استقلال و پرسپولیس، بردگان اینستاگرام علیه یکدیگر

برترين ها/ روزي صدهزار بار بايد خدا را شکر کرد ما بزرگان فوتبال جهان نيستيم، گردش مالي اين فوتبال به اندازه دو ستاره بزرگ بينالمللي نيست و دنيا اخبار و اتفاقات اين نقطه را اصلا دنبال نميکند.
در آستانه داربي تهران، ۲باشگاه پرسپوليس و استقلال به جان هم افتادهاند و با سطح پايينترين مطالب ممکن، از خجالت يکديگر درميآيند. حالا ديگر کمي تشخيص کار سخت شده که آنچه ميخوانيم، آيا کريخواني زشت و سخيف چهار کانال بنجل و بينام و نشان هواداري است يا مواضع رسمي بزرگترين باشگاههاي مملکت به شمار ميآيد.
زماني مديريت در پرسپوليس و استقلال آداب و آيين داشت، کلاس داشت، پرستيژ داشت. قرار نيست از گذشتههاي دور افسانه بسازيم و اينطور نشان بدهيم که هر اتفاقي در آن روزگار رخ ميداد، درست و بجا بود. آن زمان هم مشکل داشتيم، اما حداقلش اين بود که برخي اصول رعايت ميشد. در دهه۵۰ مالک باشگاه پرسپوليس بازيکنش را بهخاطر عکسانداختن با يک ستاره زن سينما به شکل فيزيکي تنبيه کرد. کاري به درست و غلطش نداريم، اما مهم اين است که او براي پيراهن اين تيم شأن و مقام قائل بود.
در همان دهه، مالک تاج بعد از شکست ۴ بر يک تيمش براي پرسپوليس يک سبد گل با پيام تبريک به آدرس باشگاه رقيب فرستاد. حالا اما وارثان اين ميز و منصبها، طوري به هم يورش ميبرند و طوري بياحترامي ميکنند که انگار اينجا چالهميدان است.حتما بيانيههاي اخير سرخابيها عليه هم را خواندهايد. قلم از تکرار کلمات حضرات شرم دارد، اما اصل مطلب اين است که سرمربي پرسپوليس باشگاه رقيب را به هوچيگري متهم کرده، آن تيم يک انشاي کريه نوشته و سرخها در واکنش مجدد، سيل ديگري از کلمات زشت و بدترکيب را کنار هم چيدهاند.
روزي صدهزار بار بايد خدا را شکر کرد ما بزرگان فوتبال جهان نيستيم، گردش مالي اين فوتبال به اندازه دو ستاره بزرگ بينالمللي نيست و دنيا اخبار و اتفاقات اين نقطه را اصلا دنبال نميکند. اگر غير از اين بود، لابد روزي صد تا کشته و زخمي ميداديم. امروز براي کسب پيروزي در يک داربي حذفي چنين بلوايي بهپا شده و ۲ باشگاه به هر ترفندي براي تحت فشار گذاشتن رقيب متوسل ميشوند؛ حالا فرض کنيد برتري در اين مسابقات پاداشهاي چندميليوندلاري داشت و سود مالي هنگفت به برندگان ميرساند.
در اين صورت فقط خدا ميداند چه حجم مضاعفي از خشونت و بدرفتاري اتفاق ميافتاد.وجه غمانگيزتر داستان اين است که عمده اين پرخاشهاي تند کلامي بهخاطر جلب رضايت توده هواداران مقيم در فضاي مجازي اتفاق ميافتد. اين يعني باشگاهها به جاي آنکه به هوادار کمسنوسال و عامي خطمشي بدهند، به دنبالهروي آنها تبديل شدهاند؛ گرسنگان بهبه و چهچه، لايک و کامنت. اين کژراهه اما به جايي نخواهد رسيد. روزبهروز وضع بدتر ميشود و اخلاق و فرهنگ بيش از پيش رو به زوال خواهد رفت. هر فحشي که شما بدهيد و برايتان لايک بياورد، فحش رکيکتري از طرف مقابل با لايکهاي بيشتر بهدنبال خواهد آورد. اين مسابقه نفرت، خط پايان ندارد. کاش بالاخره يک روز اين واقعيت ساده را ميفهميديد.