نماد آخرین خبر

لباس جدید اینترنت طبقاتی: منطقه آزاد سایبری؛ راه‌حلی کاذب برای معضل فیلترینگ

منبع
زوميت
بروزرسانی

زومیت/ پیشنهاد «منطقه آزاد سایبری» دولت، بازآفرینی اینترنت طبقاتی با نامی نو است که به‌جای حل مسئله فیلترینگ، ناکارآمدی سیاست‌گذاری‌های گذشته را تکرار می‌کند
 
دولت چهاردهم در حالی با وعده‌های رفع فیلترینگ و تغییر سیاست‌های محدودکننده فضای مجازی روی کار آمد که اخیراً پیشنهاد «منطقه آزاد سایبری» را مطرح کرده است؛ پیشنهادی که در واقع همان مفهوم قدیمی «اینترنت طبقاتی» را با نامی جدید بازآفرینی می‌کند. این طرح، که به نظر می‌رسد آخرین راه‌حل تمام اتاق فکر دولت‌ها در ایران برای مدیریت فضای مجازی باشد، نه‌تنها راه‌حلی اساسی برای معضل فیلترینگ ارائه نمی‌دهد، بلکه نشان‌دهنده چرخه‌ای تکراری از سیاست‌گذاری‌های ناکارآمد و عدم توان وزارت ارتباطات در اقناع تصمیم‌گیران اصلی است. طرحی که صرفاً با تغییر نام‌ها، همان محدودیت‌های پیشین را بازتولید می‌کند.

کمیته‌ای به اسم کمیته فیلترینگ
«فیلترینگ» از آن دسته مسائلی است که اگر کمی تا قسمتی با بدنه حاکمیت و دولت در ایران آشنا باشیم، به‌وضوح مشخص است که در دستان نهادی به اسم وزارت ارتباطات نیست و تصمیم‌گیر قاطعی دارد که به‌سختی تصمیمات خود را عوض می‌کند. کمیته‌ای با نام کمیته فیلترینگ در ساختار سیاسی ایران وجود دارد که نیمی از آن را اعضای دولت تشکیل می‌دهند اما واقعیت اینجاست که حتی خارج از جلسات این کمیته نیز فیلترینگ صورت می‌گیرد و تصمیم‌گیران بسیاری در این مورد وجود دارند. همچنین نباید فراموش کرد که جلسات این کمیته غیرمنظم برگزار می‌شود و مشخص نیست که چرا افراد عضو در این کمیته قصد ندارند یک نظم و انتظام به جلسات مهم‌ترین کمیته تصمیم‌گیر در فضای مجازی کشور بدهند.


 
«فیلترینگ» از آن دسته مسائلی است که اگر کمی تا قسمتی با بدنه حاکمیت و دولت در ایران آشنا باشیم، به‌وضوح مشخص است که در دستان نهادی به اسم وزارت ارتباطات نیست. کمیته‌ای با نام کمیته فیلترینگ در ساختار سیاسی ایران وجود دارد که نیمی از آن را اعضای دولت تشکیل می‌دهند اما واقعیت اینجاست که حتی خارج از جلسات این کمیته نیز فیلترینگ صورت می‌گیرد و تصمیم‌گیران بسیاری در این مورد وجود دارند.
از آنسو غیرشفاف بودن مصوبات جلسات کمیته فیلترینگ از آن مسائلی است که سال‌هاست مطالبه رسانه‌ها و حتی خود افراد در بدنه دولت بوده و هیچ‌کس به آن وقعی نمی‌نهد. متولی فیلترینگ در ایران در حال حاضر نهادهای دیگری جز وزارت ارتباطات هستند و به‌نظر نمی‌رسد هیچ‌کس دوست داشته باشد این موضوع را گردن بگیرد چرا که سیبل ماجرا، همین وزارتخانه شده است. با این حال موضوعی که مشخص است اینست که فیلترینگ به کار خود وزارت ارتباطات نیز لطمه وارد می‌کند، فیلترینگ هم هزینه‌بر است و هم وظیفه اصلی این نهاد دولتی یعنی اتصال و ارتباطات درست را خدشه‌دار می‌کند و او را زیر ذره‌بین می‌برد.

همین موضوع باعث می‌شود که خبرنگاران وزیر ارتباطات را مواخذه کنند و او هم نتواند هیچ پاسخی برایشان داشته باشد چرا که پشت درهای بسته، هرچه تلاش کرده بی‌پاسخ بوده است. درواقع وزارت ارتباطات اقدامی که می‌تواند انجام دهد اینست که در جلسات مختلف سعی در اقناع تصمیم‌گیران برای کاهش فیلترینگ در کشور بگیرد و تا زمانی که این جلسات بتواند یک خروجی داشته باشدِ، باید به وظیفه اصلی خود یعنی ایجاد اتصال و ارتباطات ادامه دهد. اما به‌نظر می‌رسد وزارت ارتباطات از پس این اقناع برنمی‌آید، چه در این دولت چه در دولت‌های پیشین.

