ديجي کالا/ والدينش آرزو داشتند پزشک شود ولي او عاشق فناوري بود و همزمان از داد و ستد لذت ميبرد. سر آخر هم اين علايق او بودند که مسير زندگياش را تعيين کردند. در ادامه با ما و زندگينامهي «مايکل دل» (Michael Dell) همراه باشيد.
«مايکل سائول دل» (Michael Saul Dell) متولد شهر هيوستون در ايالت تگزاس آمريکا است. پدرش ارتودنتيست موفقي بود و مادرش هم دلال سهام بود هم به شرکتهاي مختلف مشاورهي مالي ميداد. مايکل از اوان کودکي به تجارت علاقه داشت و گاه و بيگاه اين موضوع در رفتارهاي او بروز ميکرد. کمي که بزرگتر شد در اوج شکوفايي دستگاههاي الکترونيک، مسحور رايانهها شد. گويي استعداد و علاقه دست در دست «زمانه و مکان مناسب» داده بودند تا آيندهي درخشاني براي مايکلِ جوان رقم زده شود.
تشنهي ورود به بازار بود و درسومشق مدرسه را مانعي سر راه خود ميديد. به همين خاطر در هشت سالگي در آزمون مدرک معادل دبيرستان (GED) شرکت کرد تا ديپلم را بهصورت جهشي بگيرد. در نوجواني کارهاي مختلفي ميکرد، پول در ميآورد و پسانداز ميکرد. کمي بعد با راهنمايي مادرش اندوختهي خود را در بورس و فلزات گرانبها سرمايهگذاري کرد. درعينحال همچنان مشتاقانه جديدترين ابزارهاي الکترونيک را دنبال ميکرد و بيشتر و بيشتر به آنها علاقه نشان ميداد.
در ۱۵ سالگي يکي از اولين رايانههاي اپل را خريد؛ ولي نه براي استفادهي عادي؛ ميخواست ببيند داخل آن چيست و چهطور سر هم شده؛ پس با پيچگوشتي به جانش افتاد. در مدرسه کاري براي خودش دستوپا کرد؛ او سرويسي براي تحويل روزنامه درست کرد، مردم را آبونه ميکرد و به آنها روزنامه تحويل ميداد. از همين طريق ظرف يک سال، ۱۸ هزار دلار عايدش شد. با اين پول براي خودش هم يک رايانهي جديد خريد هم يک ماشين BMW. طولي نکشيد که کسبوکار بزرگتري راه انداخت.
والدينش واقعا دوست داشتند در دانشگاه، پزشکي بخواند، اما غافل از اينکه او از هر فرصتي براي خريدوفروش استفاده ميکند. مايکل خوابگاهش در دانشگاه تگزاس را به ديسکتفروشي تبديل کرده بود. در آن دوران هر کس که يک رايانهي شخصي ميخواست بايد آن را از خردهفروشها تهيه ميکرد؛ همهي مشخصات دستگاهها هم هماني بود که سازنده در اختيار مصرفکننده ميگذاشت و امکان تغيير در آن نبود. اگر کسي ميخواست مثلا دستگاهي با رم بيشتر يا فضاي ذخيرهسازي بالاتر بگيرد ناچار بود اول آن را بخرد بعدا هر کاري خواست رويش انجام دهد.
مايکل فکري به ذهنش رسيد. او رايانههايي را که در انبار فروشگاهها مانده بودند و کسي سراغشان نميرفت، به قيمت مناسب ميخريد؛ بعد خودش رم و هارد آنها را ارتقا ميداد و نهايتا ۱۰ تا ۱۵ درصد ارزانتر از قيمت مغازهها (با مشخصات جديد) ميفروخت. دل کسبوکارش را با آوردهي ۱۰۰۰ دلار در ايالت تگزاس ثبت و شروع به فعاليت رسمي کرد.
با کمي تبليغات، کلي مشتري روانهي دفتر/خوابگاهش در دانشگاه شد؛ بهطوري که ديگر پشتسر هم سفارش ميگرفت. چند ماه بعد، از خوابگاه درآمد و يک آپارتمان بزرگ اجاره کرد تا بتواند در آنجا خودش رايانهها را از اول سر هم کند؛ اينطوري قيمت تمامشده خيلي کم ميشد و راحتتر ميتوانست با فروشندگان باسابقه رقابت کند.
