گرافیکی‌ترین بازی‌های کامپیوتری که باید تجربه کنید

گجت نيوز/ اگر داراي لپ تاپ يا رايانه‌اي با سخت افزار قوي هستيد، در ادامه مي‌توانيد با گرافيکي ترين بازي هاي کامپيوتري چند سال اخير آشنايي پيدا کنيد.

در اين مطلب به معرفي گرافيکي ترين بازي هاي کامپيوتري پرداخته‌ايم، آثاري که جلوه‌هاي بصري خيره کننده‌اي دارند و هر رايانه‌اي از پس اجراي آن‌ها بر نمي‌آيد.

اين اواخر وقتي صحبت از گرافيک بالا مي‌شود، معمولا نام سايبرپانک ۲۰۷۷ هم وسط مي‌آيد. اين بازي که آن را مي‌توان «کرايسيس» (Crysis) نسل جديد توصيف کرد، بر روي هر رايانه‌اي به خوبي اجرا نمي‌شود و براي دريافت بالاترين رزولوشن و نرخ فريم، به يک سخت افزار به شدت قدرتمند و البته گران قيمت نيازمند هستيد. اما سايبرپانک تنها اثري نيست که مي‌تواند کامپيوتر شما را ذوب کند، عناوين ديگري هم در سال‌ها اخير عرضه شده‌اند که از نظر گرافيکي و تکنيکي حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارند.

گرافيکي ترين بازي هاي کامپيوتري

بارها در مطالب مختلف به اين نکته اشاره کرده‌ايم که گرافيک همه چيز نيست و يک بازي گرافيک بالا، لزوما يک بازي خوب محسوب نمي‌شود. با اين حال، بسياري از بازي دوستان، خصوصا کساني که از نسل‌هاي اخير، گيمينگ را آغاز کرده‌اند، دلبستگي زيادي به مقوله گرافيک دارند و حتي بعضي‌ها بر اين عقيده‌اند که يک بازي ايده آل، حتما بايد گرافيک ايده آلي هم داشته باشد. تفکري که البته کاملا اشتباه است، کساني که بازي کردن را از آتاري، گيم بوي، سگا يا ان اي اس آغاز کرده‌اند، شايد درک بهتري از اين مسئله داشته باشند.

اما گاهي اوقات، هيچ چيز جذاب‌تر از يک بازي گرافيکي نيست. اثري که شما را حيرت زده مي‌کند و چشمانتان را نوازش مي‌دهد. ما در اين مطلب به معرفي تعدادي از اين عناوين پرداخته‌ايم که البته با اکثريت آن‌ها آشنايي داريد. ناگفته نماند که بعضي از اين بازي‌ها بر روي سخت افزارهاي متوسط هم قابل اجرا هستند اما کيفيت اصلي خود را بر روي يک رايانه قدرتمند نشان مي‌دهند.

بازي WRC 9 FIA World Rally Championship

---

بازار

---

سال ۲۰۲۰ براي ژانر اتومبيل راني به خوبي سپري شد و در اين ميان، بازي WRC 9 يکي از بهترين‌ها است که نه تنها گيم پلي قابل توجهي دارد بلکه از نظر گرافيکي هم شما را راضي مي‌کند. اين بازي از يک بخش کرير مُد بسيار جذاب بهره مي‌برد که بسيار پر از محتوا است و مي‌تواند شما را براي ساعت‌ها سرگرم کند. گيم پلي بازي هم نسبت به نسخه‌هاي پيشين بهبودهاي ملموسي داشته و به سطح مناسبي رسيده است.

ديگر نقاط قوت بازي در جزئيات محيطي و نورپردازي دقيق آن است که بر روي يک سخت افزار قدرتمند، خود را به خوبي نشان مي‌دهد.

بازي Doom Eternal

کساني که رايانه خود را در يکي دو سال اخير ارتقا داده‌اند، مشکلي در اجراي دوم اترنال نخواهند داشت اما در هر صورت، نمي‌توان گرافيک خارق العاده آن را ناديده گرفت. اگر در اين زمينه ترديد داريد، کافي است گرافيک نسخه پي سي را با نسخه کنسولي مقايسه کنيد. دوم اترنال همانند نسخه‌هاي پيشين، تمرکز ويژه‌اي بر روي سرعت و تحرک دارد و اگر مي‌خواهيد از جهنمي که جلوي شماست، زنده خارج شويد، بايد در تمامي لحظات حرکت کنيد.