به سمت درست اعتراض کنیم
فیلترینگ متولیان گوناگونی دارد؛ از مرکز ملی فضای مجازی گرفته تا دادستانی کشور و شورای امنیت ملی و حتی نامه یک بازپرس. آدرس غلطی که داده شده و بازهم باید تأکید کرد وزارت ارتباطات هیچ نقشی در اعمال یا عدم اعمال آن ندارد چرا که جزو قوه مجریه است و صرفا «مجری قانون» است؛ درست مانند یک برنامه تلویزیونی که سیاست‌های آن توسط مجری چیده نمی‌شود اما این بدان معناست که باید «هیچ انتظاری» از این مجری و سایر مجریان نداشته باشیم؟  توقع اینکه وزارت ارتباطات بتواند اقدامی برای بهبود این وضعیت کند،‌ خواسته به حقی است و تا امروز کمتر به این مطالبه پرداخته شده است.

تصمیم‌گیران در نهادهای بالادستی باورهای کاملاً متفاوتی درباره مقوله‌های مختلف از جمله فیلترینگ دارد و نظر یکسانی در این مورد پیدا نمی‌شود. ما هنوز با برخی تفکرها مواجه هستیم که توسعه 5G و یا اینترنت فیبر نوری را به ضرر خانواده و یک بحران برای جامعه می‌بیند و رفع فیلترینگ در جایی که هنوز با چنین باورهایی باید وارد گفتمان شد، سخت‌تر از همیشه به‌نظر می‌رسد. نهادهایی در این کشور وجود دارند که توسعه فیبرنوری در مدارس را یک خیانت علیه دانش‌آموزان می‌دانند!

 ما هنوز با برخی تفکرها مواجه هستیم که توسعه 5G و یا اینترنت فیبر نوری را به ضرر خانواده و یک بحران برای جامعه می‌بیند و رفع فیلترینگ در جایی که هنوز با چنین باورهایی باید وارد گفتمان شد، سخت‌تر از همیشه به‌نظر می‌رسد.
 
 
زندگی دوم ما در دنیای فناوری
 
امروز دنیای مجازی، بخشی از زندگی همه ما شده است. ما روی دوستان خود کلیک می‌کنیم، قرارهای کاری را در اپلیکیشن‌های مختلف برگزار می‌کنیم و حتی به‌صورت برخط احراز هویت می‌شویم و وام می‌گیریم و ارتزاق می‌کنیم. بسیاری از ما دیگر سینما نمی‌رویم و به سینما آنلاین یا دانلود قانونی و غیرقانونی آثار روی آورده‌ایم، کسب‌وکار و زندگی‌مان با شبکه‌های اجتماعی گره خورده و برای حمل و نقل شهری و بین شهری وابسته به فضای مجازی شده‌ایم. ملک و خودروی خود را در این فضا به‌فروش می‌رسانیم و حتی فعالیت‌های سیاسی خود را در صفحات مجازی ادامه می‌دهیم و شعار می‌دهیم. دنیای ما یک دنیای سایبری است که عملاً تکنولوژی و فناوری بخش جداناپذیری از آن شده و این حوزه از ورزش گرفته تا آموزش و اقتصاد و لجستیک و… را در برگرفته است.

فیلترینگ اما این وابستگی را به چالشی جدی تبدیل کرده است. محدودیت دسترسی به پلتفرم‌های جهانی مانند اینستاگرام و واتس‌اپ، کسب‌وکارهای کوچک و استارتاپ‌هایی را که به این پلتفرم‌ها وابسته‌اند با مشکلات جدی مواجه کرده و حتی سرمایه‌گذاری خارجی در حوزه فناوری ایران را کاهش داده است، زیرا شرکت‌های بین‌المللی به دلیل این محدودیت‌ها تمایلی به ورود به بازار ایران ندارند. این خسارت‌های اقتصادی، تنها بخشی از تبعات فیلترینگ است که زندگی دیجیتال ایرانیان را تحت‌الشعاع قرار داده است و کسی برای بهبود آن تلاش نمی‌کند!

