جولان «رسولپناه»ها در ورزش کشور نماد چیست؟

مشرق/ حراست وزارت ورزش بابت جولان دادن فردي چون رسولپناه در ورزش کشور و حاکم شدن روابط خانوادگي و پيوندهاي اقتصادي ناسالم در ورزش اولين نهاد زير سوال در اين حوزه است.
«پلوتوکراسي» ، اصطلاحي کمتر شنيده شده در علم سياست است که معناي آن، حکومت کردن يا قدرت يافتن بر پايه داشتن ثروت است. گزنفون، مورخ شهير يونان باستان، در يکي از آثارش اين نام را به کار برده و منظور از آن حکومتي مانندِ اليگارشي افلاطون است.
واژه پلوتوکراسي از واژه يوناني «پلوتوس» به معناي «ثروت» ميآيد و منظور از آن، سروري مستقيم يا غيرمستقيم يک اقليّت ثروتمند و بهرهمند بر ديگر افرادِ ملّت است.
حقيقت تلخي که درباره سابقه حکمراني ۷ سال اخير ائتلاف اعتدال-اصلاحات بر کشور مي توان بيان کرد، شباهت روزافزون آن به مفهوم «پلوتوکراسي» موردنظر گزنفون است؛ در کليت دولت تدبير و اميد، اين نوع روابط و پيوندها و عملکردها در برخي حوزهها و نهادها بيشتر به چشم مي آيد، چرا که کارکردهاي اين نهادها بيشتر در معرض ديد و داوري عمومي است.
يکي از اين مجموعهها «وزارت ورزش و جوانان» است که به خاطر هويت و کارکرد خاص خود، خروجيهاي آن مستقيما با ميليونها نفر از جمعيت کشور (به ويژه قشر جوان) سر و کار دارد. وقتي «دندانپزشک خانوادگي» جناب وزير ورزش، مسعود سلطانيفر، صرفا به واسطه همين پيوندهاي شخصي، مديرعامل و رييس هيات مديره يکي از دو باشگاه پرطرفدار کشور مي شود، آنگاه شايد وارد مرحلهاي از پلوتوکراسي شدهايم که به زبان محاورهاي حتي براي پلوتوکراسي يونان باستان هم قفل بود!
سابقه بددهني و حرف و سخن لغو و لمپنوار از جناب مديرعامل (مهدي رسولپناه)، در چند ماه اخير، طولاني است، ليکن اخيرا ويديويي از او منتشر شده که در آن در مال وقاحت تهديد مي کند «مهدي ترابي»، به خاطر ابراز ارادت به رهبر معظم انقلاب، در هنگام شادي گل، "بايد تاوان پس بدهد! "
البته بعد از اين اقدام رسولپناه، مجيد شهيدي، رئيس حراست ورزش و جوانان درباره اظهارات ساختارشکنانه مهدي رسول پناه، سرپرست سابق و رييس فعلي هيات مديره باشگاه پرسپوليس اظهار داشت:
" من اين فيلم را ديده ام و انشاءالله به اين بحث ورود کرده و بيانيه مي دهيم. "
البته ناظران نگاه مثبتي به حراست وزارت ورزش ندارند، چرا که خود اين مجموعه بابت جولان دادن چهرههايي چون رسولپناه در ورزش کشور و حاکم شدن روابط شخصي، خانوادگي و پيوندهاي اقتصادي در ورزش کشور، مورد سوال جدي است.
ظاهرا حراست وزارت ورزش آنچنان کم رنگ و منفعل عمل کرده که مسعود سلطانيفر، در ارديبهشت امسال، در حرکتي که بيشتر نمايشي به نظر مي رسيد، از وزارت اطلاعات خواست تا با دلالان ورزشي برخورد کند، اين در حالي است که اين نوع اقدامات، اصولا کارويژه و فلسفه وجودي «حراست» مجموعههاست. لازم به ذکر نيست که از نتيجه پيگيري سلطانيفر درباره همان دلالان ورزشي هم هيچ خبري در دست نيست.
مهدي رسولپناه، آذر سال ۱۳۹۸ و پس از درگذشت مرحوم «جعفر کاشاني» به عضويت هيات مديره باشگاه پرسپوليس منصوب شد. وزارت ورزش در بيانيهاي ادعا کرد که مهدي رسولپناه «براساس رايگيري اعضاي هيات مديره» گزينش شده است.
اول آبان امسال، ويدئويي از سخنان رسولپناه با برخي هواداران و خبرنگاران در جلوي باشگاه منتشر که در آن با ادبياتي چالهميداني و حرفهايي رکيک، سرمربي تيم، يحيي گل محمدي و شجاع خليلزاده را متهم مي کرد.
ادبيات او به قدري زشت و زننده بود که رسانهها سخنان او را به صورت تقطيع شده منتشر کردند. او در همين سخنان، به مردم شريف مازندران هم توهين کرد که در بازخورد شديد به صحبتهايش مجبور به عذرخواهي شد.
مهدي رسولپناه طي بيش از يک دهه اخير، دندانپزشک اختصاصي خانواده مسعود سلطانيفر بود؛ يعني از زماني که سلطانيفر به عنوان استاندار گيلان، عضو شوراي شهر تهران، رييس سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري، صنايع دستي و بعد وزير ورزش و جوانان مشغول بود، نقش دندانپزشک آقا و آقازاده اين خانواده را بازي ميکرد.
رابطه حسنهاش هم با شخص سلطانيفر و هم با «علي سلطانيفر»، آقازاده وزير ورزش و جوانان، او را از مطب دندانپزشکي بيرون برد و به اتاق رياست باشگاه پرسپوليس رساند.
