فعلاً دنبال «پرسپولیس زلزله» نباشید

جام نيوز/ 90 دقيقه دوم هم گذشت و از خط حمله پرسپوليس آبي گرم نشد.
۹۰ دقيقه دوم هم گذشت و از خط حمله پرسپوليس آبي گرم نشد. حالا قرمزها در نکات آماري جدا از ثبت پنجمين برد يکگله متوالي مقابل صنعتنفت، به هر چيز ديگري که ميبالند شامل آيتمهاي تدافعي است و حکايت از استحکام خط دفاعيشان دارد. بهعنوان مثال دومين کلينشيت فصلشان را هم ثبت کردند ضمن اينکه در ۹ بازي اخيرشان در ليگ قهرمانان و ليگ برتر فقط دو گل خوردهاند که هر دوتا روي ضربات پنالتي بوده و ظاهراً فعلاً تيمي پيدا نشده که در جريان بازي بتواند دروازه حامد لک را باز کند.
پرسپوليس به دفاعش ميبالد و اصلاً با تکيه بر همين استحکام و قدرت خط دفاعي يا در عبارت کليتر انسجام در سازماندهي دفاعي تيمي است که طي چهار فصل گذشته به اين همه موفقيت دست يافته و بهعنوان قدرت برتر فوتبال باشگاهي ايران خودش را بازشناسانده است.
پرسپوليس دفاع تيمي فوقالعادهاي دارد، کم گل ميخورد و حتي با تغييرات مکرر در خط دفاع (آنچه در دوحه ديديم) همچنان اين ويژگي مثبتش را حفظ ميکند يا با وجود از دست دادن بهترين مدافعش (شجاع خليلزاده) از دو بازي نخست ليگ در اين فاز نمره قبولي ميگيرد. اينها خيلي هم خوب است و شايد براي قهرماني اصل اوليه و لازم قلمداد شود، اما پرسپوليس با آن روح تهاجمياش و آنچه از دهه ۵۰ و ۶۰ در ذهن دوستدارانش ثبت کرده همه علاقهمندانش را بدعادت بار آورده و همه دوست دارند پرسپوليس را سراپا حمله، مشتاق به گلزني و همواره تهاجمي ببينند.
فارغ از شعارهاي آپديتشده امروزي در ورزشگاهها، قديمترها دوستداران پرسپوليس با شعار «حمله حمله حمله، پرسپوليس کوبنده» تيمشان را به جلو هل ميدادند و هر وقت بازي ميافتاد به اين شکل از تيمشان ميخواستند قالب تهاجمي بگيرد و به فکر گلزني باشد. اخيراً ويدئوي کوتاهي ديدم از بازي پرسپوليس-بانک ملي مربوط به دهه ۶۰. دقيقه ۸۸ بازي است و پرسپوليس چهار گل از حريفش پيش است اما بازيکنان طوري براي گل پنجم تلاش ميکنند و در آخر به هدفشان ميرسند که انگار مأموريت دارند تا آخرين لحظه مسابقه و سوت پايان بازي براي تحقق خواسته هواداران و روح بخشيدن به ماهيت تهاجمي تيمشان تلاش کنند.
آن روزها پرسپوليس اينطوري بود که اگر در همان ۱۵ دقيقه ابتدايي حريفش را در زمين خودش محبوس مي کرد و به گل ميرسيد، عقب نميرفت و اصلاً با واژهها و عباراتي مثل «مديريت بازي» يا «کنترل حريف» ناآشنا بود. شايد بگوييد سطح حريفان پرسپوليس در آن مقطع در فوتبال تهران پايين بود اما پرسپوليس و توان بدني بازيکنانش هم در قواره فوتبال همان دهه قرار داشتند و آن تيم هجومي از امروز به ۳۰، ۴۰ سال قبل پرت نشده بود.
در عين حال فاکتور برخورداري از تماشاگر و هل دادن تيم به بازي رو به جلو هم چيزي بود که امروز و در دوران کرونا پرسپوليس از آن محروم شده، اما حتي با داشتن تماشاگر هم واژههايي مثل مديريت يا کنترل بازي هم در فوتبال امروز کاربرد زيادي پيدا کرده و حتي در خصوص تيم پرمهره و ظاهراً تهاجمي پرسپوليس هم استفاده ميشود.
يحيي و کادرش اهل مديريت بازي نيستند. آنها دوست دارند پرسپوليس تيمي همواره تهاجمي باشد که بالا بازي ميکند و با تحت فشار گذاشتن حريف در دقايقي طولاني به خواستهاش ميرسد. آنها «پرسپوليس زلزله» را در همان دهه ۶۰ و ۷۰ ديده و لمس کردهاند. ايدهآل آنها همان بازي سراسر هجومي است بدون اينکه لحظهاي بخواهند به مديريت مسابقه، عقبنشيني و کنترل حريف فکر کنند، اما گاهي شرايط اقتضا ميکند به اين مدل بازي کفايت کرده و با تفکر اقتصادي به جمعآوري امتيازات با حداقل گل و کمترين موقعيت کفايت قناعت کنند. يحيي دوست دارد تيمش «آتشپاره» باشد اما فعلاً در دو بازي اول ليگ از آنچه مدنظر دارد دور به نظر ميرسد. اگر منصف باشيم البته شرايط محيطي و اتفاقات هم عليهاش بودهاند. يکبار زمين سفت و ناهموار با سوتهاي ناجور داور فوتبال تيمش را خراب کردند و بار دوم باران تند و چمن سنگين و توپي که روي زمين خيلي کند ميغلتيد کاري کردند تا فوتبال ايدهآل کادر فني پرسپوليس را نبينيم.
دلايل کادر فني پرسپوليس اما براي اينکه ثابت کنند اتفاقات و شرايط مسابقه عليهشان بوده شايد بهلحاظ منطقي قابل قبول باشد، اما براي هواداران کمصبرشان پذيرفتني نيست. آنها همان پرسپوليس زلزله را ميخواهند که براي حمله خست به خرج نميدهد و حتي بعد از رسيدن به گل و قطعي کردن پيروزي اهل سازش با حريف و کوتاه آمدن نيست. آنها پرسپوليس کوبنده را طلب ميکنند و حتي اگر پذيرفته باشند پايه قهرماني با همين بردهاي اقتصادي بنا ميشود هنوز به آن خو نگرفتهاند و بازي چشمنواز، تهاجمي و کاملاً برتر را ميپسندند که با نتيجه قاطعي همراه شده و تا لحظه پايان مسابقه استرس از دست رفتن امتياز نداشته باشد.
مسأله داوري، باران تند، زمين سفت، چمن بلند و نکاتي از اين دست جزئي از اتفاقات و شرايط بازي است که البته در تعيين نتيجه تعيينکننده خواهد بود اما يک حرف کليشهاي و ساده وجود دارد که «تيم قدرتمند با توان بالاي فنياش به تمام اين مسائل مگر در حالاتي استثنائي غلبه ميکند و بعيد است اشتباهات داوري يا مشکلاتي مثل زمين سدي مقابلش باشد.»
نکته اصلي البته همينجاست؛ پرسپوليس هنوز به آن نقطه نرسيده که مقابل اشتباهات داوري و چمن بلند کوتاه بيايد و بهراحتي از اين مشکلات عبور کند. تيم يحيي سخت موقعيت ميسازد و سخت گل ميزند چراکه در فاز حمله هنوز به آن پيک مدنظرش نرسيده و از آن دور به نظر ميرسد، ضمن اينکه فاقد مهاجم يا مهاجماني تمامکننده است.
وحيد اميري بهعنوان هافبک کناري اصلاً مهاجمي نيست که از او توقع گلزني داشته باشيم، مهرداد عبدي هنوز تا پخته شدن فاصله دارد، رمضاني به درد سيستم بازي پرسپوليس نميخورد، آريا برزگر هنوز در حدي نيست که بتوان به او اعتماد کرد و مهديخاني تازه آمده و شرايط بازي ندارد ضمن اينکه او در اوج آمادگي هم بعيد است چيزي فراتر از عبدي باشد. در اين شرايط تغييرات و آزمايشها ادامه دارد. علي شجاعي ۱۵ دقيقه در نوک حمله بازي ميکند اما کارگشا نيست و سر جايش برميگردد و...
پرسپوليس در فاز حمله جان ندارد چراکه هم سخت موقعيت ميسازد هم گلزن ندارد. مشکل اول احتمالاً بهتدريج حل خواهد شد و شايد اگر شرايط و اتفاقات مسابقه به کمک يحيي و تيمش بيايد در اين بخش اصلاً ايرادي نبينيم يا مشکلات به حداقل برسد، اما بخش دوم خارج از اراده يحيي و کادر او است و مادامي که «فينيشر» قابلي در دسترس نباشد پرسپوليس براي بردهاي اقتصادياش دليل محکمهپسندي دارد و از عناويني مثل کوبنده يا زلزله فاصله خواهد گرفت.