با جیب خالی دنبال مدال عالی!

خبرآنلاين/ براي ورزش ايران که خودش دخالتي در تربيت ورزشکاران المپيکي و مدال آوران از کودکي ندارد صحبت از برنامه ريزي بلند مدت يک شوخي است.
زمان رياست جمهوري محمود احمدي نژاد و المپيک لندن بود که محمد عباسي وزير ورزش وقت ايران مصاحبه اي کرد و گفت:«ما به آقاي احمدي نژاد گفتيم براي رسيدن به طلاي المپيک بايد روي هر ورزشکار اين تعداد دلار را هزينه کنيم که رييس جمهور هم گفتند اين هزينه ها انجام شود.» نه فقط در آن زمان بلکه از همان روزي که ورزش ايران وارد دنياي حرفه اي المپيک،پارالمپيک،بازي هاي آسيايي و ...شد. جدا از پاداش ها و سکه هايي که هر دوره به بازيکن ها داده مي شد هزينه هاي اردو،تغذيه،رفت و آمد،مربي،سرمربي،کادر فني،مکمل و ...هم نقش بسزايي را در المپيکي شدن يک ورزشکار بازي مي کرد. اتفاقي که هرگز نمي شود آن را کتمان کرد. بودجه وزارت ورزش و کميته ملي المپيک در هر دوره مشخص است و اين بودجه متناسب با شرايطي که هر فدراسيون دارد به آنها تعلق مي گيرد اما به واقع چقدر هزينه يا به قول محمد عباسي چقدر دلار لازم است تا يک ورزشکار المپيکي شود و در مهمترين رويداد ورزشي جهان براي ايران مدال بگيرد؟ بدون شک آمار دقيقي را نمي شود از اين اتفاق مهم استخراج کرد چرا که اولا رشته هاي ورزشي با هم متفاوت هستند، وسايل، امکانات و ابزاري که استفاده مي کنند متفاوت است. اردوهاي شان، تمرينات شان و حتي نوع تغذيه شان متفاوت است و هزار و يک ماجراي ديگر. تنها نکته مشخصي که مي شود در اين زمينه بيان کرد اين است که جدا از خيلي هزينه هايي که دولت ها، تيم ها و باشگاه ها براي ورزشکاران مي کنند، خود آنها هم هزينه هايي مي کنند که نه آنها را جايي نوشته اند و نه اصلا يادشان مي آيد.هزينه هايي که در طول ساليان حرفه اي ورزش براي خودشان مي کنند تا شايد يک روزي مدال خوشرنگي را روي سکوي المپيک گاز بزنند.
براي ورزش ايران که خودش دخالتي در تربيت ورزشکاران المپيکي و مدال آوران از کودکي ندارد صحبت از هزينه کردن و برنامه ريزي بلند مدت يک شوخي است؛ شناي ايران سال هاست با يک رئيس اداره مي شود اما حتي يک ورزشکار نخبه در حد آسيا هم ندارد؛ پس نه مسئولان وزارت و نه فدراسيون ها به دنبال پرورش استعداد و يک مدال آور از سن کم نيستند و فقط يک ورزشکار حاضر و آماده در سن 20 سالگي يا حتي با سن بيشتر را به اردوها مي آورد و براي 4-5 سال روي آن هزينه مي کند تا شايد به مدال برسد؛ بدون هيچ برنامه و نتيجه معين!
المپيک 2020 و علامت سوال براي موفقيت يا عدم موفقيت کاروان!
المپيک 2020 توکيو با تمام حواشي و جنجال هاي مربوط به برگزاري يا عدم برگزاري آن به پايان رسيد و کاروان ايران هم با 3 طلا، 2 نقره و 2 برنز در رده بيست و هفتم جدول توزيع مدال قرار گرفت. از نظر تعداد مدال هم ايران سي و سوم شد. با وجود اينکه اين عملکرد شبيه به نتايج ريو بود و در نگاه اول نمي توان آن را ضعيف دانست اما اگر کمي با جزييات مورد بررسي قرار بگيرد ضعف و افت ايران کاملا مشهود است.
