي نيمار، درخواست‌هايي براي تغييرات مديريت به گوش مي‌رسيد و هواداران از آن حمايت مي‌کردند. آنها پس از 9 پيروزي پياپي ساکت شدند. بارتومئو از يک جهت از شيوع ويروس کرونا خوش شانس بود – اين‌که هيچ هواداري در ورزشگاه نبود که به او توهين کند.
کمپ تاييد کرد:” آنها مي‌توانستند رفتار بسيار بدي با او داشته باشند. من او و هيئت مديره‌اش را مقصر صددرصدي داستان مسي مي‌دانم. آنها هرچيزي که توسط لاپورتا، گوارديولا و يوهان کرويف ساخته شده بود، ويران کردند. او لاماسيا را نابود کرد و در 5 سال 4 مدير فني داشت. آنها مبلغ سرسام‌آوري براي بازيکنان هزينه کردند. من درک مي‌کنم که چرا مسي مي‌خواست از اين آشفتگي دور شود.”
کارلوس توسکتس تا زمان برگزاري انتخابات و تعيين جانشين بارتومئو، هدايت بارسلونا را بر عهده دارد. ويکتور فونت گزينه اصلي است اما لاپورتا نيز با جوردي فار، توني فريشا و لوييس فرناندز رقابت مي‌کند. هرکس که برنده اين رقابت شود با کاري دلهره‌آور و دشوار روبرو خواهد بود.
بارسلونا فصل 21- 2020 را نيز در زمين به خوبي آغاز نکرده است. مسي در 5 بازي نتوانست در جريان بازي گلزني کند و شکست خانگي برابر رئال مادريد به اين معنا بود که بارسا در 6 بازي گذشته تنها يک بار در خانه برابر حريف قديمي پيروز شده است. کومان پيش از آن بازي و پيش از شکست فاجعه بار برابر ختافه حتي مدعي شد که عملکرد مسي “مي‌تواند بهتر باشد”. هيچ نشانه‌اي از اين که شرايط بهتر شود وجود ندارد…
با اين حال اين عصبانيت مانند فريادهاي هميشگي هواداران بارسا مي‌تواند فروکش کرده و آرام شود. اين همچنين باعث ايجاد تغيير در احتمال حضور يا جدايي مسي مي‌شود- احتمالا به محض رسيدن ژانويه 2021.  او از آن زمان مي‌تواند حداقل با ساير باشگاه‌ها صحبت کند و جادوي هجوم منچسترسيتي براي جذب او از همين حالا آغاز شده است- در واقع آنها جز معدود تيم‌هايي هستند که توان مالي جذب او را دارند. عمر برادا، مدير اجرايي سيتي، در گفتگو با منچستر ايونينگ نيوز تاييد کرد که:” من فکر مي‌کنم هر باشگاهي در دنيا دوست دارد احتمال حضور اين بازيکن در تيمش را بررسي کند. او احتمالا يک استثنا در سرمايه‌گذاري بالقوه ماست… اما برنامه ما با تيم فعلي انجام شده و اين باعث بررسي موقعيت‌هايي که داريم خواهد شد.”


مسي از ژانويه مي‌تواند با هر باشگاهي که مي‌خواهد مذاکره کند و اين مي‌تواند آخرين فصل حضورش در نوکمپ باشد.


همانطور که يک مدير برنامه شناخته شده به فورفورتو مي‌گويد:” مديرعامل مي‌دانست که او خواهد رفت- اگر آخرين کارش فروش مسي بود، مي‌توانست بگويد که بهترين بازي‌ را در طول سال‌ها از او گرفت و سپس با فروش او پولي هنگفت را براي کمک به شرايط مالي فراهم کرد.”
برنز اضافه مي‌کند:” چيزي که شما به صورت علني در بارسا مي‌بينيد و چيزي که در پشت صحنه مي‌بينيد، بسيار متفاوت است. شما در محافل عمومي يک مديرعامل را مي‌بينيد که برابر 20 هزار هواداري قرار دارد که هيچ اعتمادي به او ندارند- يک رقم قابل توجه. مشکل هرکس که مديريت بارسلونا را بر عهده بگيرد اين است که يک سياه چاله بزرگ در مسائل مالي وجود دارد. مشکلات عميق هستند و اين جامي زهرآلود براي هرکسي است که با اين شرايط مالي مديريت باشگاه را بپذيرد-خصوصا در دوران ويروس کرونا.
سپس مسئله مسي وجود دارد که 33 ساله است و ديگر مانند قبل در بالاترين سطح بازي نمي‌کند. يکي از بزرگ‌ترين مشکلات باشگاه اين است که بارسا براي پير شدن مسي آماده نشده است. آنها به آينده با نيمار اميد داشتند و دست از سرمايه‌گذاري و پرورش استعداد در لاماسيا که پايه موفقيت کرويف و پپ بود کشيدند. هيچ‌کس نفهميد که گريزمان چطور بايد با مسي سازگار شود. چيزي که براي همه بهتر بود اين اتفاق بود که مسي و باشگاه دور از دادگاه توافق کنند که او را به چه تيمي بفروشند و پولي که نياز دارند، دريافت کنند.” اين اتفاق هنوز مي‌تواند رخ دهد. بارسلونا و مسي در ازدواجي هستند که عشق مدت‌ها پيش از آن رخت بربسته است- و يک تيم به صورت خاص بي‌صبرانه در انتظار است تا بتواند او را از آن خود کند.

منبع: نشريه فور فور تو
نويسنده: اندي ميتن


ما را در کانال تلگرامي «کانال ورزش» دنبال کنيد

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره