طاهری: ستاره سوم استقلال را ربودند
مهر/ پيشکسوت باشگاه استقلال با بيان اينکه حمايت کورکورانه از مديران استقلال خيانت است، گفت: کارشکنيهايي مديران باشگاه باعث ربوده شدن ستاره سوم آسيايي اين تيم شد.
بيژن طاهري پيشکسوت و مربي سابق استقلال در خصوص آخرين وضعيت اين تيم بعد از دو شکست در ليگ برتر و در آستانه ديدار مقابل ذوب آهن در جام حذفي توضيحاتي ارائه داد که شرح آن را در قالب يک گفتگو در زير ميخوانيد.
* با توجه به دو شکست پياپي در ليگ مقابل ذوب آهن و پرسپوليس و افزايش فاصله با صدر جدول به ۱۴ امتياز، آيا هنوز ميتوان براي قهرماني استقلال در ليگ برتر شانسي قائل بود؟
- با اينکه هنوز روي کاغذ شانس داريم، اما بايد واقعبينانه قضاوت کرد و واقعيت اين است که ميزان اين شانس به حدي کم است بايد گفت ما در اين فصل قهرماني را از دست داديم.
ستاره سوم مرهمي بر زخم دل استقلاليهاست
* استقلال روز چهارشنبه در چارچوب جام حذفي بايد با ذوب آهني ديدار کند که چند روز پيش مقابل آن شکست خورد. آيا استقلال باز هم مقابل ذوب آهن شکست ميخورد و سومين شکست متوالياش را متحمل مي شود؟
- به نظر من اصلاً اينطور نيست. قطعاً استقلالي که در جام حذفي با ذوب آهن ديدار ميکند با آن تيمي که در ليگ برتر به مصاف ذوب رفت تفاوت دارد. فرهاد مجيدي و بازيکنانش درک خوبي از شرايط اين بازي دارند و با تمرکز کافي وارد آن ميشوند. جام حذفي جام تک بازيهاست و استقلال حالا که ليگ را از دست داده، بايد با تمرکز کافي در جام حذفي به ميدان برود. استقلال اين شانس را دارد که با ۴ بازي قهرمان حذفي شده و حداقل در اين فصل يک جام بگيرد. نبايد از اين فرصت به راحتي عبور کرد.
* هواداران استقلال از شرايط موجود ناراضي و کلافه هستند و با اين توضيحي هم که شما داديد و کاملاً هم منطقي است، نبايد اميد زيادي به قهرماني در اين فصل داشت.
- بله، نبايد به قهرماني اميدوار بود. اميد دادن به قهرماني در اين فصل مصداق «رويا فروشي» است و ما نبايد اين کار را بکنيم. به نظر من تنها راهي که استقلال پيش رو دارد تا جبران همه اين ناکاميها با بکند، قهرماني در آسيا است. کسب ستاره سوم تنها مرهمي بر زخم هواداران و پيشکسوتان استقلال است. قهرماني آسيا بسيار با ارزش تر از قهرماني ليگ، حذفي و همه جامهاي داخلي است.
استقلال تنها تيم ايراني است که توان قهرماني در آسيا را دارد
* آيا به نظر شما تيم ميتواند به موفقيت در آسيا اميدوار باشد؟ با توجه به اينکه الهلال براي اين بازي تقويت ميشود؟
- الهلال و همه تيمهاي منطقه غرب از استقلال در آسيا هراس دارند و روحي از اين تيم عقب هستند. ما نه تنها ظرفيت غلبه بر الهلال، بلکه ظرفيت پيروز بر هر تيمي را در منطقه غرب آسيا داريم و بايد بتوانيم به فينال برسيم. ضمن اينکه به نظر من اينطور هم نيست حريف شرقيها نباشيم، ما حتي شرقيها را ميتوانيم ببريم. با قاطعيت ميگويم اگر فقط يک تيم از ايران توان قهرماني آسيا را داشته باشد، آن تيم استقلال است.
