جي اس ام/ ساتيا نادلا، مديرعامل کمپاني مايکروسافت، در مصاحبه با نشريه بيزنس اينسايدر اعلام کرد که کمپانياش آماده پذيرش هرگونه شکستي است.
بدون شک ساتيا نادلا را بايد فرشته نجات مايکروسافت دانست. کسي که توانست اين کمپاني آمريکايي را بعد از دوران سياه استيو بالمر، به جايگاهي که استحقاقش را دارد برساند و در حال حاضر نيز مايکروسافت از رقباي اصلي اپل محسوب ميشود.
چندي پيش، ساتيا نادلا در مصاحبه با نشريه بيزنس اينسايدر در مورد فرهنگ کمپاني مايکروسافت و رويکرد آنها در زمينه توسعه تکنولوژي، صحبتهايي را به ميان آورد. او در اين مصاحبه اعلام کرد که شکستن مرزهاي محدوديت براي مايکروسافت مهم بوده است و شکست براي آنها مفهومي ناگزير خواهد بود.
اگر ميخواهيد يک فرهنگ ريسکپذير داشته باشيد، نميتوانيد هر شکستي را يک شکست تلقي کنيد؛ زيرا قادر خواهيد بود که به آن شکست بهعنوان يک فرصت يادگيري نگاه کنيد.
به گفته ساتيا نادلا، اين مفهوم بخشي از فرآيند نوآوري مايکروسافت بوده است.
برخي از افراد ميتوانند آن را «آزمايشهاي سريع» بنامند، اما ما آن را «آزمايش فرضيه» نامگذاري ميکنيم. بجاي اينکه بگوييم «من ايدهاي دارم»، ما ميگوييم «من يک فرضيه جديد دارم و اجازه ميخواهم که آن را تست کنم.» اگر اين فرضيه ارزشمند بود، ميپرسيم در چه مدتي ميتوانيم آن را تاييد کنيم و اگر اين فرضيه مورد تاييد قرار نگرفت، روي فرضيه ديگري کارخواهيم کرد.
اگر فرضيه موردنظر موفقيتآميز نبود، ترسي از اعلام شکست وجود ندارد. براي من، مواردي مثل همراه شدن با روشهاي جديد انجام کارها، چارچوببندي شکست و موفقيت و نحوه دستيابي به موفقيت از طريق مجموعهاي از شکستها و آزمايشهاي فرضيهها، به معناي يک پيگيري واقعي است.
اما ساتيا نادلا در مورد تجارت گوشيهاي هوشمند مايکروسافت نيز صحبت کرد. او گفت که:
آن چيزي که ما را هيجانزده ميکند، دستهبندي جديدي از محاسبهگرهاي شخصي است. امروزه ما فکر ميکنيم که رايجترين فرم مورداستفاده، دستگاههاي موبايل هستند. موبايلها امروزه بسيار موردتوجهاند، همانطور که پي سي ها در گذشته و براي مدتي طولاني بودند؛ اما سوال اين است که: بعد چه ميشود؟ دستهبنديهاي بعدي کدماند؟
ما به دستهبندي 2 در 1 که در حال حاضر سريعترين رشد را ميان کامپيوترهاي شخصي دارد، علاقهمند هستيم؛ ما در مورد سرفيس استوديو و معناي آن براي بازآفريني تصور کامپيوترهاي دسکتاپي هيجانزدهايم. همچنين ما در مورد سرفيس هاب بهعنوان يک کامپيوتر براي اتاقهاي جلسات و هولولنز و دنياي واقعيت ترکيبي نيز هيجانزده هستيم. براي من، فرمهاي جديد محاسبهاي چيزهايي هستند که ميخواهيم براي مشتريانمان بسازيم؛ اما مهم است که بهجاي فکر کردن به هرکدام از اين موارد بهعنوان يک کامپيوتر مستقل، آنها بتوانند بهصورت يکپارچه در ديوايسهاي شما کار کنند.
اين موضوع به مواردي مانند جابجايي و انجام دادن کارها بهصورت مستقل يا تيمي، در مواقعي که تعداد زيادي مانيتور و کامپيوتر در اطراف شما وجود دارد، بازميگردد. پس وقتي ما در مورد ويندوز 10 حرف ميزنيم، فقط در مورد يک سيستمعامل صحبت نميکنيم، بلکه ويندوز 10 يک سيستمعامل براي تمامي دستگاههاي شماست؛ و از اين طريق ما ميخواهيم که بر چالشهاي نوآوري غلبه کرده و در کنار آن نيز با پيچيدگي اجتماعي ديوايسهاي مختلف در زندگي کنار بياييم.
اما ازجمله نگرانيهايي که در مورد تکنولوژي هولولنز مايکروسافت وجود دارد، غره شدن مايکروسافت به داشتن چنين تکنولوژي و نبود رقيبي سرسخت براي آن است؛ اما ساتيا نادلا گفت که عليرغم نياز به شکستن محدوديتها، اين نيز مهم است که بازار جلوتر نرويم.
مسئله يک روز، سه ماه و يک سال بعد نيست. اينيکي از چالشهاي اساسي رهبري است و بايد از پس آن بربياييد. شما نميتوانيد بيشازپيش جلو برويد و درعينحال هم نميتوانيد بيشازحد عقب بمانيد.
کمپاني مايکروسافت تا به امروز از طريق تجربه، توانسته است که به يک تعادل ظريف دست يابد و ايکس باکس وان نمونه بارز اين مدعاست که مايکروسافت در شناخت آمادگي بازار دچار اشتباه شده بود. نظر شما چيست؟ شما تا چه حد با صحبتهاي ساتيا نادلا موافقيد؟
مطالب جذاب، داغ و آموزشي فناوري اطلاعات در کانال تلگرامي «آي تي»
بازار