امیدوارم حسن یزدانی من را به آرزوی دیرینهام برساند

خبرآنلاين/ پيشکسوت و عنوان دار کشتي ايران از آرزوي خود در المپيک توکيو صحبت کرد و ابراز اميدواري کرد که حسن يزداني بتواند او را به اين خواسته برساند.
منصور برزگر آزادکار صاحب نام و پيشکسوت کشتي و ورزش ايران عنوان نايب قهرمان المپيک 1976 مونترال را در کارنامه دارد. او درباره خاطرات حضورش در المپيک مونيخ و مونترال صحبت کرد و از آرزوي ديرينه خود براي کشتي ايران سخن گفت.
آقاي برزگر؛ مونيخ اولين المپيکي بود که شما در آن شرکت کرديد. درباره اولين تجربه حضور در بازي هاي مهم المپيک بفرماييد.
اردوهاي بسيار خوبي را قبل از مونيخ داشتيم و در نهايت پنجم شدم هرچند که استحقاق اين را داشتم که بهتر نتيجه بگيرم اما تيمسار حجت از تهران حرکاتي کرد که دودش به چشم عبدالله موحد و بقيه کشتي گيران رفت. در مونيخ من قهرمان قبل مسابقات را ضربه فني کردم و قهرمان آسيا راهم شکست دادم. در ادامه مسابقاتم حريف مجارستاني به دنبال تساوي گرفتن بود و از من فرار مي کرد. در نهايت من پنجم شدم اما سال بعد همان سوئدي که مدال گرفت را ضربه فني کردم.
و دومين المپيک که مدال نقره را کسب کرديد.
مونترال، المپيک خيلي سنگيني بود و همه خوب ها به من برخورد کردند. "دانه" ژاپني يک سال روي کشتي من کار کرده بود ولي من او را دست کم گرفتم و باختم تا به مدال نقره برسم.
تفاوت فضاي المپيکي ورزش ايران نسبت به گذشته چه تغييري کرده است؟
چه در دوره قبل و چه در توکيو من اين سيستم و رفتار وزارت ورزش را المپيکي نمي بينيم. هرچه که بررسي مي کنيم فلسفه المپيک در ايران اهميت ندارد. رئيس کميته ملي المپيک با احداث موزه ورزشکاران کمي به قهرمانان انگيزه داده است اما همه چيز به اين موضوع ختم نمي شود. در المپيک قبلي سکه پاداش دادند.واقعا با اين ميزان پاداش ورزشکار در تهران چه مي تواند براي زندگي خودش مهيا کند؟
يک ماه ديگر دولت تغيير مي کند و به تنها چيزي که فکر نمي کنند المپيک 2024 پاريس است در حالي که بعد از پايان المپيک وزارت ورزش کشورها مسابقات انتخابي مي گذارند و نفرات چهار سال بعد را معرفي مي کنند. در اين مسير اگر ورزشکار به حد مطلوب برسد که ادامه مي دهد در غيراينصورت تعويض مي شود تا در نهايت کسي که شايسته است با آمادگي راهي بازي ها شود. به نظر من از نظر پاداش، امکانات و برنامه ريزي ما المپيکي نيستيم.
در دوره هاي اخير حضور ورزشکارانمان در المپيک ثبات نداشته و حتي ستاره هايي بودند که در المپيک روي سکو رفتند اما چهارسال بعد هيچ خبري از آن ها نبود. به نظر شما علت اصلي اين موضوع چيست؟
المپيک به نسبت تمام مسابقات جهاني و بين المللي متفاوت تر است. درخصوص اتفاقي که درباره آن صحبت کرديد بايد ببينيم که آيا سن ورزشکار هم در آن دخيل بوده يانه چرا که ورزش قهرماني تاريخ دارد و يک جايي بايد به آن پايان داد. اما به طور کلي يک ورزشکار از سن 16-17 سالگي به صورت حرفه اي کارش را آغاز مي کند و 21 يا 22 سالگي مي تواند المپيکي باشد. نهايت دوره اي که ما توانستيم يک ورزشکار به المپيک بفرستيم چهار دوره بوده است. اما بسياري از مسائل به برنامه ريزي برمي گردد و اينکه وزارت با چه رويکردي در ورزش برنامه هاي خودش را پيش مي برد.
کشورهايي مانند روسيه، آمريکا و چين المپيکي فکر مي کنند و اگر دقت کرده باشيد در فوتبال مثل ما هياهو ندارند. قطعا به آن هم مي پردازند اما معتقد هستند که ورزش فقط فوتبال نيست و حالا همين سه کشور مهم و بزرگ در المپيک رقابت مي کنند و هميشه اول تا سوم هستند. آن هامي خواهند بگويند که ما همه رشته ها را داريم. هرکسي بدنش با يک ورزش هماهنگ است و همين تفکر باعث مي شود که آن ها هميشه در کورس رقابت براي سه جايگاه نخست المپيک باشند.
باتوجه به شرايط موجود ورزش ايران و اتفاقاتي که در سال هاي اخير براي آن رخ داده المپيک را چگونه پيش بيني مي کنيد؟
من درباره کشتي مي توانم صحبت کنم. کشتي يک رشته بي رکورد است و گاهي پيش آمده کشتي گيري که روي او حسابي نمي شد مدال گرفت يا کسي که شانس مدال بود به هيچ جايگاهي نرسيد. ما در رقابت هاي جهاني و بين المللي زيادي اعزام نشديم که بتوانم ازيابي دقيقي داشته باشم اما هميشه به کشتي اعتماد داشتيم و هميشه هم براي ما مدال آور بوده است. اميدوارم حسن يزداني دومين مدالش را بگيرد و با برنامه بتواند تيلور را هم شکست بدهد. ما در کشتي دو طلا نداشتيم و يکي از آرزوهاي من اين است که يک کشتي گير با دو طلا در المپيک داشته باشيم و اميدوارم يزداني اين کار را انجام بدهد. نبايد بار او را سنگين کنيم اما دوست دام اين اتفاق رخ بدهد. کشتي هميشه مدال آور بوده و حتما بازهم به مدال مي رسد.