ماجرای مردی که از هولِ حلیم افتاد تو دیگ!

آخرین خبر/بیشترِ ضربالمثلهای فارسی، پشتشان یک ماجرایی است! مثل: «از هولِ حلیم افتاد تو دیگ». این ضربالمثل را وقتی میگویند که کسی از ذوق زیاد برای کاری چنان عجله کند که به هدفش نرسد و ضرر کند.
ماجرایش از این قرار است که در زمانهای دور مرد شکمویی زندگی میکرد که عاشق خوردن بود! روزی زود به خانه آمد و بهع همسرش گفت: «شنیدهام همسایه حلیم درست میکند! باید زود بروم تا ازش بخورم!»
پس با عجله به خانهی همسایه رفت، اما از بس شتابزده بود، یادش رفت ظرفی با خود ببرد! کنار دیگ ایستاد، با قاشق شروع کرد به خوردن، ولی زورش نمیرسید. دستپاچه شد، سرش را بیشتر خم کرد… و ناگهان، با کله توی دیگ افتاد! همه خندیدند و گفتند: «از هولِ حلیم افتاد تو دیگ!»
از آن روز به بعد، هر وقت کسی از ذوق یا حرص زیاد کاری را با عجله انجام دهد و نتیجهاش بدتر شود، مردم این جمله را میگویند.
















