در این روزها؛ تو جواد فروغی باش

تسنيم/ در روزگاري که بياعتقاد بودن در ورزش کلاس محسوب ميشود، تو جواد فروغي باش.
شايد قبل از شروع مسابقات المپيک اگر شانسهاي مدالآور ايران را نام ميبرند، اسم جواد فروغي قطعاً در بين آنها نبود و اگر خيلي خوشبينانه و کمي هم ارفاق را چاشني آن قرار ميداديم شايد يک مدال برنز را براي فروغي در نظر ميگرفتيم، اما يک پرستار بيغل و غش توانست معادلات را به هم بزند و شد طلايي المپيک. رکودشکن. طلايهدار.
مردي از ديار دهلران که هم جزو مدافعان سلامت کشور است و هم جزو مدافعان حرم. او همين ديروز با آرامشي که ناشي از اعتقادش بود توانست قهرمان مهمترين رويداد ورزشي جهان شود. طلايي المپيک.
در روزگاري که خيلي از ورزشکاران ايراني براي حضور در اردوهاي برونمرزي و خرجهاي اضافه از هم سبقت ميگيرند و هر روز صداي اعتراضشان بلند است، اين جواد فروغي بيحاشيه بود که آمد و طلاي المپيک را از آن خود کرد.
در روزگاري که بياعتقادبودن کلاس محسوب ميشود و برخي از ورزشکاران براي داشتن اقامت خارج چشمهايشان را روي خيلي چيزها ميبندند و فقط صداي اعتراضاتشان به گوش ميرسد تو جواد فروغي باش که نشان داد توکل و معتقد بودن هيچ منافاتي با ورزش قهرماني و حرفهاي ندارد.
در روزگاري که خيلي از ورزشکاران به دليل هجمههاي فضاي مجازي اعتقاد خود را پنهان ميکنند و ترس دارند که مدالشان را با آن کساني که دوست دارند، هديه کنند، تو جواد فروغي باش که سجده شکر پس از قهرماني به جا ميآورد.
و در نهايت در دنيايي که معتقد بودن و توکل داشتن جرم به حساب ميآيد تو جواد فروغي باش. به همين سادگي و به همان يکرنگي.