پشت پرده صعود پرماجرای تیم ملی به جام جهانی فرانسه

خبر ورزشي/ رئيس اسبق فدراسيون فوتبال در مورد شرايط تيم ملي در سال ۷۶ و صعودش به جام جهاني و همچنين اساسنامه فدراسيون فوتبال صحبت کرد.
داريوش مصطفوي در خصوص سالروز صعود تاريخي ايران به جام جهاني ۱۹۹۸ فرانسه که در ديدار با استراليا در تاريخ ۸ آذر ۷۶ اتفاق افتاد مصاحبه اي انجام داد که چکيده اي از آن را در زير مي خوانيد؛
*روز ۸ آذر را بايد به نکوداشت آن روز بزرگ در تقويم به عنوان روز فوتبال نامگذاري کنند چرا که فوتبال ايران کاري کرد تا مردم از شادي به خيابانها بريزند و اصلاً آن روز پرونده جديدي در فوتبال ايران باز شد و مسيري در پيش گرفته شد که با قبل از آن متفاوت است.
*در مورد آن روز بحثهاي زيادي شکل گرفته و متاسفانه ميبينم هرکسي از راه ميرسد خودش را به نوعي به آن تيم و آن مجموعه ميچسباند و سعي دارد به شکلي از آن به نفع نام خودش بهرهبرداري کند و ميگويند در آن تيم همه کاره و سرپرست بوديم و فلاني را برداشتيم و فلاني را منصوب کرديم. من در آن زمان مسئوليت فوتبال ايران را بر عهده داشتم و اين را ميگويم افراد مدعي و کم صلاحيت هيچ نقشي در آن مقطع نداشتند و برخلاف مصاحبههايي که در راديو روزنامه انجام ميدهند و توهمات خودشان را ارائه ميدهند ادعاهايشان صحت ندارد. همينجا اعلام ميکنم تصميم شخصي من بود که سرمربي وقت بهتر است برداشته شود و اينکه ميگويند قرار بود حجازي بيايد و پروين بيايد و... من به عنوان رئيس وقت فدراسيون ميگويم چنين صحبتهايي مطرح نبود و خودم ويرا را انتخاب کردم و به ايران آوردم.
*در آن زمان فقط يک شخص در کنار ما و در کنار تيم ملي بود که به او مسئوليت داديم و آن هم اصغر مأنوسيفر بود و در آن مدت از دانش ايشان استفاده کرديم و يکي از کساني بود که نقش مفيد و موثري داشتند و هيچ کس ديگري دخيل نبود و من حتي ميگويم تا حد زيادي صعود به جام جهاني را مديون زحمات مأنوسيفر هستيم.
*ما براي جذب مربي خارجي با محدوديتهاي مالي مواجه بوديم و نميتوانستيم سراغ اسمهاي بزرگتر و مطرحتر برويم ولي با بررسي انجام شده تصميم گرفتيم ويرا را به ايران بياوريم و در کنارش از يکي، دو مربي ايراني استفاده کنيم ولي کليه امور و تصميمات فني بر عهده ويرا بود و کسي در کارش دخالت نميکرد و از دستيارانش و ذوالفقارنسب و حتي خود من مشورت ميگرفت ولي مشورت گرفتن با دخالت فرق ميکند. افرادي که خودشان را به عنوان سرپرست وقت به آن تيم ميچسبانند اصلاً کارهاي نبودند.
*با اين اساسنامه جديد فدراسيون فوتبال خوشبين هستم که ميتوانيم يک انتخابات خوب و بدون مشکل برگزار کنيم و يک فرد ورزشي و از جنس فوتبال طي آن روي کار بيايد. در اساسنامه طوري نسبت به اين موضوع برخورد شده که از رئيس فدراسيون فوتبال تا آبدارچي فدراسيون يک فرد فوتبالي بايد باشد و مثلا يکي از قوانين خوبش اين است که افراد داراي پستهاي دولتي رده بالا نميتوانند در آن شرکت کنند يا اينکه بايد سابقه مديريت ورزشي داشته باشند. ما نيروهاي جوان و تحصيلکرده و با سابقه خوب مديريتي از جنس فوتبال که توانايي مديريت فوتبال را داشته باشند داريد و امثال سعيد آذري و ميرشاد ماجدي ميتوانند نيروهاي مفيدي باشند. سرپرست و دبيرکل حال حاضر فدراسيون هم افرادي فوتبالي و کار بلد هستند. هم نبي سابقه روشني در فوتبال دارد و از جنس فوتبال است و مدير توانايي است و هم حيدر بهاروند را به خوبي ميشناسم و از جنس و بدنه فوتبال است و مراحل را پله پله طي کرده و سرمربي و مديرعامل بوده و کارش را بلد است و در کار خود با کسي تعارف ندارد و در کل ادامه اين مسير به سمت خوبي ميرود.