با یک خداحافظی همه را خوشحال کن!

تسنيم/ پرداخت پولهاي بيزبان و از جيب بيتالمال به احسان حدادي و مربي آمريکايياش، چيزي جز ناکامي براي اين ورزشکار در المپيک ۲۰۲۰ توکيو به دنبال نداشت.
بدون شک مهمترين اتفاق روز هفتم بازيهاي المپيک 2020 توکيو ناکامي احسان حدادي مليپوش پرتاب ديسک کشورمان بود، ورزشکاري که با توجه به شرايطش انتظار مدالآوري از او وجود نداشت، اما به نظر ميرسيد بتواند عملکرد بهترين را نشان بدهد. حدادي رکورد دور از انتظار و ضعيف 58.98 متر را بر جا گذاشت و در بين 32 ورزشکار در رده 26 قرار گرفت، آنهم در حالي که دو ورزشکار از ايسلند و بريتانيا در همه پرتابهايشان خطا کردند.
نگاهي به وضعيت حدادي و هزينههاي صورت گرفته براي او و اتفاقاتي که پيرامون اين ورزشکار رخ داد، چيزهايي نيستند که بتوان به سادگي از کنار آنها گذاشت. حدادي پرافتخارترين ورزشکار ايران در تاريخ بازيهاي آسيايي و دارنده مدال نقره المپيک است، اما با عملکرد و رفتارهايش طي دو سه سال اخير و البته قبل از آن ثابت کرد که ورزشکار حرفهاي به معناي واقعي نيست و سعي دارد با حاشيه به اهدافش برسد.
آن زمان که حدادي شخصاً مربياش را انتخاب کرد و فدراسيون وقت (دوره رياست مجيد کيهاني) تحت فشار براي پرداخت مبلغ قرارداد اين مربي آمريکايي قرار گرفت، کمتر کسي ابهام درباره وضعيت اين پرتابگر را مطرح ميکرد. هر بار که صحبت از چرايي سفرهاي طولاني به آمريکا و مسائل اينچنيني ميشد، دوستان و موافقان تفکر حدادي بيان ميکردند که او ضلع چهارم مدالآوري ايران در تاريخ المپيک است و شايستگي هزينههاي گزاف را دارد، اما او نشان داد که مخالفتها با سفرهاي طولاني و پرداخت مبالغ بالا به مربياش، بدون دليل نبوده است.
حدادي چه براي حضور در آمريکا و کار کردن زير نظر مستقيم «ويلکينز»، چه براي تمرين با اين مربي در جزيره کيش و چه براي انجام تمرينات در غياب مربياش و فقط با برنامههاي او، هزينههاي زيادي را روي دست فدراسيون گذاشت. در اين باره گفته ميشود که در بسياري از زمانها مبلغ ماهيانه 23 هزار دلار در زمان سفر به آمريکا و اندکي کمتر از آن براي دوران دور ماندن از مربي، براي حدادي به همراه مربي و ماساژورش هزينه شده؛ مبلغي که بسيار فراوان است و بودجه برخي فدراسيونها را شامل ميشود.
نکته مهم اين بود که پرداختهاي فدراسيون دووميداني هيچ به طور مستقيم به مک ويلکينز و ماساژور اهل روسيه نبود و اين پول توسط حدادي داده ميشد که همين مسئله نيز زمينهساز بحثهاي حاشيهاي بود و هميشه نيز بدون پاسخ ميماند.
اين شرايط پس از دوران کيهاني و سرپرستي ايرج عرب و مهدي مبيني نيز وجود داشت و ظاهراً هيچکس به خودش جرأت نميداد در اين باره سؤال کند و خودش را مقابل حدادي قرار بدهد. در همان دوران سرپرستي موضوع خارپاشنه نيز به وجود آمد و انتقادات زيادي از حدادي صورت گرفت، اما اصرار او براي جراحي در آلمان و حمايتهاي کورکورانه و از روي ترس باعث شد تا او بيش از يک ماه به اروپا برود و چندين هزار دلار ديگر براي يک جراحي ساده که در ايران نيز انجام ميشد، هزينه کند و پولش از جيب بيتالمال برود.
