باشگاه خبرنگاران/ به گزارش دريچه فناوري اطلاعات؛ مطالعه به صورت محدود روي 18 داوطلب سالم که بين 49 تا 72 سال سن داشتند به اضافه 5 بيمار که اخيرا سکته مغزي را تجربه کرده بودند صورت گرفت. محققان با استفاده از اسکن fMRI مغز اين افراد را قبل و بعد از تمرينات آنها که شامل بازي نينجا فروت (بازي که طي آن بازيکن بايد ميوهها را با حرکات سريع تکه تکه کند) ميشد مورد بررسي قرار دادند. در حالي که نسخه موبايل اين بازي از بازيکن ميخواست ميوهها را با حرکات تند دست روي صفحه لمسي قطعه قطعه کند، محققان ازکينکت ايکسباکس استفاده کرده و از داوطلبين خواستند با کمک حرکات دستهايشان در برابر حسگرهاي حرکتي ميوهها را ببرند.
پس از آن افراد مورد آزمايش، تمريناتشان را طي برنامهاي مشخص آغاز کردند. اين برنامه به مدت سه هفته، هر هفته پنج روز و هر روز به مدت يکساعت دنبال شد. پس از اين دوره بيماران بهبودي قابل توجهي را در عملکرد ناحيه فوقاني بدن نشان دادند. اين بهبودي از طريق پارامترهاي گوناگوني همچون سرعت به کارگيري دست و بازو توسط بيمار، توانايي جداکردن انگشتان از يکديگر و نيز توانايي چنگ زدن و نيشگون گرفتن اندازه گيري شد. بر اساس برخي از گزارشات تعدادي از بيمارن به نينجا فروت درماني حتي پس از اتمام اين مطالعات نيز ادامه دادند به طوري که قادر شدند پس از آن به سراغ بازيهاي متنوع ديگري بروند.
اما حقيقتا زماني که بيماران ميوههاي ديجيتالي را ميبرند چه اتفاقي روي ميدهد؟ مقايسه اسکن مغز بيماران پيش و پس از بازي نشان ميدهد تغييراتي در فعاليت قشر ابتدايي حسي حرکتي، ناحيه حرکات تکميلي و مخچه صورت گرفته است در نتيجه بازي درماني توانسته به سازماندهي مجدد ساختار عصبي بيمار کمک کند. اين مشاهدات جديد در راستاي تحقيقاتي است که در گذشته روي ساير روشهاي درماني از جمله موزيک درماني صورت گرفته بود. روشي که به ارتباط قويتر و بهبود فعاليتهاي قشر حرکتي مغز منجر شد. محققان اميدوارند با درک کردن مکانيسمي که اين بهبود را مديريت ميکند، پزشکان قادر باشند راههاي غلبه بر مشکل را پيشبيني نموده و راهکارهايي در جهت بهبود عملکرد مغز ارائه دهند.
ديگر تحقيقات که روي عدم تاثير روشهاي درماني بر مبناي حقيقت مجازي را مورد بررسي قرار دادند دريافتند شايد اين روشها بيش از درمانهاي فيزيکي ملال آور و مبتني بر تمرينات تکرارشونده، مفيد واقع گردند. برگزار کنندگان اين تحقيق جديد دو دليلي عمده را براي کارايي بالاي اين روش ذکر نمودند. اول اين نکته که تحريکات سمعي و بصري به کار رفته در اين بازيها بسيار جذاب و گيرا طراحي شدهاند و دوم وقتي بيمار بازي را ميبرد يا آن را واگذار ميکند بازخوردي مناسب دريافت ميکند، صداهاي الهام بخشي از اين دنياي حقيقت مجازي که او را تشويق ميکنند مجددا سعي کرده و همان حرکات را از نو تکرار کند.