تغییر سرمربی تیم ملی باید با دلیل صورت بگیرد

تسنيم/ بازيکن پيشين تيم ملي فوتبال ميگويد که تعويض سرمربي فاکتورهاي مختلفي دارد و اگر قرار به اين کار است بايد دليل آن مشخص باشد.
امير هاشميمقدم در خصوص پيروزي تيم ملي مقابل عراق و صعود به مرحله نهايي انتخابي جام جهاني 2022 قطر اظهار داشت: در درجه اول به فوتبال ايران و مليپوشان بابت پيروزي و صعودمان که مستحق آن بوديم، تبريک ميگويم. اين برد و صعود براي شخصيت فوتبال کشورمان خيلي مهم بود.
وي افزود: ابتداي بازي مشخص بود که دو تيم براي يکديگر کمين کرده بودند و انتظار داشتند يکي اشتباه کند. البته که اگر دو تيم را روي ترازو بگذاريم، کفه ترازو به سمت ايران سنگيني ميکرد، چون حفظ توپ ما بيشتر بود و کنترل بازي را در اختيار داشتيم، در شرايطي که عراق منتظر اشتباه ما، ضد حمله و رسيدن به گل از روي ضربه ايستگاهي بود. در اين بازي کارهاي اشتباه و پاس اشتباه زياد داشتيم. در مسابقاتي به اين شکل که فشار زياد است، به خصوص براي ايران که حتماً بايد به برد ميرسيد، پيروزي يک بر صفر و داشتن حداقل سه موقعيت صد درصد گل، خيلي ارزش دارد.
«اين کيفيت فوتبال ايران بود که باعث پيروزي ما شد و مقابل تيمي که دور رفت مقابل آنها باخته بوديم، اشتباه نکرديم.» بازيکن سابق تيم ملي ضمن بيان اين جمله تأکيد کرد: ديدار مقابل عراق، ارزش بالايي داشت که سرگروه را تعيين ميکرد و در اين بازي کيفيت فوتبال ايران در زمين صحبت کرد. کيفيت ما آنقدر خوب بود که ميشد دو تيم مختلف را مقابل عراق بازي دهيم. شايد ترکيبي که سرمربي تيم ملي مقابل عراق گذاشته بود، دلخواه من نبود، اما او حق دارد که ترکيب را انتخاب کند.
هاشميمقدم با اشاره به سبک بازيکنان هجومي تيم ملي گفت: وقتي بازيکناني مثل عليرضا جهانبخش، علي قليزاده، سردار آزمون و مهدي طارمي را در خط جلو داريد، اين بازيکنان بايد تغذيه شوند و براي تغذيه آنها بايد از خط عقب زمين شروع به کار کنيم. يعني نقش مدافعان مياني براي بازيسازي بسيار مهم است، اما تصور من اين است که اسکوچيچ در بازي با عراق مدافع مارکر ميخواست و به جاي تغذيه مهاجمان، ترجيح داد قسمت هجومي تيم را به خود مهاجمان بسپارد و مطمئن بود که در حملاتي که داريم به يکي دو گل ميرسيم؛ اگر نقشه چنين بوده، نقشه موفقي بود و به نتيجه هم رسيديم.
وي در پاسخ به اين سؤال که معتقد است چون ايران نياز به گل نخوردن و کسب 3 امتياز داشته اسکوچيچ سعي کرده به جاي مدافعان بازيساز از مدافعاني بهرهمند شود که کارکرد دفاعي بيشتري دارند تا خط دفاعي را مستحکمتر کند، اظهار داشت: دقيقاً همينطور است و هميشه ميگويند مربي برنده حق دارد. همانطور که گفتم اگر نقشه اسکوچيچ اين بوده، نقشه موفقي داشت و ما به غير از دو گلي که زديم، دو سه موقعيت ديگر هم داشتيم. در هر صورت يک بر صفر با چهار بر صفر، سه امتياز دارد و وقتي در چنين مسابقهاي يک بر صفر را حفظ ميکنيم و سه چهار موقعيت خوب گلزني هم داريم، کيفيت فوتبالمان را نشان ميدهيم.
اين مدرس و دارنده مدرک مربيگري فوتبال اروپا خاطرنشان کرد: فراموش نکنيم که بازي تدارکاتي نداشتيم و اسکوچيچ فرصت چيدن بازيکنان، ايده گرفتن از آنها و رسيدن به شناخت تاکتيکي را نداشت و شايد تنها شناخت او از نظر فيزيکي بازيکنان بود و اينکه به دليل سابقه کار در فوتبال ايران، از بازيکنان شناخت داشت. شايد به دليل همين شناخت نياز به انجام مسابقه دوستانه نداشت تا تيمش را آمادهتر در اختيار داشته باشد و از بازي هنگکنگ به عنوان بازي تدارکاتي براي مصاف با بحرين و از بازي با کامبوج به عنوان بازي تدارکاتي براي مصاف با عراق استفاده کند.
هاشميمقدم افزود: اگر دقت کرده باشيد، در سه بازي اول نيمه نخست خوبي نداشتيم، اما مقابل عراق کنترل بازي در نيمه اول و کنترل توپ و زمين در اختيار ما بود. اين عراق بود که نميدانست بايد چه کار کند و ما محيط بازي را در اختيار گرفته بوديم. اين موضوع باعث شد عراق دستپاچه و بلاتکليف شود و در اين دستپاچگي حريف، يک گل فني بسيار خوب زديم. به اصطلاح گل کوچيکي توانستيم دروازه عراق را باز کنيم. با باز کردن بازي، بردن توپ به چپ و فوتبال تک ضرب، توپ را درون دروازه قرار داديم.
وي به رقباي پيشين تيم ملي اشاره کرد و گفت: با تمام احترام به هنگکنگ، همين توقع ميرفت که با اختلاف دو يا سه گل اين تيم را شکست دهيم. در ذهن من اين بود که بحرين هميشه بازي دشوارتري از عراق است و چون آنها ميزبان هم بودند، اين تصور ذهني قويتر شده بود. خشونت بحرينيها نسبت به ما هميشه با عراقيها فرق داشته، اما بحرين واقعاً مقابل ايران چيزي براي گفتن نداشت و از نظر کيفيتي و فوتبالي، فقط ما را تماشا کردند.
هاشميمقدم اضافه کرد: بحرين مقابل ايران فقط منتظر ضد حمله زدن و منتظر بود که ما کنشي داشته باشيم تا آنها واکنشي نشان دهند. وقتي بحرين مقابل ايران قرار ميگيرد، آقاي گل ليگ برتر روسيه، پرتغال، يونان، دو بازيکني که در ليگ برتر انگليس حضور دارند و چندين لژيونر اروپايي ديگر را مقابل خود ميبينيد و مسلم است حرفي براي گفتن نداشته باشد. از اين امتياز و پرستيژي که داشتيم، به خوبي استفاده کرديم و آنقدر آنها را تحت تأثير قرار داديم که حرفي براي گفتن نداشتند. بازيکن فانتزي نداريم که بگوييم او با فاصلهاي بهتر از بقيه بازيکنان بوده و همه بازيکنان ما خوب بودند. کسي عار نميديد که تکل بزند يا بيشتر از بقيه سختکوشي کند و همه در يک سطح تلاش ميکردند.
«فرمول و تفکري که دراگان اسکوچيچ داشت براي ايران 12 امتياز آورد.» اين مربي فوتبال با بيان اين جمله به تسنيم گفت: فراموش نکنيم که سه ماه ديگر بايد وارد مرحله بعدي شويم و تا آن زمان بايد به يک شکل و سبک فوتبالي مشخص برسيم. اين مسئله نياز به بازيهاي تدارکاتي دارد و بايد سازمان يافتهتر و با برنامهتر کار کنيم. اکنون سرمربي تيم ملي از تيمش شناخت خوبي پيدا کرده، با اين حال جلوي اين چهار تيم ميتوانيم 70 درصد در زمين حريف فوتبال بازي کنيم و حتي بدون دفاع وسط بازيساز هم به گل برسيم، اما بايد مقابل کرهجنوبي، استراليا يا عربستان سبک ديگري داشته باشيم؛ اگر چه فراموش نکنيم که شما حتي براي برد مقابل هنگکنگ هم بايد زحمت بکشيد، بازي کنيد تا پيروز شويد. مثلاً در بازي با کامبوج وقتي 9 بر صفر جلو بوديم، توپي را لو داديم که امير عابدزاده ناراحت شد و به مدافعان اخطار داد که نبايد اشتباه کنند و گل بخوريم که اين تفکر خيلي با ارزش است.
هاشميمقدم ادامه داد: اکنون وقت اين است که کادرفني و بازيکنان لذت ببرند و بايد از اين نتيجه شاد باشند. صعود کرديم و خيالمان راحت شد و بايد برنامهريزي درستي صورت بگيرد که با بازيهاي دوستانه و استراتژي درست بتوانيم پستهاي مختلف را بشناسيم و موفقيت خوبي در مرحله بعدي داشته باشيم. در مجموع آناليز کردن اين چهار بازي کار بسيار مشکلي است، چون سه گل به هنگکنگ، سه گل به بحرين، 10 گل به کامبوج و يک گل به عراق زديم و فقط يک گل دريافت کرديم. در مجموع 17 گل زديم و يک گل خورديم که آناليز اين چهار بازي را سخت ميکند، اما نتيجه موفقيت آميز بوده و اکنون مهمترين مسئله قدم بعدي ماست.
