هرچه کنی به خود کنی

آخرین خبر/ دوستان خوبم، ضربالمثلهای شیرین فارسی گنجینهای هستند که به ما یاد میدهند چگونه زندگی کنیم. داستان یکی از این مثلها را بخوانید:
درویشی بود که در کوچهها میرفت و میخواند: «هرچه کنی به خود کنی اگر همه نیک و بد کنی.»
زنی حیلهگر این درویش را دید و به همسایهاش گفت: «به او ثابت میکنم که اشتباه میکند».
پس به خانه رفت و نانی پخت و کمی زهر هم در آن ریخت، نان را آورد و به درویش داد.
از قضا زن یک پسر داشت که هفت سال بود گم شده بود، پسر در بازگشتش به شهر به درویش برخورد، سلامی کرد و گفت: «من از راهِ دور آمدهام و گرسنهام». درویش هم همان نان مسموم را به او داد و گفت: «زنی مهربان این نان را برای من پخته، تو بخور جوان!»
پسر نان را خورد و حالش به هم خورد. زن که سر و صدایی از کوچه شنید با تصور اینکه درویش حالش بد شده دواندوان آمد و دید پسرِ خودش است که به آن روز افتاده! پس توی سرش میزد و شیون کنان میگفت: «هرچه کنی به خود کنی اگر همه نیک و بد کنی».