* کدام نقطه ضعف استقلال مقابل پرسپوليس منجر به شکست اين تيم شد؟
- قبل از اشاره به نقطه ضعف به اين نکته اشاره کنم که استقلال به مراتب نسبت به پرسپوليس در اين بازي برتر بود و اگر قرار بود تيمي در آن دربي پيروز شود، اين حق بيشتر به استقلال ميرسيد. اما در يک صحنه تمرکز خط دفاعي ما بر هم خورد که اين اتفاق براي هر تيم و هر خط دفاعي ميتواند بيفتد.
اما حالا که اشاره به نقطه ضعف شد خواستم يک انتقادي از مسعود ريگي بکنم. من به عنوان فردي که هميشه از ريگي حمايت کردم و حتي زمان فکري از او انتقاد ميکردم که چرا از ريگي کمتر استفاده ميکند، اين را ميگويم که تعلل ريگي اصلي ترين عامل گلي بود که پرسپوليس زد. درست مثل اتفاقي که در بازي با سايپا افتاد و آنجا هم ريگي تعلل کرد و اجازه شوت زني را از مقابل خط دفاعي داد. ريگي بدون ترديد يکي از بهترين هافبکهاي مياني ليگ است، اما در شان او و تيم استقلال نيست که چنين اشتباهات کمرشکني از او سر بزند. ما ۶ امتياز مهم مقابل سايپا و پرسپوليس از دست داديم که مقصر هر دو گلي که منجر به شکست ما شد ريگي بود.
* با توجه به نتايج و اتفاقات اخير، به نظر شما باشگاه و هواداران بايد از مجيدي حمايت کنند؟
- قطعاً به نظر من بايد از مجيدي حمايت شود. تا کي بايد اين باشگاه ثبات نداشته باشد و با هر باخت دست به تغيير مربي بزنيم؟ تا زماني که اين بي ثباتي در تيم باشد قطعاً نتيجه نخواهيم گرفت. الان هم اتفاقي نيفتاده و بايد باشگاه، هواداران و پيش کسوتان از مجيدي حمايت کنند تا او فصل بعد تيمي را که خودش ميخواهد ببندد. به هر حال اين را به ياد داشته باشيم که حضور او در استقلال هنوز به نيم فصل نرسيده و نبايد به خاطر دو تا شکست او را سوزاند.
مديران استقلال پول و تخصص کافي ندارند
* شما صحبت از قهرماني آسيا کرديد در حالي که لازمه اصلي موفقيت و قهرماني در آسيا تدارکات و استراتژي مناسب است. ۱۰ بازيکن استقلال در پايان فصل قراردادشان به اتمام ميرسد. آيا مجموعه کنوني مديريتي استقلال اين توان را دارند که علاوه بر تمديد با اين ۱۰ بازيکن يا هر تعداد از اين ۱۰ بازيکن که مد نظر مجيدي هستند، بتوانند مهرههاي مورد نياز را هم به تيم اضافه کنند تا ظرفيت قهرماني در آسيا توليد شود؟ يا قرار است با همين پنجرههاي بسته و بدون بازيکن و پول به جنگ الهلال و ساير تيمهاي آسيايي برويم.
- اين نکته بسيار مهمي است و اگر ما قهرماني آسيا ميخواهيم، بايد ابتدا شرايط و زمينه آن را فراهم کنيم که اين هم دست مديريت را ميبوسد. اولين لازمه آن اين است که باشگاه با همه طلبکارانش تسويه کند که البته باشگاه استقلال اهل تسويه حساب نيست و بعد از آن بتواند با پنجرههاي باز، جيبي پر و تخصصي بزرگ دست به تقويت تيم در نقل و انتقالات بزند. که البته من اينها را نمي بينم. متاسفانه پکيج مديريت در استقلال نه به اندازه کافي پول دارد و نه تخصص.
شفر فريب خورد
* شما خودتان همچنان از باشگاه طلبکار هستيد؟
- بله من از همچنان از سالي که با شفر در استقلال کار ميکردم طلبکار هستم و همچنان هيج اميدي به تسويه حساب ندارم. چون من خودم را از خانواده استقلال ميدانم، تصورم اين است که در اين باشگاه بزرگ شدم، حجب و حيا دارم و اهل شکايت نيستم، پولم را نميدهند. يک زماني هم که شفر پنجره نقل و انتقالاتي را بسته بود به مديران باشگاه تاکيد ميکرد اول بايد پول دستياران ايرانيام را بدهيد بعد من پول ميگيرم تا پنجره باز شود. شفر که خارجي بود بيشتر از هموطنان ما احساس مسئوليت ميکرد.
مديران استقلال کمبود علم و تخصص دارند/ستاره سوم استقلال را ربودند
* با اين توصيف چطور شفر قبول کرد قبل از دستياران ايرانياش پول بگيرد؟
- او قبول نکرد بلکه فريب خورد. متاسفانه برخي از مديران استقلال که هنوز در اين باشگاه سمت دارند به دستياران ايراني گفتند الکي (به دروغ) به شفر بگوييد پول گرفتيد تا او راضي شود پنجره را باز کند و بعد ما به شما پول ميدهيم. متاسفانه «خرشان که از پل گذشت» باز هم پولي به ما ندادند.
چطور ستاره سوم استقلال ربوده شد
* با توجه به گفتههاي شما، اين نگراني پيش ميآيد که باز هم مديريت استقلال نتواند با تدابير لازم تيم را براي موفقيت در آسيا روانه ديدار با الهلال کند و باز هم برخي اتفاقات گذشته تکرار شود و يک ناکامي ديگر به نام تيم ثبت شود.
- متاسفانه اين نگراني وجود دارد و ترس من از همين است که بلايي که زمان شفر سر تيم آوردند تا قهرماني آسيا به دست نيايد، بار ديگر تکرار شود.
* در اين زمينه قدري شفاف سازي کرده و بگوييد زمان شفر دقيقاً چه اتفاقاتي افتاد.
- شايد نتوانم جزييات را بيان کنم چون مستندات کافي ندارم، اما آنچه را که به چشم خودم ديدم، تار و مار شدن تيمي بود که بعد از شکست دادن ذوب آهن در آسيا، به راحتي ميتوانست به فينال آسيا راه يابد. اما از آن تيم تمام بازيکنان تاثيرگذار را هر کدام را با طرحي فراري دادند، امکان موفقيت را گرفتند. ما به چشم خود ديديم که چطور هيچکس با اميد ابراهيمي براي تمديد تماس نگرفت، چطور سرور جباروف و تيام را فراري دادند، مجيد حسيني را فرستادند و الي آخر. در واقع با شيطنتهايي که از داخل باشگاه انجام شد، ستاره سوم استقلال را ربودند.
* بيشتر شفاف سازي کنيد. اين اراده چه شخص، اشخاص يا جرياني بود که با تار و مار کردن استقلال اين تيم را در آسيا ناکام کنند.
- حتماً جرياني بوده و شايد هنوز هم باشد که تمايلي به موفقيت استقلال ندارد و هر زمان احساس شود اين تيم در مسير موفقيت قرار گرفته، اين جريان دست به کار شده و مانع تراشيها شروع ميشود. اين فکر، جريان، سازمان يا هر چيز ديگري که اسمش را بگذاريد در اين چند سال تغيير نکرده و تنها مهرههايي که براي اين منظور انتخاب ميکند تغيير کردهاند که اين مهرهها در بدنه مديريت استقلال به کار گرفته ميشوند. اين جريان است که يک روز باعث ميشود شفر در آستانه قهرمان کردن استقلال در ليگ اخراج شود، يک بار استراماچوني را شبانه فراري ميدهد، يک جا دست به کار ميشود بازيکناني مثل اميد ابراهيمي، سرور جباروف، تيام، مجيد حسيني و چند نفر ديگر را از تيم کنار ميگذارد و… نگراني من هم اين است که اين جريان امروز هم دست به کار شده و اجازه تقويت تيم براي رفتن به آسيا را ندهد.
* شما هميشه از استقلال حمايت کردهايد اما امروز انتقادات تندي را بيان ميکنيد.
- من هميشه از استقلال حمايت کرده و باز هم ميکنم، اما حمايت من از نام استقلال، تيم، هواداران و پيشکسوتان است. نه از مديراني که شرايط لازم را براي مديريت در اين مجموعه ندارند. حمايت کورکورانه چيزي از خيانت کم ندارد و من هرگز نسبت به تيمي که آن را خانواده خودم ميدانم خيانت نميکنم.
* تمام انتقادات شما متوجه مديران باشگاه در سالهاي اخير است؟
- اغلب افرادي که در سالهاي اخير به مديريت باشگاه ما ورود کردهاند فاقد تجربه کافي بودند. هيچيک از آنها خاک استقلال را نخورده بودند که با پوست و گوشت و استخوان اين باشگاه را حس کنند. بسياري از آنها ذاتاً استقلالي نبودند و صرفاً مدير بودند. حالا يک روز مدير استقلال هستند و يک روز هم مدير جاي ديگر و اين نشان ميدهد خيلي هم براي آنها استقلال دغدغه مهمي نيست. آنها بيشتر دنبال جلب رضايت مديران بالادستي شان هستند تا آينده مديريت شان به خطر نيفتد و جلب رضايت هواداران و منافع باشگاه در اولويت هاي بعدي شان است. ما در اين چهار پنج سال اخير چند مديرعامل داشتيم؟ چرا نتوانستند دو تا مربي را حفظ کنند؟
شفر و استراماچوني را فراري دادند تا استقلال موفق نشود
* معتقديد اگر در اين سالها همه چيز در باشگاه سر جاي خودش بود ستاره سوم کسب شده بود؟
- در اين سالهاي اخير نه در داخل و نه خارج از کشور هيچ وقت نگاه حمايتي از استقلال صورت نگرفت و حتي کارشکنيهاي زيادي شد. اگر اين اتفاقات نميافتاد و همه چيز سر جاي خودش بود الان حداقل ما يک بار ديگر قهرمان آسيا شده بوديم، حداقل يکي دو بار قهرمان ليگ شده بوديم، يا شفر هنوز سرمربي تيم بود و يا استراماچوني.
* در رفتن استراماچوني هم حرف و حديثهاي زيادي بود و خيليها مستقيم و غير مستقيم مطالبي عنوان ميکردند که به شباهت به مطالب شما نيست.
- من که زمان استراماچوني به تيم نزديک نبودم، اما ديديد که مردم چقدر او را دوست داشتند و دارند. در باشگاه استقلال بي سابقه بوده هواداران تا اين حد يک مربي را دوست داشته باشند. حتي وقتي در ابتداي فصل ۴ هفته نتيجه نميگرفت و حتي در دربي هم شکست خورد باز هم حمايت شد. چون مردم ميفهميدند که تيم در حال تحول است و اين تحول را خيلي زود ديدند. بله من آن زمان به تيم نزديک نبودم، اما با مواردي که در زمان شفر از نزديک ديده و آن را حس کرده بودم، يقين داشتم که ارادهاي هم براي ادامه کار استراماچوني وجود نداشت و دستهايي در کار بود که او هم به سرنوشت شفر در استقلال دچار شود. چون هستند کساني که خواهان عدم موفقيت استقلال هستند و متاسفانه در تصميمهاي کلان ورزشي هم نقش تعيين کنندهاي دارند.
* با صحبتهايي که انجام داديد، چقدر اميدواريد اين تيم در آينده نزديک دستخوش تحولات مثبت شود.
- اميد که داريم چون انسان به اميد زنده است. فقط اميدوارم حداقل با تغيير دولت، نوع نگاه به استقلال هم تغيير پيدا کند. ما دنبال نگاه حمايتي نيستيم و نگاه عدالت محور هم ما را راضي ميکند.