وي در پاسخ به اين سؤال که اسکوچيچ براي اولين بار در اين اردو تمام بازيکنان را در اختيار داشت و آيا با حضور بلند مدت در اردو به شناخت روحي از بازيکنان رسيده و توانسته به لحاظ عاطفي به آنها نزديک شود، گفت: اسکوچيچ هيچ وقت فرصت کافي نداشت که به جز فوتبال، به لحاظ شخصيتي بازيکنان را بشناسد. اميدوارم اين فرصت پيش آمده باشد که بازيکنان و کادرفني، از يکديگر شناخت پيدا کرده و به لحاظ روحي به هم نزديک شده باشند و سرمربي تيم به شناخت از نوع تمرين کردن بازيکنان رسيده باشد. مهمتر از همه تيم شدن است که اميدوارم اين حس تيم بودن، شکل گرفته باشد. سخت است از دور اين مسئله را تشخيص داد، اما جنگيدن بازيکنان در زمين حتي براي سانتيمترها، نشان ميدهد شرايط خوب بوده و رابطه شيميايي يا به اصطلاح احساس خوبي در تيم به وجود آمده باشد.
بازيکن پيشين تيم ملي در پاسخ به اين سؤال که برخي بر اين عقيدهاند فدراسيون فوتبال براي مرحله بعدي بايد سراغ مربي ديگري برود و آيا با اين نظر موافق است يا نه، اظهار داشت: بستگي دارد اين تصميم بر چه اساسي گرفته شود. تعويض سرمربي فاکتورهاي مختلفي دارد که بر اساس آن فاکتورها تشخيص ميدهند مربي بماند يا نه. يکي از فاکتورهاي مهم نتيجهگيري است که کار اسکوچيچ براي نتيجه گرفتن با تيم ملي ساده نبود. برخورد با بازيکنان، قدرت تاکتيکي تيم، تعويضها، برخورد با کادرفني، تدارکات تيم و... نيز اهميت دارد. شايد يک مربي در کوتاه مدت موفق شود، اما آناليز کلي بگويد که مربي به لحاظ مديريتي ضعيف است يا به لحاظ فني ضعف دارد. در مجموع بايد ديد بهتر از او چه کسي است و اگر قرار به تعويض سرمربي باشد، بايد با دليل عوض شود.
هاشميمقدم در واکنش به اينکه بسياري از حاميان تغيير سرمربي تيم ملي معتقدند اسکوچيچ نام کوچکي براي تيم ملي ايران است و اين را دليلي براي تغيير او ميدانند، گفت: شايد اسکوچيچ اسم بزرگي نيست، اما ما بزرگتر از امثال رود گوليت در فوتبال نداشتيم. يکي مثل رود گوليت هيچ وقت مربي خوبي نشد، چون اسم، مربيگري نميکند، بلکه آن عشق و علاقه است که مربيگري ميکند. تا دلتان بخواهد اسم بزرگ در فوتبال داريم، اما اگر قرار به مربيگري اسمها در فوتبال بود، کسي مربياني چون گوارديولا، انريکه يا فنخال را نميشناخت. آن موقع که اين افراد سرمربي تيمهاي جوانان شدند، کلي اسم بود که ميتوانستند مربيگري کند، اما به اين جوانهاي مستعد اجازه مربيگري داده شد که تبديل به مربيان بزرگ شدند.
وي تصريح کرد: به عنوان يک مربي و مدرس فوتبال، شايد با يکسري مسائل فني از جمله چيدمان ترکيب و حالت فوتبال اسکوچيچ موافق نباشم، اما اين نظر من است و نظر او به عنوان سرمربي تيم ملي چيز ديگري خواهد بود. او با همين ترکيب و سبک نتيجه گرفته است. نظر من مثل اين است که يک BMW آبي را دوست داشته باشم و او رنگ قرمز را بپسندد، اما نتيجه يکي است. انتقاد کردن خوب است، اما بايد مرز داشته باشد. 20 سال در هلند مربيگري کردم و هر روز دوست داشتم که از من انتقاد شود تا قويتر شوم. هيچ وقت انتقاد را شخصي نميديدم و شايد فردا کسي که از من انتقاد کرده بود را در خيابان ميديدم و حتي با هم قهوه ميخورديم. کسي که انتقاد ميکند بايد حد و مرز را بداند و انتقاد به حالتها، ارتباطات و مسائل شخصي کسي نداشته باشد. اين مرز انتقاد کردن است.