ماموریتهای پیش روی توماس توخل در چلسی
![ماموریتهای پیش روی توماس توخل در چلسی](https://app.akharinkhabar.ir/images/2021/02/02/9c1b9db3-a197-423e-8c9c-3545ff26f0e3.jpeg)
خبرآنلاين/ روزنامه سازندگي نوشت: زماني طولاني از خبر برکناري «فرانک لمپارد» نگذاشته بود که مديران باشگاه چلسي اعلام کردند سکان هدايت «آبيهاي استمفوردبريچ» را به دستان «توماس توخل» سپردهاند؛ انتخابي که مديران باشگاه اميدوارند با کمک او بتوانند از تمام توانايي بالقوه تيم بهره جويند.
توخل يکي از پيچيدهترين شخصيتها در ميان سرمربيان فوتبال اروپا محسوب ميشود؛ مربي 47 سالهاي که در خصوص ارائه فوتبال تهاجمي و البته کنترل تمام اتفاقاتِ پيرامون تيم وسواس دارد و در ضمن به عنوان متفکري تاکتيکي و هوشمند شناخته ميشود. رييس جديد استمفوردبريج حالا بايد خريدهاي گرانقيمت باشگاه را به مرحله شکوفايي برساند، هارموني ترکيب تيم را ترميم کند و اعتقادش به جوانان آيندهدار را مقابل چشم ميليونها بيننده به نمايش بگذارد.
اما ماموريتهاي نخستينِ پيش روي توماس توخل در چلسي چيست؟ با هم نگاهي به آنها مياندازيم:
1) احياي هاورتز و ورنر
منابع نزديک به باشگاه چلسي معتقدند که «رومن آبراموويچ» عامل اصلي خريد 62 ميليون پوندي «کاي هاورتز» در نقلوانتقالات تابستاني بوده است. اين هافبک آلماني در شرايطي از بايرلورکوزن خريداري شد که زمزمههايي مبني بر بدبيني «فرانک لمپارد» نسبت به خريد او وجود داشت. اين يک نمونه است تا مشخص شود منبع «قدرت» در قسمتِ آبي شهر لندن، در دستان کيست! بله؛ ممکن است لمپارد در ميان هواداران تيم از محبوبيت بالايي برخوردار باشد اما در نهايت «چلسي» باشگاهِ تحت مالکيتِ آبراموويچ است و تاريخ نشان داده که صبر مالک باشگاه در زمانهايي که خريدهاي بزرگ و گرانقيمت با مشکل مواجه ميشوند، چندان زياد نيست.
پايان اولين دوره حضور «ژوزه مورينيو» در چلسي تا حدودي به خاطر عدم توانايي او در همکاري و استفاده بهينه از «آندري شوچنکو» رخ داد؛ ستارهاي که در سال 2006 از ميلان خريداري شد. آن ماجرا بسيار شبيه به اتفاقيست که همين فصل روي داده و حالا لمپارد هم تاوان ناکامي در گرفتن بهترين بهره از هاورتز را پرداخت کرده است. مهاجمي که در اولين فصل حضورش در انگليس پس از ابتلا به «کوويد 19» عملکرد نااميدکنندهاي داشته و مالک متمول روسي چلسي، فرانکي را باعث اين ناکامي ميداند.
با اين حال اين اميدواري وجود دارد که سرمربي جديدِ آلماني بتواند او و ديگر خريد گرانقيمت چلسي از بوندسليگا يعني «تيمو ورنر» - که در 16 بازي قبلي تنها يک بار موفق به گلزني شده - را احيا کند. لمپارد نميدانست که چگونه بايد از ورنر که سال گذشته براي لايپزيش 34 گل به ثمر رساند، بازي بگيرد. اين مهاجم سرعتي هم در کنارهها و هم در وسط توانايي ايفاي نقش دارد ولي هنوز عملکرد خيرهکننده خود در بوندسليگا را تکرار نکرده و سردرگم به نظر ميرسد. فراموش نکنيد که آبيهاي لندني به ورنر و هاورتز براي استفاده از سبک مد نظر توخل نياز دارد.
2) نظم دادن به خط دفاعي
خط دفاعي بينظم چلسي يکي از نگرانيهاي اصلي سال اول حضور لمپارد بود؛ آبيهاي استمفوردبريج فصل گذشته در ليگ برتر انگليس 54 گل دريافت کردند، بارها روي ضربات ايستگاهي تسليم شدند و به حريفان آنقدر موقعيت گلزني ميدادند تا رقيب سرانجام آنها را تنبيه ميکرد. اشتباهات فردي هم براي چلسي بسيار گران تمام شد. ضمن اينکه عدم وجود نظم تاکتيکي در تيم نيز کاملاً به چشم ميآمد و پس از شکست چلسي مقابل آرسنال در فينال جام حذفي، به طور مشهودي مشخص بود که اعلام برخي تغييرات اجتنابناپذير و لازم است.
به همين دليل نيز بود که تقويت خط دفاعي براي لمپارد در اولويت قرار گرفت. او به «کپا آريزابالايا»، دروازهبان 71.6 ميليون پوندي خود اعتقاد نداشت و به جايش «ادوارد مندي» را جذب نمود. فرانکي همچنين به يک مدافع چپ نياز داشت و از اين رو «بن چيلول» را به خدمت گرفت. در ادامه «تياگو سيلوا» که اتفاقاً براي توخل در پاريسنژرمن بازي کرده بود هم خريداري شد تا عنصرِ «تجربه» به خط دفاعي چلسي اضافه شود. با اين حال و عليرغم پيشرفت اوليه، ايرادات، دوباره خودشان را نشان دادند. پس از يک شروع اميدوارکننده حالا اقتدار مندي هم کم شده و «ريس جيمز» با وجود تمام اميدها هنوز يک مدافع راستِ خام و معمولي به حساب ميآيد.