یک راه حل تکراری: اینترنت طبقاتی
در چنین شرایطی که دنیای فناوری با زندگی گره خورده، نقش وزارت ارتباطات پررنگ‌تر از همیشه به‌نظر می‌آید. وزارت ارتباطات نهادی است که با این فناوری‌ها همراه است و نقش پررنگی در توسعه اقتصاد دیجیتال ایفا می‌کند برای موضوع مهمی چون رفع فیلترینگ، یا بخوانید رفع مسدودیت بخشی از زندگی مردم، همراهان زیادی باید وجود داشته باشد تا یک نگاه یکدست شکل بگیرد. اما تجربه سال‌های گذشته نشان داده که دولت‌ها و وزارتخانه‌های مختلف در ایران، پس از یک سال تلاش و ناکامی در رفع فیلترینگ در مذاکرات خود با نهادهای تصمیم‌گیر، در نهایت به راه‌حلی تکراری و ناکارآمد روی می‌آورند: اینترنت طبقاتی.

تجربه سال‌های گذشته نشان داده که دولت‌ها در ایران، پس از یک سال تلاش و ناکامی در رفع فیلترینگ، در نهایت به راه‌حلی تکراری و ناکارآمد روی می‌آورند: اینترنت طبقاتی.
درواقع به‌نظر می‌رسد هر دولتی با هر رویکردی وقتی وارد مذاکره برای بازگشایی می‌شود؛ آنقدر به بن‌بست می‌خورد که نهایتا به طبقه‌بندی اینترنت راضی می‌شود و این کار را با یک اسم جدید؛ تبدیل به دستاورد خود می‌کند. منطقه آزاد سایبری که پیش‌تر با نام‌هایی چون «اینترنت در سطوح مختلف» یا «اینترنت با دسترسی متفاوت» مطرح شده بود، اکنون با عنوان جدیدی بازآفرینی شده است. چنین رویکردی نه‌تنها در جهان سابقه موفقی ندارد، بلکه اغلب به‌عنوان سیاستی منسوخ و ناکارآمد شناخته شده است. حتی در کشورهایی مانند چین که کنترل شدیدی بر اینترنت اعمال می‌شود، محدودیت‌ها به‌صورت یکسان برای همه اعمال می‌گردد و اینترنت طبقاتی به معنای دسترسی متفاوت برای گروه‌های خاص، به دلیل ایجاد نابرابری و نارضایتی اجتماعی، عملاً اجرایی نشده است.

وجود این رویکرد در ایران نشان‌دهنده بن‌بست فکری در سیاست‌گذاری فضای مجازی ایران است. هربار هم که بحث آن داغ شده و تصمیم گرفته شده تا عرضه این نوع اینترنت به‌صورت رسمی باشد؛ آنقدر انتقاد به طرح شده که مجبور به عرضه زیرزمینی آن شدند؛ مثل همین امروز که هرکس با شرایط خاصی می‌تواند به این دسترسی‌های خاص (سطوح خاص؟) دست پیدا کند. درواقع یک راه‌حل علنی تبدیل به غیرعلنی می‌شود و چیزی حذف نمی‌شود؛ چرا؟ چون مذاکرات به بن‌بست می‌خورد و وزارت ارتباطات مطالبه‌ خود را از رفع فیلترینگ به طبقه‌بندی آن تقلیل می‌دهد.

اینترنت طبقاتی، که هم‌اکنون نیز به‌صورت محدود برای برخی گروه‌ها و افراد وجود دارد، تنها یک راه‌حل کاذب برای مشکلی بزرگ است و نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای کلان جامعه باشد. برخلاف تصور سیاست‌گذاران، این روش نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه با تشدید نابرابری در دسترسی به اطلاعات و افزایش شکاف دیجیتال، اعتماد عمومی به نهادهای مسئول را بیش از پیش خدشه‌دار می‌سازد و نارضایتی‌های اجتماعی را عمیق‌تر می‌کند. مقاومت کاربران از طریق استفاده گسترده از VPNها و ابزارهای ضدفیلترینگ، و همچنین فشار رسانه‌ها برای شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها، می‌تواند اهرمی برای تغییر باشد، اما تا زمانی که این فشارها به یک حرکت منسجم تبدیل نشود، بعید است تغییری اساسی ایجاد گردد. مردم برای خیلی چیزها اعتراضاتی داشتند اما برای رفع‌ فیلترینگ به ابزار ساده‌ای چون VPN دسترسی دارند و از همین رو انتقادشان در حد همان غر زدن در فضای مجازی باقی مانده و کمتر کسی مطالبه‌گری جدی در این زمینه دارد. 

برای رفع فیلترینگ یا دست‌کم کاهش آن، همراهی نهادهای مختلف دولتی و حاکمیتی، حمایت رسانه‌ها و فعالین و مهم‌تر از همه، یک مطالبه جدی لازم است تا شاید روزی شاهد تغییرات واقعی در سیاست‌های فیلترینگ باشیم، تغییری که با راه‌حل‌های ظاهری و ناکارآمد مانند اینترنت طبقاتی محقق نخواهد شد.

در کانال آی‌تی و ™CanaleIT هم کلی عکس و ویدئوی دسته اول و جذاب داریم

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره