مگر قرار است به عراق ببازیم؟

طرفداري/ ديدار حساس و سرنوشت ساز تيم ملي فوتبال ايران برابر عراق اگرچه از اهميت بسياري برخوردار است اما رويکرد صدا و سيما به اين رويداد، چندان مطلوب و منطقي نيست!
اين روزها پاي هر برنامه اي در راديو و تلويزيون با موضوع مسابقه ايران و عراق مي نشينيم با مجريان و کارشناساني مواجه مي شويم که مشغول بررسي احتمالات صعود ايران در صورت شکست مقابل همسايه غربي هستند و اين نکته که کناره گيري کره شمالي از مسابقات ما را با مشکل جدي روبرو کرد يا شکست لبنان مقابل کره جنوبي چقدر به نفع ما شد، در هر برنامه اي تکرار مي شود!
اين شکل از برنامه سازي نه در شان فوتبال ايران است و نه کمکي به جذب مخاطب براي اين رسانه خالي از چهره هاي تاثير گذار دارد. از عراق غول ساخته اند همانطور که بحرين را سدي نفوذ ناپذير براي تيم ما قلمداد مي کردند در حالي که قدرت فني و فيزيکي ما چيزي نيست که اين دو رقيب بتوانند با آن برابري کنند. فوتبال ايران در روزي که چندان خوب هم نبود با سه گل بحرين ميزبان را در هم کوبيد. تيم ما توان اينکه از عراق هم بازنده اي تمام عيار بسازد را دارد. اما پرداختن بيش از حد معمول صدا و سيمايي ها به شرايط صعود تيم ملي به عنوان تيم دوم به نوعي تضعيف قدرت تيم و تمرکز زدايي از بازيکنان ايران است. بچه هاي ما بايد بدون هيچ استرس و دل نگراني پا به ميدان گذاشته و عراق را هم قرباني اقتدار خود کنند. فکر اينکه اگر به عراق ببازيم چنين و چنان مي شود جز برهم خوردن تعادل و تمرکز تيم ملي حاصلي نخواهد داشت.
آن چه مهم است پيروزي بر عراق و صدرنشيني در اين گروه است که با تلاش بچه ها محقق مي شود. پرداختن به هر فرضيه اي غير از اين در حکم دوستي و حمايت از تيم ملي نخواهد بود!