مدال طلاي جواد فروغي غيرقابل پيش بيني بود و حتي مسئولان کميته و وزارت هم روي آن حساب باز نمي کردند؛ طلاي گنج زاده که جزو عجيب ترين طلاهاي تاريخ بود در حالي به دست آمد که همه انتظار مدال هاي بيشتري از کاراته داشتند و روي اين رشته به عنوان راهي براي بيشتر کردن مدال ها حساب مي کردند؛ نه اينکه با کمک آن نتيجه دوره قبل تکرار شود. با اين حساب مي ماند کشتي و طلاي گرايي!
وزنه برداري و کشتي که همواره جزو طلايي هاي کاروان ايران بودن و در دوره قبل از 3 طلا دو طلا در وزنه توسط کيانوش رستمي و سهراب مرادي به دست آمده بود اما در توکيو هيچ خبري از طلاي وزنه نبود! در کشتي هم روند افت ادامه داشت و در توکيو به جاي طلاي يزداني، گرايي قهرمان شد. براي يک ورزشکار کسب مدال برنز المپيک هم حائز اهميت است اما براي کاروان يک کشور چيزي جز طلا مورد قبول نيست. در کاروان هايي که تعداد طلا زيادي دارند کم پيش مي آيد که نقره و به خصوص برنز بتواند نقش تعيين کننده در تغيير رده باشد و شايد براي کشورهايي که مجموع مدال هايشان کمتر از 3 يا 4 مدال است نقره و برنز تاثيري در رده هايشان داشته باشد.
عملکرد ضعيف ورزشکاران يا عملکرد ضعيف مسئولان؟
به سختي بتوان گفت که رشته اي در المپيک تمام انتظارات را برآورده کرده باشد؛ از کشتي و وزنه برداري گرفته تا دووميداني و دوچرخه سواري. اين برآورده شدن انتظارات به معناي گرفتن يا نگرفتن مدال نيست بلکه کسب نتيجه مطلوب گاهي به بهبود رکورد يا کيفيت فني باز مي گردد. به مانند دوره هاي قبل دوچرخه سوار ايران از خط پايان نگذشت؛ دووميداني کاران ايران نه مدال گرفتند نه رکورد زدند (حتي بدتر از دوره قبل)؛ تيراندازان ايران يکي پس از ديگي ناکام شدند؛ کشتي گيران ايران با بدترين شرايط فني از دور رقابت ها کنار رفتند؛ تکواندوکاران بي فروغ تر از ريو بودند، حميده عباسعلي قبل از مصدوميتش هم شاداب نشان نداد و ... .
با نگاهي به اين موضوع ممکن است که اين ديدگاه به وجود بيايد که ورزشکاران عملکرد بدي داشتند اما خيلي ها معتقدند بهتر است بگوييم مسئولان خوب کار نکردند. انتقادات طرفداران ورزش در شبکه هاي مجازي مويد همين موضوع بوده است.
ورزش سال هاست از حالت سنتي خارج شده و روز به روز علمي تر از قبل مي شود؛ ديگر نمي توان با پيدا کردن يک استعداد شانسي در 10 سال چندين المپيک را بدون برنامه ريزي جلو رفت. نمي توان دو سال مانده به المپيک به ياد ورزشکار افتاد و او براي بزرگترين ميدان وزشي آماده کرد.
نگاهي به جدول توزيع مدال المپيک به خوبي اين موضوع را تاييد مي کند که هرکشوري از نظر اقتصادي شرايط بهتري دارد در بازي ها نيز عملکرد مطلوب ترين داشته است. چين که مدت هاست به عنوان رقيب اقتصادي آمريکا به حساب مي آيد يک طلا کمتر از اين کشور به دست آورد؛ در حالي که در ريو آمريکا با اقتدار و کسب 67 طلا اول شد؛ بيريتانيا و چين هم با 27 و 25 طلا دوم و سوم شدند. ژاپن هم با 27 طلا بالاتر از بريتانياي 22 و روسيه 20 طلايي در رده سوم قرار گرفت.
همين مقايسه کوتاه نشان مي دهد که ورزش درکشورهاي پيشرفته يک صنعت قدرتمند و داراي اهميت است و نه سرگرمي است و نه تفريح. اين اتفاق اصلا در ايران ديده نشده و حتي در فاصله يک ماه مانده به بازي ها جو ورزش هيچ شباهتي به نزديک شدن به تورنمنت بزرگي مثل المپيک نبود.