عليرغم قولي که به پدر و مادرش در مورد رها کردن تجارت و ادامهي تحصيل داده بود آخر سر مجبور شد لاپوشاني را کنار بگذارد. اما براي گفتن اين خبر موقع خوبي را انتخاب کرد، وقتيکه کسبوکارش بهحدي رونق گرفته بود که ماهانه ۸۰ هزار دلار فروش داشت. به نظرش ديگر وقت ترک تحصيل بود تا تماموقت روي تجارت متمرکز شود. او اولين شرکت رايانهاي را تاسيس کرد که رايانههاي شخصي را از طريق سفارش تلفني و متناسب با خواست مشتري تحويل ميداد و بعد از فروش، خدمات پشتيباني فني را بهرايگان ارايه ميکرد.
همينطور که کسبوکارش گستردهتر ميشد با افزايش فروش توانست باز هم ۱۰ درصد از قيمت دستگاهها کم کند تا افراد بيشتري راغب به خريد شوند. برخلاف ديگر توليدکنندگان، دل تنها رايانههايي را اسمبل ميکرد که سفارش آنها را گرفته بود. براي همين نيازي به انبار کردن قطعات و سر و کله زدن با دردسرهاي انبارداري نداشت؛ تازه هزينههاي تمام شدهاش هم از رقبا کمتر ميشد.
کمکم آنقدر فروش بالا رفت که دل توانست تامينکنندگان قطعات را مجاب کند انبارهايشان را به نزديکي کارگاههاي او انتقال دهند تا فرآيند توليد سرعت بگيرد. اين موضوع به نفع تامين کنندگان هم بود و بهجاي اينکه مدتها قطعات در انبارهايشان بماند ميتوانستند گردش مالي بيشتري داشته باشند. فروش فوقالعاده باعث شده بود همه از اين سفره سهمي ببرند. مايکل دل در ۱۹۸۸ نام شرکتش را به «شرکت کامپيوتري دل» (Dell Computer Corporation) تغيير داد و وارد بورس شد. در همان ابتداي ورود، ارزش شرکت تا ۳۰ ميليون دلار بالا رفت. تجارت دل بهسرعت در اقصي نقاط جهان گسترده شد. شيوهي کار همان بود که در آمريکا اجرا ميشد؛ کارخانههاي مونتاژ در آمريکاي جنوبي، اروپا، آسيا و استراليا تاسيس شدند. مايکل فقط چهار سال بعد، در ۱۹۹۲ و در ۲۷ سالگي، جوانترين مدير عامل بين مديران ۵۰۰ شرکت برتر دنيا نام گرفت.
شرکت دل با توسعهي اينترنت، سفارشگيري از تلفن را به فضاي وب انتقال داد و بهخوبي از بستر فراهمشده استفاده کرد. وقتي اين شرکت در ۱۹۹۶ وارد وب شد هنوز خيليها در مفيد بودن فروش آنلاين شک داشتند. اما در همان زمان وبسايت شرکت دل روزانه ۳۰ تا ۵۰ رايانه ميفروخت. تا آخر دههي ۹۰ ميلادي فروش روزانهي آنلاين دل به ۱۸ ميليون دلار رسيد و اين شرکت به سوددهترين شرکت فعال در زمينهي رايانههاي شخصي بدل شد.
کمي بعد با ورود مجموعه به حوزههاي ديگري چون سرورهاي شبکه، سيستمهاي ذخيرهسازي، پرينتر، خدمات پشتيباني آيتي، پروژکتور، لوازم صوتي و تصويري و دستگاههاي الکترونيک شخصي، به جاي شرکت کامپيوتري دل نام خلاصهتر شرکت «دل» (Dell) انتخاب شد.
مايکل دل در ۱۹۹۸ مجموعهاي به نام MSD Capital LP تاسيس کرد که کارش راهاندازي شرکتهاي کوچکتر بود. در همان سال به همراه همسرش سوزان، بنيادي با نام Michael and Susan Dell Foundation بنا کرد تا براي ارتقاي سطح تحصيلي، سلامتي و امنيتي کودکان جهان تلاش شود. همچنين اتوبيوگرافياش را هم تحت عنوان: «مستقيم از دل: راهبردهايي که يک صنعت را دگرگون کرد» منتشر کرد. در اين کتاب او به شرح اين پرداخته که چگونه با سرمايهگذاري آن ۱۰۰۰ دلار اوليه توانسته صاحب تجارتي ۱۰۰ ميليارد دلاري شود.
در ۲۰۰۴ ميلادي از سمت مدير عاملي کناره گرفت، هرچند کماکان رياست هيات مديره را بر عهده داشت. وقتي ۴۰ ساله شد منابع آگاه، دارايي خالص او را حدود ۲۰ ميليارد دلار برآورد کردند. يک سال بعد هم مجلهي فوربز او را در جايگاه ۴ام ثروتمندترين مردان آمريکا قرار داد.
