ادعای عجیب استقلالیها درباره پرسپولیسِ قهرمان

خبر ورزشي/ هدف، تفکر برنده و ساختار از زماني که برانکو سرمربي پرسپوليس شد در اين باشگاه نهادينه شد. برانکو از پرسپوليس جدا شده ولي تفکر برندهاي که او به بازيکنان پرسپوليس منتقل کرده در کالبد تيم دميده شده است.
پرسپوليس براي پنجمين بار متوالي فاتح رقابتهاي ليگ برتر شد تا به يکهتازياش در ايران ادامه دهد. اين براي اولين بار در تاريخ فوتبال ايران در چنين سطحي است که تيمي ميتواند پنج بار متوالي جام قهرماني را به دست بياورد.
پيشتر علي پروين، اسطوره پرسپوليس، اين کار را در باشگاههاي تهران انجام داده ولي تکرارش در سطحي مثل ليگ برتر غير قابل باور است. به هر روي پرسپوليس کاري را انجام داد که به نظر ميرسد در انجامش تبحر دارد؛ قهرماني در ليگ. اين تيم در مجموع براي چهاردهمين بار است که ميتواند فاتح رقابتهاي سراسري فوتبال در ايران شود. نزديکترين تعقيبکننده پرسپوليس از لحاظ تعداد قهرماني استقلال است که تا به حال فقط هشت قهرماني به دست آورده است.
البته که براي درک اهميت کار پرسپوليس بايد شش فصل اخير را زير نظر گرفت. اين تيم پنج فصلش را قهرمان شده و يک فصل مانده به سلطهاش بر فوتبال ايران هم نايب قهرمان شد. همان موقع هم پرسپوليس فقط به دليل تفاضل گل کمتر در مقايسه با استقلال خوزستان جام قهرماني را از دست داد وگرنه هيچ بعيد نبود که هواداران اين تيم به جاي جشن پنجمين عنوان قهرماني، اين روزها مشغول جشنگرفتن براي ششمين عنوان قهرماني متواليشان بودند.
حال که بحث به اينجا کشيده و پرسپوليس در سالهاي اخير تبديل به تيم تقريبا بدون رقيب در ايران شده اين سؤال مطرح ميشود که اين تيم چه دارد که بقيه تيمهاي ليگ برتري از آن بيبهره هستند؟ اگر اين سؤال را از هواداران استقلال بپرسيد، قاعدتا به شما خواهند گفت حمايت وزير! موضوعي که تبديل به سوژهاي براي کريخواني شده است و بارها وارد ادبيات بازيکنان و اعضاي کادر فني استقلال هم شده است. با اين وجود بقيه بازيکنان به قهرمانيهاي پرسپوليس احترام ميگذارند و از اين تيم به عنوان يک تيم فوقالعاده ياد ميکنند. نمونهاش صحبتهاي پس از بازي پيام نيازمند، دروازهبان سپاهان، که بعد از قهرماني پرسپوليس گفت: «اگر ما عالي بوديم، پرسپوليس فوقالعاده بود.»
سپاهان امسال بيش از هر تيم ديگري پرسپوليس را در مسير قهرماني اذيت کرد و رکورد خاصي هم به جا گذاشت. براي اولين بار در ليگ برتر، سپاهان تبديل به تيمي شد که بيش از ۶۰ امتياز گرفت ولي قهرمان نشد! دليل اين مورد هم موفقيت ويژه پرسپوليس در بردن ليگ برتر بود. پس دوباره بايد همان موضوع مطرح شود که پرسپوليس چه چيزي دارد که بقيه تيمها از جمله همين سپاهان ميتوانند به اين تيم نزديک شوند ولي نميتوانند از آن عبور کنند؟
ثبات
اين موضوع يکي از همان موارد بحثبرانگيزي است که تا چندي پيش سوژه کريخواني هواداران استقلال شده بود. به زعم آنها وزير ورزش کاري کرده تا کادر مديريتي و بازيکنان پرسپوليس تغيير نکنند. در نتيجه همين باثباتبودن به قهرمانيهاي مکرر اين تيم کمک کرده است.
بخشي از اين ادعا درباره ثبات بازيکنان درست است ولي مروري بر اتفاقي که در پرسپوليس در پنج فصل اخير رخ داده، نشان ميدهد اين مورد دليل اصلي نيست: پرسپوليس در طول اين فصول طاهري، گرشاسبي، عرب، انصاريفرد و رسولپناه را به عنوان مديرعامل داشته که همگي رفتهاند و حالا هم مديرعامل جديدي در اين باشگاه فعاليت ميکند.
در مورد بازيکنان هم نميشود چندان زياد مدعي بود چون مهدي طارمي، علي عليپور، عليرضا بيرانوند، صادق محرمي، سروش رفيعي، محسن مسلمان، محمد انصاري، حسين ماهيني، فرشاد احمدزاده، محسن ربيعخواه، رامين رضاييان، شجاع خليلزاده و بشار رسن تعدادي از بازيکنان مشهوري بودهاند که پرسپوليس را ترک کردهاند. در نتيجه تغييرات مديرعامل و رفتن بازيکنان و به طور کلي برهمخوردن ثبات نتوانسته مانعي براي پرسپوليس در راه رسيدن به قهرماني باشد.
خط دفاعي
از اين يکي نميشود بهسادگي عبور کرد. خط دفاعي پرسپوليس بر خلاف خط حمله اين تيم، بيشترين سهم را در موفقيتهاي سرخها در مسير قهرماني داشتهاند.
پرسپوليس در شرايطي پنج بار متوالي عنوان قهرماني را به دست آورده که در چهار فصل عنوان برترين خط دفاعي را به خودش اختصاص داده است.
حضور دروازهبان و مدافع مطمئن در اين باشگاه يکي از برگهاي برنده بوده است.
عليرضا بيرانوند پيشتر و حامد لک بعدا، تبديل به ستارههاي خط دروازه پرسپوليس شدند. در اين ميان ستارههاي کليدي مانند سيدجلال، شجاع خليلزاده و محمدحسين کنعانيزادگان هم زوجهاي نفوذناپذيري را در خط دفاعي تشکيل دادهاند.
البته بحث در مورد خط دفاعي پرسپوليس پيچيده است، چون شجاع خليلزاده، عليرضا بيرانوند، صادق محرمي، محمد انصاري و شايان مصلح مهرههاي کليدي خط دفاعي بودند که از پرسپوليس جدا شدند ولي باز روند ثبت برترين خط دفاعي ليگ در پرسپوليس دستخوش تغيير نشد.
تنها عامل باثبات پرسپوليس در اين خط سيدجلال حسيني است که هر پنج فصل اخير در ترکيب بوده و يکي از ارکان اصلي موفقيتهاي تيمش بوده است. سيدجلال با قهرماني اخيري که به دست آورده، پرافتخار بوده، پرافتخارتر هم شده است. او به تنهايي ۹ قهرماني در ليگ برتر دارد که با سايپا، سپاهان (سه بار) و پرسپوليس (پنج بار) به دست آمده است. آيا سيدجلال دليل اصلي قهرمانيهاي پرسپوليس است؟ واقعيت امر اين است که نميشود قاطعانه به اين مورد پاسخ مثبت داد.
ساختار
پس اگر پرسپوليس با تغييرات زياد همچنان توانسته قهرمان ليگ برتر ايران شود دليلش چيست؟ وضعيت مالي مناسب؟ اگر چنين باشد تيمهاي صنعتي ليگ برتر بايد هر ساله جام قهرماني را درو کنند، چون وضعيتشان بهمراتب از پرسپوليس بهتر است.
حضور مربيان مطرح هم نميتواند چندان دليل قانعکنندهاي باشد چون قاعدتا در تيمهاي ديگر ليگ برتر در اين مدت مربيان سرشناسي حضور پيدا کردهاند که دستشان به جام نرسيده است.
روي هم رفته اما شايد (روي اين کلمه شايد بايد تأکيد کرد) دليل موفقيتهاي پرسپوليس را بشود علاوه بر عواملي که در بالا عنوان کرد در سه مورد کلي زير گنجاند؛ هدف، تفکر برنده و ساختار. اين سه مورد از زماني که برانکو به عنوان سرمربي اين تيم معرفي شد، در باشگاه پرسپوليس نهادينه شده و به نظر ميرسد سرخهاي تهراني بيش از هر زمان ديگري اين موارد را سرلوحه کار قرار دادهاند.
برانکو از پرسپوليس جدا شده ولي تفکر برندهاي که او به بازيکنان پرسپوليس منتقل کرده، در کالبد تيم دميده شده است. اين همان موردي است که باعث ميشود اگر بازيکني جديد هم به جمع پرسپوليسيها اضافه شود، به طرز چشمگيري پيشرفت کند. حضور قديميهاي اين تيم در کنار يحيي گلمحمدي و البته کريم باقري هم به حفظ ساختار منظم باشگاه چه بيرون و چه درون زمين کمک کرده و اهداف بلندمدتي که براي باشگاه ترسيم شده است هم با تفکرات اين مربيان بهخوبي سازگاري دارد؛ هدفي که ميگويد پرسپوليس هر فصل و هميشه بايد براي قهرماني بازي کند.
منبع: روزنامه شرق