با توجه به ريتم بالاي بازي و سرعت آن، نرخ فريم اهميت زيادي دارد و اگر نرخ فريم زير ۳۰ يا ۴۰ دريافت کنيد، يا حتي يک لحظه با لگ رو به رو شويد، احتمالا مرگ شما بالا مي‌رود و تجربه عذاب آوري از اين اثر خواهيد داشت.

بازي Half-Life: Alyx

از نظر سيستم مورد نياز، آليکس تقريبا مشابه دوم اترنال است اما از آنجايي که يک اثر واقعيت مجازي به حساب مي‌آيد، اجراي آن حتي پرهزينه‌تر هم هست و بايد يک هدست مناسب تهيه کنيد.

بحث گرافيک را که کنار بگذاريم، بازي Half-Life: Alyx نه تنها يکي از بهترين بازي هاي شوتر چند سال اخير است بلکه يکي از بهترين عناوين واقعيت مجازي تاريخ هم در نظر گرفته مي‌شود. داستان بازي در مورد آليکس است که يک سفر چالش برانگيز را براي نجات پدرش آغاز مي‌کند. در کنار مبارزات، پازل‌هاي هوشمندانه‌اي هم در اثر قرار گرفته‌اند که بايد حل کنيد. فراموش نکنيد که براي تجربه اين بازي، يک کامپيوتر قدرتمند کافي نيست و بايد يکي از هدست‌هاي ولو ايندکس (Valve Index)، اچ تي سي وايو پرو، کازموس، آکيولس کوئست و يا آکيولس ريفت اس را خريداري کنيد.

بازي Project Cars 3

استوديوي اسلايتلي مد (Slightly Mad) که آثاري همچون نيد فور اسپيد: شيفت و تست درايو را در کارنامه دارد، از سال ۲۰۱۵ با فرانچايز اختصاصي خود يعني پروژه ماشين‌ها وارد اين ژانر شد و پس از موفقيت‌هاي دو نسخه اول، قسمت سوم آن را در سال ۲۰۲۰ منتشر کرد. اين بازي که با وعده ويژگي‌هاي گرافيکي تازه عرضه شد، بيش از ۲۰۰ اتومبيل لايسنس شده و ۱۴۰ زمين مسابقه دارد.

بازي Project Cars 3 به خوبي بهينه سازي شده و سيستم مورد نياز آن مشابه قسمت دوم است، بنابر اين با يک رايانه متوسط هم مي‌توانيد آن را اجرا کنيد. اما تجربه بازي بر روي بالاترين تنظيمات، يک چيز ديگر است و آن قدر واقع گرايانه به نظر مي‌رسد که گاهي فراموش مي‌کنيد با يک اثر ساخته موتورهاي گرافيکي رو به رو هستيد.

بازي Call Of Duty: Black Ops Cold War

جنگ سرد، جديدترين قسمت از مجموعه نداي وظيفه است که مدتي قبل عرضه شد و توسعه آن بر عهده استوديوي تري آرک (Treyarch) بوده است. اين نسخه اتفاقات بين قسمت اول و دوم مجموعه بلک اپس را روايت کند و در آن شاهد بازگشت شخصيت‌هاي محبوبي همچون جيسون هادسون (Jason Hudson)، فرانک وودز (Frank Woods) و الکس ميسون (Alex Mason) هستيم. مجموعه کال آف ديوتي همواره به شکلي بهينه سازي شده که بر روي اکثر سيستم‌ها قابل اجرا باشد و نسخه کلد وار هم با چنين رويکردي انتشار يافته.

اما اگر مي‌خواهيد آن را به بهترين شکل ممکن تجربه کنيد، بايد تنظيمات گرافيکي را تا بالاترين حد ممکن بالا ببريد و بايد بدانيد هر سخت افزاري توانايي اجراي آن را ندارد.

بازي Microsoft Flight Simulator

فريب «سيستم پيشنهادي» اين بازي را نخوريد. براي اجراي ايده آل آن در بالاترين تنظيمات، به يک ابررايانه نيازمند هستيد. هنگامي که اولين نسخه اين مجموعه در سال ۱۹۸۲ منتشر شد، کمتر کسي مي‌توانست تصور کند روزي از راه برسد که ديگر نتوان تفاوت گرافيک آن را با تصاوير واقعي تشخيص داد. اين نسخه جديد نه تنها فصل تازه‌اي را براي عناوين شبيه ساز آغاز کرده، بلکه سطح تازه‌اي از گرافيک واقع‌گرايانه عرضه مي‌کند که نمونه‌اش را کمتر ديده‌ايم. در اين نسخه، کره زمين با جزئيات کامل سه بعدي بازسازي شده است و شما مي‌توانيد به هر جا که دوست داريد پرواز کنيد.

شبيه ساز پرواز مايکروسافت علاوه بر اينکه در زمينه گرافيک و شبيه سازي محيطي شما را غافل گير مي‌کند، از نظر گيم پلي هم مبتني بر واقعيت است و مديريت هواپيماهاي آن دست کمي از نمونه‌هاي واقعي ندارد.

بازي Assassin’s Creed: Valhalla

مجموعه اساسينز کريد، با هر نسخه، پيشرفت‌هاي گرافيکي داشته و والهالا به عنوان جديدترين قسمت، در رأس اين سري بازي قرار گرفته است. اين بازي، آن قدر جزئيات دارد که مخاطب را متعجب مي‌کند، خصوصا بر روي بالاترين تنظيمات.

والهالا توانسته مرز ميان يک اثر ماجراجويي اکشن و يک اثر نقش آفريني را به درستي حفظ کند و تجربه جذابي براي مخاطبان باشد. اين بازي همچنين اولين قسمت از مجموعه به حساب مي‌آيد که به جهان وايکينگ‌ها مي‌پردازد و داستان آن در اسکانديناوي قرن نهم ميلادي اتفاق مي‌افتد، جايي که وايکينگ‌ها قصد حمله به بريتانيا را دارند. براي اجراي بازي Valhalla بر روي تنظيمات بالا (High)، بايد حداقل يک سخت افزار متوسط رو به بالا داشته باشيد اما تنظيمات بسيار بالا (Very High) يا اولترا تنها بر روي سخت افزارهاي قدرتمند، بيشترين بازدهي را دارند.

بازي Watch Dogs Legion

يوبي‌سافت در سال‌هاي اخير نشان داده که اهميت ويژه‌اي به بحث گرافيک مي‌دهد. آن‌ها که در گذشته، براي دموهاي دروغين، مورد انتقاد قرار گرفته بودند، حالا آثاري را عرضه مي‌کنند که از نظر بصري حتي از تريلرها و دموها هم بهتر هستند. لژيون، در کنار والهالا ديگر اثر درخشان اين شرکت در سال ۲۰۲۰ بود که براي گرافيک مناسبي که داشت، مورد تحسين قرار گرفت. اين بازي از فناوري ري تريسينگ يا همان رهگيري پرتو هم پشتيباني مي‌کند که البته هر سيستمي نمي‌تواند آن را اجرا نمايد.

در لژيون، بازيکنان مي‌توانند اعضاي جديدي را از خيابان‌هاي لندن استخدام کنند و با هر کدام که مي‌خواهند، به دلخواه به بازي بپردازند. شما قادر خواهيد بود افراد مستعد در زمينه هک را شناسايي کرده و سپس آن‌ها را متقاعد سازيد که به گروه مقاومت ملحق شوند. هنگامي که با يک شخصيت به ماموريت برويد و کشته شويد، به سرعت در نقش يک عضو ديگر ظاهر خواهيد شد و با او به سراغ همان ماموريت مي‌رويد تا کار را تمام کنيد. بازي Watch Dogs Legion علاوه بر گرافيک، در زمينه گيم پلي هم حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارد.