هرچند او نتوانست مدرک پزشکياش را از دانشگاه تگزاس بگيرد ولي بعدها در سال ۲۰۰۶ از طريق بنياد مايکل و سوزان، ۵۰ ميليون دلار براي تاسيسات جديد به آن دانشگاه کمک کرد. مرکز تحقيقات سلامت او در شهر آستين آمريکا يکي از پيشگامان پژوهشهاي سلامت و درمان کودکان است. در بنياد آنها هم براي انواع بيماريهاي خاص و صعبالعلاج کودکان کمکهزينههاي درمان در نظر گرفته شده. در ساختمان علوم رايانهي دل (Dell Computer Science Hall)، دانشجويان رايانه براي پژوهش به انواع تجهيزات دسترسي دارند. اين مرکزِ علم و صنعت پيشروي ايجاد ارتباط بين موسسات علمي و شرکتهاي صنعتي است.
اما درحاليکه تمام تمرکز مايکل دل روي فعاليتهاي خيريه بود شرکت دل به رتبهي دوم توليدکنندگان رايانههاي شخصي سقوط کرد و جايش را به HP داد. او ناچار شد دوباره در سال ۲۰۰۷ مديريت مجموعه را بهدست بگيرد و به اوضاع سر و سامان بدهد. تا آخر همان سال شرکت دل دستگاه «اينسپايرون ۸۰۰۰» (Inspiron 8000) را معرفي کرد که قويترين لپتاپ بازار آن زمان بود. او خيلي زود مراکز فروش فيزيکي بزرگ آمريکا مثل والمارت (WalMart) و سمز کلاب (Sam’s Club) را به چرخهي فروشندگان شرکت اضافه کرد. پا را از کار انحصاري با مايکروسافت و اينتل فراتر گذاشت و رايانههايي با سيستم عامل لينوکس و پردازههاي ديگر توليد کرد. با اين تمهيدات فروش سالانهي شرکت به رکورد جديد ۶۰ ميليارد دلار رسيد.
مشکلات اقتصادي آن سالهاي آمريکا روي شرکت دل هم تاثير گذاشته بود. اما در حاليکه کمکم اوضاع بهبود مييافت سليقهي مردم هم از رايانههاي روميزي و همراه به تبلتها و تلفنهاي همراه تغيير ميکرد. در ۲۰۱۲ بالاخره براي اولين بار ميزان فروش تبلتها با لپتاپها برابر شد. از سوي ديگر شرکت دل، بهوسيلهي شرکتهاي بزرگي چون HP، اينتل و مايکروسافت تحت فشار بود و اين بر وخامت کار ميافزود.
۲۵ سال از سهامي عام شدن شرکت دل ميگذشت. اما در سال ۲۰۱۳ مايکل تصميم گرفت شرکت را دوباره سهامي خاص کند. اين کار ۲۴٫۴ ميليارد دلار هزينه برداشت. مايکروسافت به شرکت دل ۲ ميليارد دلار قرض داد تا به روند بازسازي آن کمک شود. مايکل در فرآيند خصوصيسازي، ۱۶ درصد از سهام را براي خود نگه داشت و باقي را واگذار کرد؛ اما همچنان مدير عامل شرکت ماند. در سال ۲۰۱۵ شرکت دل به همراه شرکت ديگر مايکل يعني «سيلور ليک» (Silver Lake) مجموعهي EMC را با مبلغي در حدود ۶۷ ميليارد دلار تصاحب کرد. اين شرکت در زمينهي ذخيرهسازي داده فعاليت ميکند و خريد انجام شده يکي بزرگترين معاملههاي تاريخ تکنولوژي است. حالا مايکل دل همزمان مدير عامل و رييس هيات مديره اين مجموعه شرکتها است و بهنوعي رهبري صنعت سرورهاي شبکه و ذخيرهسازي دادهها را بر عهده دارد.
شما چقدر به علايق و استعدادهاي خود بها ميدهيد؟ حاضريد مانند مايکل دل دانشکدهي پزشکي را رها کنيد و به دنبال علاقه خود برويد؟ به نظرتان چرا شرکت دل نتوانست روند بازار و مصرفکننده را بهدرستي تشخيص دهد و بهموقع سوار قطار دستگاههاي هوشمند همراه شود؟
شبکههاي اجتماعي مايکل دل:
توييتر
فيسبوک
مطالب جذاب، داغ و آموزشي فناوري اطلاعات در کانال تلگرامي «آي تي»