تمديد قرارداد ويلکينز تا المپيک، به معناي آن بود که اين هزينههاي چند هزار دلاري ادامه دارد و نظارتي هم روي آن نيست. نکته جالب اينکه کمتر کارشناسي اعتقاد به مدالآوري دوباره حدادي در المپيک داشت، اما همه از ترس زبان تند اين ورزشکار، ترجيح ميدادند سکوت کنند.
هزينهها در دوران رياست هاشم صيامي نيز ادامه داشت؛ تا اينکه موضوع مصدوميت حدادي از ناحيه کمر در خبرگزاري تسنيم منتشر شد (اينجا بخوانيد). پس از انتشار اين مطلب، حدادي با همراهي فدراسيون به دنبال تکذيب آسيبديدگي بود و در همين باره فيلمهايي از تمريناتش در آمريکا را منتشر کرد تا نشان بدهد هيچ مشکلي نيست، اما اصل ماجرا چيز ديگري بود. وي با رسانهاي شدن مصدوميت ديسک کمر مجبور به بازگشت به ايران پس از چند ماه حضور در آمريکا شد و مسئولان توانستند اين ورزشکار را از ينگه دنيا به سمت ايران برگردانند. تقريباً از آن زمان به بعد حدادي هرگز تمرينات قبلي را در ايران انجام نداد و مشخص بود که با اين روند در المپيک موفق نخواهد بود. البته در همين دوران نيز عنوان ميشد که هنوز پول به مربي آمريکايي بابت برنامههايي که ارائه ميکند، پرداخت ميشود.
در اين دوره تقريباً چهار ساله در حدود 18، 19 ميليارد تومان براي حدادي هزينه شد؛ چه براي حضورش در آمريکا و چه در زمان بازگشتش به ايران. او در اين مدت هر زمان پولي پرداخت نميشد، دست به انتقاد ميزد و به نوعي درباره احتمال يک عملکرد نه چندان خوب در المپيک 2020 توکيو تهديد ميکرد. اين هزينه در حالي بود که هيچگاه قرارداد رسمي مک ويلکينز منتشر نشد و حتي به دست فدراسيون هم نرسيد. شايد به همين دليل بود که اين مربي پس از چهار سالي که پول گرفت، سر بزنگاه يعني در المپيک حضور نداشت. البته اين بهانه مطرح شد که ويلکينز با تيم چين به توکيو ميرود؛ اتفاقي که ظاهراً نيفتاده و اثري از او در ژاپن ديده نشده است.
هزينههاي سرسامآور و چند 10 ميلياردي، سفرهاي چند ماه به خارج از کشور، شفاف نبودن نحوه پرداخت پول مربي آمريکايي، انتقاد نکردن از ترس حدادي و ... همه اتفاقاتي بود که نتيجه آنها، ايستادن در رده 26 در بين 32 ورزشکار المپيکي و ناکامي از صعود به فينال بود.
شايد وقت آن رسيده است که يک تجديدنظر اساسي درباره آينده حرفهاي حدادي صورت بگيرد؛ آيندهاي که با وضعيت جسماني او بعيد است فراتر از آسيا رقم بخورد.
احسان حدادي که پس از ناکامي در المپيک ريو گفته بود شرمنده هيچکس نيست، پس از تکرار اين ناکامي در المپيک 2020 توکيو نيز با ادبياتي دور از يک شأن يک ورزشکار حرفهاي و با حالتي طلبکارانه تأکيد کرد که ناراحت نيست. البته که او نبايد ناراحت باشد، چرا که صدها هزار دلار پول صرفش شده و او به لحاظ مالي حتماً تامين بوده است. اصلاً شايد به خاطر همين رسيدگيها انگيزه لازم براي حضور در ميداني بزرگ همانند المپيک را نداشته است!
اگرچه حدادي دچار مصدوميت بود، اما اين دليل نميشود که چنين عملکرد ضعيفي از خود نشان بدهد و بعد از ناکامي و افتضاحي که به بار آورد، با ادبياتي طلبکارانه صحبت کند. شايد وقت آن رسيده است که حدادي که تعداد ناکاميهايش هر روز بيشتر ميشود، با يک خداحافظي همه را خوشحال کند و جايش را به جواناني شايسته بدهد که حداقل اگر درست پرتاب کردن را بلد نيستند، درست حرف زدن را بلدند.