در اين بين بعضي از مدافعان هم احساس ميکردند انتقاداتي که درباره عملکردشان ميشود، غيرمنصفانه است و به طور خصوصي اين استدلال مطرح شده که آنها تحت تاثير تاکتيکهاي لمپارد هستند. مشکلات چلسي روي ضدحملات در شکست مقابل ولورهمپتون و منچسرسيتي خودش را نشان داد و لستر نيز با کرنرهاي کوتاهش به سنگينترين شکل ممکم به چلسي ضربه زد. بايد به صراحت گفت که شيوه دفاعي آبيپوشان بعضاً حتي تا سطح آماتور افت ميکند و از اين رو توخل بايد در يکي از گامهاي ابتدايي خود امنيت دفاعي چلسي را افزايش دهد. به همين دليل هم بود که سرمربي آلماني در اولين کنفرانس خبري خود تصميم گرفت به بازيکنان خود روحيه دهد و گفت: «چلسي آنچنان نقطه ضعفي ندارد»
3) متعادل کردن ميانه زمين
اگر بخواهيم نسبت به لمپارد منصف باشيم بايد به اين سوال هم پاسخ دهيم که آيا چلسي در خط هافبک ترکيب درستي دارد؟ پاسخ به اين سوال از اين جهت حائز اهميت است که مشکلات دفاعي تيم تا حدودي هم به ساختار کلي تيم برميگردد. «انگولو کانته» مستعد آسيبديدگي است و با توجه به شرايط سنياش ديگر پويايي قبل را ندارد. هافبک فرانسوي در اين فصل بارها زماني لمپارد به دنبال ارائه پويايي بيشتري بود، به عنوان تک هافبک تدافعي تيم به ميدان رفت ولي در شکست مقابل آرسنال و سيتي مقصر اصلي بود. از اين رو نياز به خريد «دکلان رايس» از وستهم الزامي به نظر ميرسد.
شايد راه حل رفعِ اين نقيصه، استفاده از دو هافبک پوششي باشد و از اين رو سوال اينجاست که براي عملياتي کردن اين شيوه، از چه کساني بايد استفاده شود؟ هرچند توخل پيش از اين قصد داشت جورجينيو را به پاريس ببرد و حالا اين بازيکن ايتاليايي را در ترکيب تيمش ميبيند. با اين حال انتخاب نفر دوم با توجه به نمايشهاي نااميدکننده «متئو کواچيچ» در اين پست، چالش جدي براي توخل خواهد بود.
همه اينها به اين معني است که راه حل ميتواند يک اسکاتلندي کوچک و چابک باشد؛ «بيلي گيلمور» 19 ساله. ستارهاي که وقتي توپ را در اختيار ميگيرد، نمايش درخشاني از خود به تصوير ميکشد و از تکل زدن نميهراسد. گيلمور در کنار «ميسن مونت» در پيروزي مقابل «لوتون تاون» عالي کار کرد و اکنون زمان اعتماد به اوست.
4) ترميم هارموني تيم
هر چند چلسي 220 ميليون پوند براي هفت خريد خود در تابستان هزينه کرد اما در پايان فصل نقلوانتقالات، لمپارد را با چند مشکل و معما مواجه کرد. عادت چلسي در بستن قراردادهاي بزرگ، فروش بازيکنان مازاد را در حالي که ديگر باشگاهها به خاطر فشارهاي مالي ناشي از شرايط کرونا در هزينه کردن مشکل دارند، سخت ميکند.
لمپارد پس از آنکه در فروش «امرسون پالميري» همانند «مارکوس آلونسو» ناکام ماند، سه دفاع چپ در ترکيب خود ميديد. ضمن اينکه او پس از ناکامي در فروش «آنتونيو روديگر»، 5 مدافع مياني ديگر در اختيار داشت. حال سرمربي آلماني بايد با داشتههايش در ترکيب، هارموني تيمش را هر چه سريعتر برقرار کند تا بتواند براي مشکلات تيم، راه حلي بيابد.
در خط حمله هم مشکلاتي به چشم ميخورد؛ «اوليويه ژيرو» و «کالوم هادسون اودوي» در زمانِ لمپارد کمتر مورد استفاده قرار ميگرفتند و از همين امر نيز ناراضي بودند. به همين دليل توخل بايد روحيه اين مهرهها را مورد بازيابي قرار دهد تا بتواند مشکل گلزني تيماش را حل کند.
5) اعتماد به آکادمي
ميراث ماندگار لمپارد، پيشرفت جوانان بااستعداد باشگاه بود. مونت در بازي آخر لمپارد بازوبند کاپيتاني را به بازو بسته بود. فرصت زيادي هم به بازيکناني چون «تامي آبراهام»، «تينو آنجورين» و «فيکايو توموري» داده شد. آنطور ستارههاي جوان تاييد کردند؛ هميشه اوضاع خوب نبود اما جوانان عملکرد مثبتي داشتند و اغلب بهترين بودند. ادامه اين راه بايد يکي از مهمترين اوليتهاي «توماس توخل» باشد.