چهار اصل آلومینیوم برای شکست پرسپولیس
طرفداري/ گل زود هنگامي که وارد دروازه آلومينيوم شد نه تنها باعث شکست اين تيم نشد که زمينه را براي برد اين تيم و يکسره کردن کار پرسپوليس در همان نيمه اول، مهيا کرد
تيم آلومينيوم اراک يکي از بازي هاي مهم هفته دوازدهم ليگ برتر را به سود خود تمام کرد. آنها اين بازي را در ورزشگاه خانگي و برابر پرسپوليس برگزار کردند و موفق شدند اولين شکست اين تيم در ليگ بيستم را رقم بزنند. رسول خطيبي و بازيکنانش براي بردن قهرمان ليگ، نقشه اي براي خود طراحي کرده بودند و با اجراي مو به موي آن توانستند سه امتياز شيرين را به دست بياورند، درست به مانند بازي فصل گذشته ماشين سازي و پرسپوليس در ليگ نوزدهم که چيزي نمانده بود رسول خطيبي و بازيکنان برابر پرسپوليس به برتري برسند اما بدشانسي بزرگترين دليلي بود که آن بازي با تساوي يک بر يک به پايان رسيد.
اصل اول؛ غافلگير نشو!
اتفاق مهم بازي يعني برد اراکي ها در حالي در همان نيمه اول به دست آمد که آنها در دقايق ابتدايي بازي، يعني در دقيقه هفتم دروازه خود را روي گلزني کمال کاميابي نيا باز شده ديدند تا اين تيم به صورت ناخودآگاه ترس حاصل از اين غافلگيري را بچشد اما در اين غافلگيري متوقف نشود. ترسي که مي تواند کار هر تيمي را در همان نيمه اول يکسره و احتمالا شکستي سنگين را براي آنها رقم بزند اما آلومينيوم آن تيمي نبود که با گل زودهنگام نابود شود. تيم خطيبي با خصوصياتي که به دست آورده نه تنها خيلي زود توانست به بازي برگردد بلکه اتفاقا آنها بودند که کار تيم پرسپوليس را در همان نيمه اول را يکسره و اولين شکست را به اين تيم تحميل کردند.
اصل دوم؛ بازي را خراب نکن!
جنگندگي تيم اراکي هرگز باعث نشد تا اين تيم چه در نيمه اول و چه در نيمه دوم حتي براي دقيقه اي هم که شده به خراب کردن بازي، خواباندن آن و يا کشاندن تيم به محوطه جريمه خودي و دفاع اتوبوسي، فکر کند. شايد اگر آلومينيوم به مانند برخي تيم هاي ديگر بازي مي کرد پس از آغاز نيمه دوم با يک عقب نشيني کاملا محسوس، راه دروازه خود را رسما با بازيکنان فراوان روي خط دروازه مي بست و در نهايت با کمک هايي همچون زير توپ زدن و کشاندن بازي به نقاط کور زمين و لايه هاي دفاعي فراوان، بازي را به سود خود به پايان مي رساند.
اصل سوم؛ به بازي نگاه کن، به تاريخ نگاه نکن!
خوشبختانه نه رسول خطيبي و نه تيمش هرگز به اين فکر نيفتادند که با هر کيفيتي مانع امتيازگيري پرسپوليسي ها شوند و به مانند بسياري از مربيان، تاکتيک هاي خود را اين گونه توجيه کنند که يکي دو سال ديگر کسي کيفيت اين بازي را يادش نمي آيد ولي مي بيند که ما برنده بازي بوديم و توانستيم تيم بزرگ پرسپوليس را شکست دهيم. آنها به اين اصل دروغين هرگز فکر نکردند و بازي خود را انجام دادند و مزد آن را هم گرفتند.
اصل چهارم؛ ضعف حريف را ببين و استعدادت را کشف کن!
نکته جالب اين پاراگراف به بازيخواني سرمربي و استعداد بازيکنان آلومينيوم بر مي گردد. آنها طوري در بازي حضور يافتند که گويي از مدت ها قبل خبر داشتند که گل محمدي مي خواهد بازيکن کوتاه قامتي مانند مهدي شيري را در قلب دفاع تيمش قرار دهد و به همين دليل تمرکز خود را گذاشتند روي استفاده مناسب از خصوصيات بازيکنان خود تا ضربه را از همان ناحيه به سرخ پوشان بزنند. يک بار ديگر هر دو گل اراکي ها را در ذهن بياوريد، دو ارسال دقيق و مو به مو توسط اميد سينگ و دو ضربه سر دقيق توسط توکلي و پاکدل دو گل براي اين تيم به همراه داشت. روزي که چه سيدجلال و چه کنعاني در ترکيب حضور ندارند مي توان از کوتاهي قد مدافعان پرسپوليس با دو ارسال بي نقص و دو ضربه سر دقيق نهايت استفاده را برد.