بازي Godfall

بازي گادفال يک اثر اکشن نقش آفريني است که از زاويه دوربين سوم شخص بهره مي‌برد و بر روي مبارزات نزديک و سلاح سرد تمرکز دارد. شما مي‌توانيد اين بازي را به صورت دو يا سه نفره تجربه کنيد، به مبارزه با هيولاها بپردازيد، غول آخرها را شکست دهيد و البته لوت بدست بياوريد. از آنجايي که اين بازي، از اولين عناوين نسل جديد کنسول‌ها محسوب مي‌شد، تقريبا همه انتظار داشتند که از نظر گرافيکي، ساختارشکن باشد. پس از عرضه نسخه نهايي، مي‌توان گفت که اگر چه با يک بازي انقلابي رو به رو نيستيم اما جلوه‌هاي بصري آن هر نوع مخاطبي را راضي مي‌کند.

توسعه بازي Godfall بر عهده استوديوي کانترپلي گيمز (Counterplay Games) بوده است. ناگفته نماند که نسخه کنسولي اين اثر، در انحصار پلي استيشن ۵ است و براي ايکس باکس سري ايکس منتشر نشده.

بازي Battlefield V

سري بتلفيلد در گذشته هم براي جلوه‌هاي بصري درخشان شناخته مي‌شد اما اين بتلفيلد ۳ بود که مجموعه را به سوي گرافيک واقع گرايانه سوق داد و قسمت‌هاي بعدي هم راه آن را ادامه دادند. بتلفيلد ۵ اما در مقايسه با قسمت‌هاي پيشين، چند مرحله بالاتر است، زيرا از ري تريسينگ هم پشتيباني مي‌کند. اين باعث شده تا با گرافيک حيرت انگيزي رو به رو باشيم که هر سخت افزاري قدرت پردازش آن را ندارد.

اگر نگاهي به سيستم مورد نياز بازي بيندازيد، مي‌بينيد که خواسته‌هاي غيرمنطقي ندارد (کارت گرافيک GTX 1050 و پردازنده Core i5 نسل ششم)، اما کافي است بخواهيد ري تريسينگ را فعال کنيد تا شرايط عوض شود (کارت گرافيک RTX 2080، شانزده گيگابايت رم و پردازنده Core i7 نسل هشتم). اگر سيستم شما قابليت اجراي بازي Battlefield V با ري تريسينگ را دارد، مي‌توانيد جنگ واقعي را از نزديک مشاهده نماييد.

بازي Control

از مکس پين و آلن ويک تا کوانتوم برک، استوديوي رمدي (Remedy) همواره تلاش کرده تا با آثارش، سطح تازه‌اي از گرافيک را به رخ بکشد. آخرين اثر آن‌ها يعني کنترل هم در اين زمينه، عملکرد موفقي داشته است. برگ برنده اين عنوان نيز فناوري ري تريسينگ است که تلفيق آن با محيط بازي و سيستم نورپردازي استوديوي رمدي، نتيجه اعجاب آوري داشته و لحظات فراموش نشدني زيادي خلق مي‌کند.

ديگر دليل موفقيت اين بازي، فناوري دي ال اس اس ۲ (DLSS 2.0) است که نمي‌خواهيم وارد جزئيات آن شويم اما مي‌تواند آينده صنعت گيمينگ را تحت تاثير قرار دارد. به طور خلاصه، اين فناوري به کمک هوش مصنوعي، رزولوشن بازي را بالاتر مي‌برد اما از نظر نرخ فريم، بازي را با رزولوشن پايين‌تري پردازش مي‌کند. براي مثال، شما مي‌توانيد بازي Control را با رزولوشن ۱۴۴۰p اجرا کنيد، در حالي که فناوري DLSS، بازي را با رزولوشن ۱۰۸۰p رندر مي‌کند. نتيجه، نرخ فريم بالاتر است، آن هم بدون اينکه کيفيت فدا شود. کنترل در مجموع يکي از گرافيکي ترين بازي هاي کامپيوتري چند سال اخير است.

بازي Metro Exodus

اولين قسمت مجموعه مترو، در سال ۲۰۱۰ منتشر شد و گرافيک آن، رايانه‌هاي زيادي را به چالش کشيد. اما نسخه سوم يعني اکسدس سطح تازه‌اي از گرافيک را ارائه مي‌دهد و از انواع فناوري‌هاي پيشرفته گرافيکي استفاده مي‌کند، از جمله ري تريسينگِ بي‌درنگ (ريل تايم) که قدرت سخت افزاري بالايي مي‌طلبد.

