گرت ساوتگیت در نقش مایلیکهن و برانکو!

ايران ورزشي/ بعد از آن شب تلخ در آذرماه 1375 ما بازيهاي زيادي باختيم، در جامجهاني، در جام ملتها، دوستانه، رسمي. اما هنوز هم مرور آنچه بر ما در پاي فينال جام ملتهاي 1996 گذشت دردآور است. درست مثل چهره بهتزده علي دايي وقتي پنالتي را به بيرون از چارچوب دروازه محمد الدعيع زد.
تيم ايران تا آن ديدار چشمنواز و غافلگيرکننده بازي کرد. هم به عربستان سه گل زد، هم کره جنوبي را با 6 گل در هم کوبيد و هم سبک بازي تيم و درخشش دايي و عزيزي خودمان را مبهوت کرد. تا اينکه پاي فينال دوباره خورديم به عربستان. با همان ترکيب ترسناک. از محمد الدعيع تا محمد خيلاوي، محمد جهاني، عبدالله زبرماوي، حسين عبدالغني سليماني، خالد التيماوي، خالد المواليد، خميس الدوساري، فهد المهلل، سامي جابر، عبدالله دوساري، احمد مدني ... اين اسمها غارتگر نيمي از افتخارات ممکني بودند که با آن نسل طلايي ميتوانستيم به دست بياوريم.
بازي داشت به ضربات پنالتي ميکشيد، محمد مايليکهن دست به ريسک زد، احمدرضا عابدزاده که در آن تورنمنت مصدوم بود را دقيقه 117 جاي نيما نکيساي جوان به زمين آورد. (قبل از او در جام ملتهاي سنگاپور ناصر ابراهيمي اين کار را با تعويض بهروز سلطاني و بازي دادن به حافظ طاحوني انجام داد و در سال 2007 امير قلعهنويي در دقيقه 120 وحيد طالبلو را جانشين رودباريان کرد که در هر دو مورد دروازهبانهاي تعويضي عملکرد بدي داشتند و شکست خورديم) احمدرضا با بازوهاي کماني، پيراهن و شورت سياه و لبخندي بزرگ به سمت دروازه رفت و ما قلبمان گرم شد.
دقيقه 111 هم مهدي مهدويکيا که تازه ستاره شده بود جاي خداداد عزيزي به زمين آمد و دقيقه 85 داريوش يزداني جانشين عليرضا منصوريان شد.
در ضربات پنالتي عابدزاده درخشيد، افشين پيرواني، کريم باقري و حميد استيلي گل زدند ولي علي دايي، محمد خاکپور و داريوش يزداني ضربهها را هدر دادند تا شکست بخوريم و به فينال نرويم. شب تلخي بود و تحليلها شروع شد که چرا با وجود فرشاد فلاحتزاده، نعيم سعداوي و مهرداد ميناوند، آقاي سرمربي به داريوش يزداني که 18 سالش بود ضربه پنالتي داد؟ او در آن سالها يک کاشتهزن خوب به شمار ميرفت ولي يکي از مهمترين ضربات پنالتي عمرش را هدر داد. درست مثل ايمان مبعلي که در جام ملتهاي 2004 پنالتي هدر داد ولي ناکامي او پشت ضربه چيپ ناکام يحيي گلمحمدي پنهان ماند.
ايمان هم به زحمت 23 سالش ميشد و برانکو او را انتخاب کرد در حاليکه بازيکناني چون علي کريمي و حتي رحمان رضايي پشت ضربه نايستادند. در آن بازي مبعلي دقيقه 118 به جاي جلال کامليمفرد به زمين آمد تا پنالتي بزند!
اين اتفاق شب گذشته براي انگلستان رخ داد. در فينال يورو 2020. مارکوس رشفورد 23 ساله و جيدون سانچوي 21 ساله که اين سالها مدام به واسطه درخششهايشان تحسين شده بودند در دقيقه 120 به زمين آمدند تا پنالتي بزنند و هر دو توپ را هدر دادند. به اين جمع باکايا ساکاي 19 ساله را هم اضافه کنيد. او هم دقيقه 70 به زمين آمد و پنالتي هدر داد تا گرت ساوتگيت زير فشارها له شود و بگويند چرا اين کار را کرده؟ دو بازيکن در شرايطي که حتي چند دقيقه فرصت قرار گرفتن در فضاي بازي را نداشتند پشت مهمترين ضربه پنالتي عمرشان ايستادند و ساکا براي زدن چنين ضربهاي زيادي جوان بود و بايد اين موقعيت را به باتجربهها داد و ...
هم مايليکهن و برانکو و هم ساوتگيت قطعاً بيش از ما به موفقيت فکر ميکردند، تيم را ميشناختند و در تمرينات آمادگي روحي و فني همه بازيکنان را در زدن ضربات پنالتي ميشناختند. مربيان معمولاً از بازيکنان ميپرسند که آيا آمادگي زدن ضربه دارند يا نه؟ بسياري از بازيکنان بزرگ در چنين لحظاتي جا زدهاند، ترسيدهاند و بار گناه بر دوش آنها افتاده که ميخواستند به تيم کمک کنند ولي ضربهشان به تير خورد، به خارج رفت يا توسط دروازهبان مهار شد. اين ريسکها اگر جواب بدهد سرمربي تحسين ميشود که چه خردمندانه تعويض کرده و اگر گل نشود همه او را مقصر ميدانند... پنالتي کابوس است. فرقي نميکند براي گرت ساوتگيت باشد يا محمد مايليکهن، ناصر ابراهيمي، امير قلعهنويي، کارلوس کيروش يا برانکو!