اين تنها انتصاب مشکوک مسعود سلطانيفر در ورزش نبود. حتي در فهرست مديراني که وزير ورزش و جوانان منصوب کرده است، نام چندين چهره با پروندههاي مفتوح اقتصادي هم به چشم ميخورد.
در مورد مهدي رسولپناه، نقل ميکنند که او در نخستين هفتههاي حضورش در باشگاه پرسپوليس، نه تنها پيشکسوتهاي شناختهشده اين باشگاه را نميشناخت که حتي با قوانين اوليه فوتبال آشنا نبود، چرا که اصولا حوزه فعاليت آقاي «دکتر»، دندانپزشکي و البته انبوهسازي مسکن است.
روز جمعه، ۲۶ ديماه؛ «پيمان اسديان» مجري بخش خبر ورزشي شبکه خبر، در استوري صفحه اينستاگرام خود، به صورت غيرمستقيم از مشارکت اقتصادي ويژه مهدي رسولپناه و «علي سلطانيفر» آقازاده وزير ورزش و جوانان رونمايي کرد.
پيمان اسديان در اينستاگرام خود مهدي رسولپناه را «طرف» خطاب کرد و مدعي شد که رييس کنوني هيات مديره باشگاه پرسپوليس با «پسر وزير ورزش» در شهر ورامين، در «پروژه انبوهسازي» مشارکت دارد و کسي جرات ندارد او را کنار بگذارد. مجري شبکه خبر پرسيد: "وقتي من خبر دارم، دستگاههاي نظارتي نميدانند؟ "
نام شرکت مورد اشاره اسديان، «تعاوني مسکن دندانپزشکان ورامين» است. هيچيک از اعضاي هيات مديره و بازرسان اصلي يا عليالبدل آن، نه در ورامين طبابت ميکنند و نه زندگي.
طبق گزارشهايي که در تيرماه امسال در برخي پايگاههاي خبري منتشر شد، نام رسولپناه به طريقي ديگر هم به آقازاده وزير ورزش مرتبط مي شود و اين نقطه اتصال، قرارداد پرسپوليس با شرکتي به نام «آتيه دادهپرداز» است.
خبرگزاري فارس روز سهشنبه ۲۳ ارديبهشت به اسناد قرارداد شرکت آتيه دادهپرداز با باشگاه پرسپوليس دست يافت. اين اسناد نشان ميداد وزارت ورزش و مديران باشگاه پرسپوليس، تمامي حقوحقوق اين باشگاه را به آتيه دادهپرداز هبه کردهاند.
در اين گزارش ميخوانيم که تمامي حقوق مادي باشگاه از آگهي و اسپانسر تا بسترهاي ديجيتالي، اينترنتي، مخابراتي و ديگر بسترهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات و کليه فعاليتهاي درآمدزا که در چارچوب قوانين کشور و اساسنامه باشگاه قابلتعريف باشد بهصورت کامل به اين شرکت داده شده است.
اين قرارداد در کليت به ضرر منافع باشگاه پرسپوليس است، چنان که اعضاي سابق هيات مديره پرسپوليس آن را يک قرارداد «ترکمانچاي» خوانده بودند. اما هيچ گاه پيگيري جدي درباره نقش علي سلطاني فر فرزند وزير ورزش و البته خود وزير در انعقاد اين قرارداد، صورت نگرفت تا نقش وزير و فرزندش مشخص شود.
علي سلطانيفر
مسير اين قرارداد «۱۱۰ ميلياردي»، از طريق گماردن يکي از همحزبيهاي مسعود سلطانيفر، مهدي رسولپناه (عضو شوراي مرکزي حزب اعتماد ملي) به رياست هيات مديره پرسپوليس، هموار شد.
طبق برخي گزارشها، پاي اين کارگزار به پرسپوليس از طريق فردي به نام «رضا يلوه» (مباشر و دست راست حسين هدايتي، مفسد اقتصادي) باز شد.
نکته بسيار اساسي درباره شرکت «آتيهپرداز»، سوابق ضدامنيتي اين شرکت است. اين شرکت متعلق به شبکه مالي بود که «باقر نمازي» (مهره ارشد سرويس جاسوسي ياالات متحده)، پسرش سيامک و داماد اين خانواده، بيژن خواجهپور در کشور ايجاد کرده بودند و زيرساختهاي اطلاعاتي بانکها و موسسات مالي کشور را در سيطره گرفته بود. از «باقر نمازي» به عنوان «شاه ماهي سرويسهاي غربي» نام برده مي شد. سال ۹۵، مستندي به نام «شبنامه» به تفصيل به عملکرد ضدامنيتي خاندان نمازي، خواجهپورها، شبکه «آتيه» و شرکت «آتيه دادهپرداز» پرداخته بود.
به هر حال، فهرست ضربات مهلکي که در بيش از هفت سال حکمراني ائتلاف اعتدال-اصلاحات، در حوزههاي مختلف به کشور وارد شده است که در مواردي به شدت جبرانناپذير مي نمايد. «ايدئولوژيزدايي» از ساختار سياسي و سپردن مهار امور بعضا حساس و استراتژيک به دست کساني که به لحاظ اعتقادي کوچکترين علقهاي به ارزشها و مباني جمهوري اسلامي ندارند، يک خيانت بزرگ صورت گرفته در ساليان اخير بوده است. حضور و جولان امثال رسولپناه، تنها جلوه کوچکي از اين «خيانت» است.