بازي Metro Exodus که توسط استوديوي ۴ اي-گيمز (۴A-Games) ساخته شده، در مقايسه با نسخه‌هاي پيشين، آزادي عمل بيشتري به بازيکن مي‌دهد و مي‌توانيد در محيط‌هاي نسبتا وسيع آن به گشت و گذار بپردازيد و قابليت ساخت و ساز اسلحه و تجهيزات را هم داريد. اين بازي از نظر بصري يک شاهکار است و حتي بر روي کنسول‌ها هم فوق العاده به نظر مي‌رسد. مترو اکسدس يکي از اولين آثاري بود که نشان داد گرافيک نسل جديد دقيقا قرار است چگونه باشد.

بازي Red Dead Redemption 2

اين بازي اکشن ماجراجويي جهان باز که داستان‌هاي آن در غرب وحشي رخ مي‌دهد، توسط استوديوي راک استار خلق شده و از نظر واقع گرايي، کمتر اثري توانايي نزديک شدن به آن را دارد. اگر مي‌خواهيد ببينيد رايانه شما به اصطلاح چند مرده حلاج است، بايد به سراغ رد دد ريدمپشن ۲ برويد. اين بازي در ابتداي عرضه براي پي سي، از نظر بهينه سازي يک فاجعه بود و حتي قدرتمندترين سخت افزارهاي جهان هم نمي‌توانستند آن را به درستي اجرا کنند.

خوشبختانه اين مسائل حالا حل شده و عملکرد بازي به ثبات رسيده است. در مقايسه با نسخه‌هاي کنسولي، نسخه کامپيوتري داراي نرخ فريم و رزولوشن بالاتري بوده و جزئيات بيشتري دارد.

بازي The Witcher 3: Wild Hunt

يک بازي سال ۲۰۱۵ در اين فهرست چه مي‌کند؟ ويچر ۳ با گذشت ۶ سال، هنوز هم جاه طلبانه و فوتورئاليستيک به نظر مي‌رسد و معمولا از آن به عنوان يکي از گرافيکي ترين بازي هاي کامپيوتري تاريخ نام برده مي‌شود. کافي است مادهاي گرافيکي ساخته طرفداران را هم به آن اضافه کنيد تا هم‌راستا با عناوين نسل نهمي قرار بگيرد.

گرافيک را که کنار بگذاريم، همه چيز در اين بازي بالاترين کيفيت را دارد، از گيم پلي و مبارزات تا داستان، شخصيت‌ها، موسيقي و غيره. تا اينجا بيش از ۲۸ ميليون نسخه از بازي The Witcher 3 به فروش رفته که رقم قابل توجهي است.

بازي Cyberpunk 2077

و در نهايت به سايبرپانک ۲۰۷۷ مي‌رسيم که طرفداران و مخالفان زيادي دارد اما در هر صورت يکي از گرافيکي ترين بازي هاي کامپيوتري چند سال اخير است. يکي از پرخرج‌ترين بازي‌هاي تاريخ، متاسفانه آغاز خوبي نداشت و خيلي زود مشخص شد که سازندگان نتوانسته آن را به خوبي آماده انتشار کنند. با اين حال، بازي بر روي سخت افزارهاي قدرتمند، خودنمايي مي‌کند و نمي‌توان کيفيت و زيبايي‌هاي بصري آن را انکار کرد.

حتي کنسول‌هاي پلي استيشن ۵ و ايکس باکس سري ايکس نيز نتوانستند آن را به خوبي اجرا کنند و تنها يک ابررايانه مي‌تواند کمک کند تا بهترين تجربه را از اين اثر داشته باشيد. اين بازي همانند نام‌اش، گويي از آينده آمده و رابطه خوبي با پردازنده‌هاي قديمي ندارد. بنابر اين بهتر است که با جديد کارت گرافيک‌هاي انويديا، بيشترين ميزان رم و يک پردازنده نسل جديد به سراغ آن برويد تا نااميد نشويد.

کدام يک از عناوين فهرست گرافيکي ترين بازي هاي کامپيوتري را تجربه کرده‌ايد؟ نظرات خود را با ما در ميان بگذاريد.

در کانال آي‌تي و ™CanaleIT هم کلي عکس و ويدئوي دسته اول و جذاب داريم