براي مدال المپيک چند دلار ميگيري؟
رضا صالحياميري، رئيس کميته ملي المپيک در آذر 98 درباره بودجه درنظر گرفته شده براي المپيک گفت: "در مورد بودجه در مرحله پيشنهاد هستيم و آنچه از صحن مجلس خارج و در شوراي نگهبان تصويب شد، بودجه ما است. بايد مسير طي شود و ببينيم چه ميشود. هرچه دولت کمک کند، براي فدراسيونها هزينه ميکنيم. براي المپيک ۲۰۲۰ به ۲ ميليون دلار که معادل ۲۰ ميليارد تومان خواهد شد هزينه ارزي نياز داريم."
همچنين صالحي اميري در مراسم بدرقه ورزشکاران گفت: در سال گذشته ۵۰ ميليارد تومان به فدراسيونها کمک شد و در چهار ماه اول امسال ۵۰ ميليارد تومان ديگر تخصيص يافت و بودجه ارزي يک ميليون يورو را تأمين کرديم تا کاروان بدون دغدغه به المپيک برود. يعني بودجه ارزي اين مسابقات ۲۸٫۸ ميليارد تومان است.
بودجه ارزي با احتساب بودجه ۵۰ ميليارد توماني سال گذشته و ۵۰ ميليارد توماني چهار ماهه اول امسال در مجموع حدود ۱۳۰ ميليارد تومان براي اعزام ورزشکاران به المپيک هزينه شده است. با توجه به اين که در اين دوره ۶۶ ورزشکار به المپيک توکيو رفتهاند، يعني براي هر نفر حدود دو ميليارد تومان هزينه شده است.
با اين حال هيچ مبلغ معين و قطعي درخصوص هزينه هاي ورزشکاران المپيکي وجود ندارد اما وزارت ورزش و کميته ملي المپيک به مدت 18 ماه حقوق 5 ميليوني به المپيکي ها دادند که در مجموع مبلغي در حدود 90 ميليون تومان مي شود. در زمان کسب سهميه نيز 30 ميليون تومان اهدا شد و کميته هم در مراسم تجليل حدود 10 ميليون به المپيکي ها پرداخت کرد. برخي از فدراسيون ها نيز به ورزشکاران المپيکي خود حقوق پرداخت کردن که مثلا وزنه برداري حدود 7 ميليون تومان بود که البته بسياري از اين فدراسيون ها نزديک به المپيک اين مبلغ را پرداخت يا ميزان آن را بالا بردند.
در هرصورت با درنظر گرفتن يک عدد نمي توان گفت که ميزان هزينه صورت گرفته کم بوده است يا زياد چرا که همه چيز به ارقام ختم نمي شود. براي مثال قهرمان دوچرخه سواري استقامت در طول يک سال گذشته حدود 10 هزار کيلومتر مسابقه شرکت کرده که اين موضوع براي دوچرخه سوار ايران چيزي در حدود هزار کيلومتر است! با اين شرايط چگونه مي توان به ورزشکار ايراني انتقاد کرد که چرا به خط پايان نرسيده است؟
بسياري از ورزشکاران خارجي نه در اردوهاي خارجي بلکه در ادوهايي که در کشور خودشان برگزار کرده اند، امکانات کافي در اختيار داشتند. يعني اگر در کشور آمريکا يک سالن ژيمناستيک يا استخر شنا براي ورزشکاران سطح بالا وجود دارد آن ها مي توانند هر آن چه براي تمرينات لازم است به راحتي در اختيار داشته باشند.
