1
0
534
حکایتی از مردی خالی‌بند
آخرين خبر
بروزرسانی
آخرین خبر/ مردی به خانه دوستی رفت، در خانه‌اش را کوبید و پرسید: «فلانی خانه‌ای»؟
مرد صاحب‌خانه که نمی‌خواست با دیگری روبه رو شود جواب داد: «نه، نیستم».
میهمان گفت: «پس چرا صدایت می‌آید»؟
مرد صاحب‌خانه محکم دست بر دهان گذاشت و گفت: «دیگر صدایم نمی‌آید».
این حکایت شیرین از «امثال و حکم» استاد دهخدا بود. نظرتون رو حتماً برامون بگین.
اخبار بیشتر درباره
اخبار مرتبط
3
0
1.3K
0
0
764
15
2
2.2K
15
2
2.2K
2
0
568
9
0
3K
اخبار بیشتر درباره
پس از این بخوانید
غلام: حلال زاده به داییش نمیره، به عمه‌اش میره!
محمودآبادی: می‌خواستم گروسیان را فریب بدهم
انتخابات فدراسیون بدنسازی به دور دوم کشیده شد
دادگاه لاهه: احکام بازداشت نتانیاهو و گالانت لغو نمی‌شود
عکس/ افتتاحیه المپیاد ورزشی درون مدرسه‌ای با حضوروزیر آموزش و پرورش
شرایط عجیب مجمع انتخاباتی فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام و صندلی‌های خالی
بخش اعظم نیروهای اداره امنیت هسته‌ای آمریکا از کار تعلیق می‌شوند
بعد از «شش ماهه»، «مرد هزار چهره ۳» در راه تلویزیون
نهارخوشمزه امروزمون استامبولی مرغ باخرده برنج ایرانی ،نوش نگاهتان😋😋🌹🌼🍀خدایا...برامون روزی بسازکه لبخندتوش کم نیاد،حال دلهامون آروم باشه،ومسیرزندگیمون پرازنشونه های قشنگ حضورتوبشه،بذاربدون ترس قدم برداریم،باامید،باتوکل،بادل قرص💛💛💫💫💫دست‌پخت نازبانوی عزیزوبامحبت خونم🥰😘❤️💞🫶🤍💕🫶🤍🥰