اما اين موضوع در ايران چگونه است؟ وزرشکاران به خصوص در زمان شيوع کرونا دائما با سالن هاي در بسته مواجه بودند که اگر اينگونه نبود هرکدام از آن ها در رشته هاي مختلف کمبودي را حس مي کردند. با توجه به کمبود بودجه نيز نمي توان انتظار داشت که تمام ورزشکاران به اردوهاي برون مرزي اعزام شوند و شرايط يکسان براي آن ها درنظر گرفته شود. با اين شرايط کاملا طبيعي است که هزينه کوتاه مدت براي يک ورزشکار ايراني بيشتر از ديگر کشورها باشد چرا که هزينه زيادي صرف مهيا کردن امکانات ابتدايي مي شود که در خارج از کشور ورزشکاران حتي غيرالمپيکي آن را به راحتي در اختيار دارند. به طور مثال در همين رقابت هاي المپيک مشخص شد که ورزش ايران چقدر از ورزش روز دنيا عقب است. نازنين ملايي قهرماني قايقراني گلايه کرد که برخلاف رقباي جليقه يخ ندارد و مربياش با حوله خيس او را بعد از مسابقه خنک مي کند. متين بالسيني قهرمان شناي ايران از اين گفت که يک تشک بادي نداشت و براي ريکاوري مجبور شد مخفيانه از وان يخ شناگران برزيلي استفاده کند. هاشمي مربي تيم ملي تفنگ پرده از گير کردن تيرهاي و تجهيزات ملي پوشان در گمرک برداشت و گفت امکانات نداشتند. اين در حالي است که رقبا تا دندان مسلح بودند. علاوه بر هزينه هاي سنگين براي ديگر ورزشکاران که گاهي رقم در بالاترين سطح به همان يک ميليون دلار و يک ميليون يورو مي رسد، آنها امکانات فوق العاده اي هم دارند. يوسف کرمي ملي پوش سابق تکواندو ايران مي گويد: «شما وقتي به دهکده المپيک مي رويد، ورزشکاران را با مجهزترين امکانات مي بينيد. مي بينيد که صبح رفته اند و بعد از ظهر با 4 مدال برگشته اند، تو دلتان خالي مي شود. مي گوئيد خدايا من با اين امکانات چطور بايد بروم و مدال بگيرم؟»
بنابراين اگر قرار باشد اينگونه در نظر بگيريم که ايران و کشور پيشرفته در فاصله 4 سال تا برگزاري المپيک هرکدام يک ميليون يورو هزينه کرده باشند نمي توان اين انتظار را داشت که نتايج هم يکسان باشد. با توجه به کمبودهاي موجود در ورزش ايران قطعا براي جبران آن ها نياز به بودجه بيشتري است. ورزشکارهاي کشورهاي مطرح که خودشان صاحب کمپ هاي بزرگ و معتبر هستند تمام يک ميليون يورو براي خودشان هزينه مي شود و چيزي صرف هزينه هاي جانبي نمي شود.
پاداش هايي بي ارتباط با قدرت اقتصادي کشورها
ورزشکاران ايران براي مدال طلا 92 هزار دلار دريافت مي کنند (80 هزار دلار وزارت ورزش + 12 هزار دلار کميته ملي المپيک) براي مدال نقره نيز يک ورزشکار ايراني 56 هزار دلار (يک ميليارد و 250 ميليون تومان وزارت ورزش + 5هزار يورو کميته المپيک) و براي مدال برنز حدود 34 هزار دلار ( 750ميليون تومان وزارت + 3500 يورو کميته المپيک) دريافت مي کنند.
اما نکته جالب توجه اين است که کشوري مانند آمريکا براي مدال طلا 37 هزار دلار، نقره 22 هزار دلار و براي برنز 15 هزار دلار در نظر گرفته بود که اين مبلغ به نسبت ريو افزايش يافته است!
مهيا بودن امکانات قطعا مسير دستيابي به مدال المپيک را آسان تر مي کند هرچند که شرط کافي نيست؛ با اين حال شايد اين موضوع در کم بودن پاداش ها به نسبت ديگر کشورها نباشد. در واقع به نظر مي رسد هرچه شانس رسيدن به مدال براي ورزشکار يک کشور کمتر باشد پاداش آن نيز بيشتر خواهد بود که اين موضوع قطعي نيست که شامل حال تمام کشورها شود.
با اين حال به نظر مي رسد کشورهايي مانند آمريکا، چين، روسيه و ... به جاي اينکه بودجه خود را صرف پرداخت پاداش کنند به دنبال فراهم کردن مسير هستند. ايران از کشورهايي نظير استراليا، کانادا، آلمان، آمريکا، ژاپن، روسيه و فرانسه پاداش بيشتري براي برندگان مدال طلا پرداخت مي کند اما آن ها چندين برابر آن را براي صرف امکانات و برنامه ريزي صحيح مي کنند تا هرکسي در سيستم قرار گرفت شانس رسيدن به موفقيت را داشته باشد و همين بزرگترين تفاوتشان با ورزش ايران است؛ ورزشي که به جاي هزينه بنيادي به دنبال پول دادن به چند ورزشکار خاص براي جلوگيري از انتقاد است!